loading...
به تو سوگند
سولماز شريفي بازدید : 52 یکشنبه 31 تیر 1397 نظرات (0)

 

وقتی برای اولین بار دیگران را می بینیم، حتی پیش از آنکه با آن ها شروع به صحبت کنیم، درباره ی احساس مان به آن ها تصمیم می گیریم و درمورد توانایی های آن ها قضاوت می کنیم. این قضاوت ها به صورت ناخودآگاه و گاهی در کسری از ثانیه شکل می گیرد. این همان قضاوت در نگاه اول یا برداشت اولیه است به بعدها به سختی می توان آن را تغییر داد. در اینجا به ۶ مورد از قضاوت هایی می پردازیم که دیگران در نگاه اول در مورد ما می کنند. این نکات را به خاطر داشته باشید چون می تواند به شما کمک کند در آشنایی های اول خود تأثیر گذار باشید.

 

۱- آیا قابل اعتماد هستید؟

قضاوت در نگاه اول‎

 

تنها یک دهم ثانیه زمان لازم است تا ذهن ما در مورد اعتماد به یک غریبه تصمیم گیری کند. دانشمندان دانشگاه پرینسون امریکا طی یک آزمایش به نکات جالبی پی بردند. آن ها به گروه اول تحقیق به مدت یک دهم ثانیه تصاویری از غریبه ها نشان دادند، اما گروه دوم فرصت نامحدودی برای تماشای عکس ها داشتند. اعضای هر دو گروه نظر خود را در مورد قابل اعتماد بودن یا نبودن افراد داخل تصاویر بیان کردند. جالب آنکه نظرات هر دو گروه یکسان بود.

 

بنابراین دوست جدیدتان قبل از آنکه چیزی بگویید ناخودآگاه در مورد اعتماد کردن به شما تصمیم می گیرد.

 

۲- چقدر مستعد رهبری هستید؟ 

 

خبرهای خوبی برای مردان طاس داریم! مردان طاس از نظر دیگران شخصیت بااراده ای دارند و از مهارت های مدیریتی و توانایی رهبری دیگران و محیط پیرامون خود برخوردارند. دانشمندان دانشگاه پنسیلوانیای امریکا طی آزمایشی به این مسأله پی بردند. آن ها در این آزمایش به گروهی از داوطلبان شرکت در تحقیق تصاویری از مردان طاس و مودار نشان دادند. از نظر شرکت کنندگان آزمایش، مردان طاس جسورتر ، مقتدرتر، بلندقدتر و قوی تر بودند. با این حال، شرکت کنندگان سن آن ها را ۴ سال بیشتر از سن واقعی شان تشخیص داده بودند.

 

این مسأله در مورد مردانی صدق می کند که به طور کامل طاس هستند. مردانی که بخشی از موهایشان ریخته شامل این گروه نمی شوند. بنابراین اگر مردی که بخش هایی از موهایش را از دست داده بخواهد مقتدرتر به نظر برسد باید تمام موهایش را بزند.

 

۳- چقدر موفق هستید؟

 

اگر می خواهید این برداشت را از خود به وجود آورید که مرد موفقی هستید، لباسی بپوشید که کاملا اندازه ی بدن تان باشد. بهترین گزینه لباسی است که برای شخص شما دوخته شده باشد. دیگران به جزئیاتی مانند دوخت زیبا و دقیق لباس تان و اینکه چقدر در آن راحت به نظر می رسید توجه می کنند. آن ها با توجه به این نکته در مورد موفق بودن شما قضاوت می کنند. دانشمندانی از بریتانیا و ترکیه به این نکته پی بردند.

 

جالب آنکه زنانی که در محیط های کاری لباس های کوتاه با یقه های باز می پوشند در مقایسه با زنانی که اصول پوشش سازمانی را رعایت می کنند و لباس های محافظه کارانه تری می پوشند، کارکنان رده پایین تری به نظر می رسند. دانشمندان این مسأله را ناشی از این نکته می دانند که مردم از گذشته محافظه کارانه بودن زبان بدن را با قدرت مرتبط دانسته اند. درواقع نمایندگان ساختارهای حکمفرما بر جامعه همیشه لباس های موقر و سنگین به تن کرده اند.

 

۴- چقدر اعتماد به نفس دارید؟

 

شکل دست دادن هم از مواردی است که باعث می شود دیگران قضاوت مناسبی درباره ی شما داشته باشند. روانشناسان معتقدند دست دادنی مناسب محسوب می شود که کاملا قدرتمند، نه خیلی طولانی یا سریع و با نگاه به چشمان طرف مقابل خود انجام شود.

 

وقتی قدرتمند و در حالی که کف دست شخص مقابل را محکم گرفته اید دست می دهید، این حالت نشانه ی اقتدار و میل به تسلط یافتن قلمداد می شود و به این نکته اشاره دارد که رقیب خطرناکی هستید. وقتی خیلی سست دست می دهید، این پیام را می دهید که علاقه ای به برقراری ارتباط ندارید و شخص کم اراده ای هستید. وقتی خیلی سریع دست می دهید یعنی می خواهید هر چه زودتر به این کار پایان دهید و این مسأله حاکی از ناآرامی و احساس تردید شما نسبت به خودتان است. اگر می خواهید نگرش منحصر به فرد خود را نشان دهید و اعتماد دیگران را جلب کنید، با هر دو دست خود با طرف مقابل خود دست دهید. با این کار به عنوان شخصی خوش مشرب و صادق در یاد دیگران خواهید ماند.

 

۵- چقدر وظیفه شناس هستید؟

 

تناسب و وضعیت کفش ها در شغل و زندگی شخصی شما تأثیرگذار است. وقتی کفش هایتان کثیف و کهنه است، شخص مقابل با خود فکر می کند کسی که به کفش هایش اهمیت نمی دهد حتما به او هم اهمیت نخواهد داد. به علاوه در موقعیت های کاری، کفش های شما در تصمیم گیری دیگران برای همکاری با شما تأثیرگذار هستند.

 

کفش ها می توانند اطلاعات زیادی را درباره ی سن، موقعیت اجتماعی، میزان درآمد و حتی ثبات عاطفی ما بیان کنند. این نکته طی یک آزمایش علمی در دانشگاه کانزاس امریکا کشف شد. روانشناسان تصاویر زیادی از کفش های افرادی را به دانشجویان نشان دادند و از آن ها خواستند درباره ی ویژگی های صاحبان کفش ها قضاوت کنند. دانشجویان کفش های کلاسیک و تمیز (حتی اگر نو نبودند) را متعلق به افرادی وظیفه شناس و بامسئولیت می دانستند. از نظر آن ها کفش های شیک و گران قیمت نشان دهده ی مقام و استواری بود. دانشجویان معتقد بودند صاحبان کفش های براق و غیرمتعارف افراد برونگرایی هستند. از نظر آن ها کفش های نو، مطابق آخرین مد روز و خیلی بزرگ متعلق به کسانی بود که مضطرب بودند، میل زیادی به تحت تأثیر قرار دادن دیگران داشتند و نسبت به ظاهر خود وسواس داشتند.

 

۶- چقدر ماجراجو هستید؟

 

دیگران نه تنها شما را از روی ظاهرتان بلکه از روی نحوه ی حرکت کردن تان هم ارزیابی می کنند. در آزمایش محققان دانشگاه دورهام بریتانیا، دانشجویان شرکت کننده در تحقیق فیلم هایی از نحوه ی راه رفتن افراد مختلفی را تماشا کردند و از آن ها خواسته شد نظر خود را درباره ی ویژگی های شخصیتی آن افراد بیان کنند.

 

طبق اظهار نظر شرکت کنندگان پژوهش، وقتی نحوه ی راه رفتن پرانرژی و قاطعانه باشد، نشان دهنده ی برونگرایی، میل به ماجراجویی و ثابت قدم بودن شخص است. چنین افرادی همیشه چیزی که به دنبال آن هستند را به دست می آورند اما گاهی سرد و ارتباط ناپذیر به نظر می رسند. بنابراین اگر معمولا به سرعت راه می روید، بهتر است که سرعت را خود را کمتر کنید و خود را با سرعت همراه تان هماهنگ کنید.

 

کسانی که آرام تر راه می روند و سرشان همیشه رو به پایین است، از نظر دیگران افرادی کم حرف، منفعل و خجالتی هستند. افرادی که شکل راه رفتن شان نامنظم است، اشخاص ناآرامی به نظر می رسند. بنابراین اگر می خواهید دیگران را تحت تأثیر قرار دهید شانه هایتان را عقب دهید و صاف و بااعتماد به نفس راه بروید.

 

قضاوت هایی که در چند ثانیه ی اولیه ی ملاقات با دیگران درباره ی آن ها می کنیم می تواند اشثباه باشد. کسانی که آهسته راه می روند در مقایسه با کسانی که به سرعت قدم بر می دارند، لزوما علاقه ی کمتری به سفر کردن ندارند. با این حال، زمانی که برای ملاقات مهمی آماده می شوید مراقب پیام هایی که بدن و ظاهر شما ناخودآگاه به شخص مقابل تان ارسال می کند باشید.

 

منبع: rooziato.com

 

سولماز شريفي بازدید : 30 دوشنبه 04 تیر 1397 نظرات (0)

 

استرس مزمن خود را در افراد مختلف به اشکال متفاوت نشان می دهد‎

 

استرس مزمن خود را در افراد مختلف به اشکال متفاوت نشان می دهد. این شرایط می تواند از نظر اجتماعی، جسمانی، و روانی اثر منفی بر زندگی ما داشته باشد.

 

به گفته انجمن روانشناسی آمریکا، استرس به عنوان هر تجربه عاطفی ناخوشایند که با تغییرات قابل پیش بینی بیوشیمیایی، فیزیولوژی و رفتاری همراه است، تعریف می شود.

 

به گزارش "پاپ شوگر"، در مقادیر اندک، استرس می تواند برای انسان خوب باشد زیرا می تواند به افزایش انرژی بدن یا در کسب تمرکز و انگیزه اضافه مورد نیاز برای غلبه بر موقعیتی سخت کمک کند. با این وجود، زمانی که عوامل استرس‌زا بیش از حد قوی هستند، تاثیرات ناشی از آنها بر بهزیستی ما می تواند بسیار منفی باشد. زمانی که عوامل استرس‌زا حالت مزمن به خود می گیرند، یعنی برای مدت زمانی طولانی پابرجا هستند، می توانند از آستانه تحمل جسمانی و/یا روانی ما عبور کنند.

 

دلایل استرس مزمن 

بخش سخت ماجرا درباره تعریف استرس مزمن این است که عوامل مختلفی موجب بروز استرس در افراد مختلف می شوند. مسائل رابطه میان فردی، مانند موقعیت های احساسی یا مسئولیت ها و درگیری های خانوادگی از شایع‌ترین عوامل استرس برای بسیاری از ما محسوب می شوند.

 

همچنین، استرس در مدرسه و محل کار نیز وجود دارند که در زندگی های به شدت متصل و به هم پیوسته امروز رهایی از آنها دشوار شده است.

 

به طور خلاصه، گاهی اوقات حتی خود ما متوجه نیستیم که زندگی روزمره تا چه اندازه زیاد به ما استرس وارد می کند. بر همین اساس است که آشنایی با علائم استرس مزمن عاملی کلیدی و مهم برای مقابله با این شرایط محسوب می شود.

 

چگونه استرس مزمن را تشخیص دهیم؟ 

استرس مزمن خود را در افراد مختلف به اشکال متفاوت نشان می دهد. این شرایط می تواند از نظر اجتماعی، جسمانی، و روانی اثر منفی بر زندگی ما داشته باشد.

 

از نظر اجتماعی، استرس مزمن می تواند خود را در قالب گرایش بیشتر به انزوا نشان دهد که مشکل آفرین است زیرا پشتیبانی یک گروه عاملی کلیدی در مقابله با استرس محسوب می شود. در عصر رسانه اجتماعی امروز تشخیص این شرایط دشوارتر نیز شده است زیرا دوستان اینترنتی می توانند موجب یک احساس امنیت دروغین شوند که گروهی از دوستان خوب در کنار شما هستند.

 

اگر با مشکلی بزرگ در زندگی خود مواجه شوید آیا دوستی دارید که حتی نیمه های شب بتوانید به وی زنگ بزنید؟ اگر پاسخ منفی است شاید خود را به واسطه استرس مزمن منزوی کرده باشید.

 

از نظر علائم جسمانی، استرس مزمن حداقل از نقطه نظر بالینی خود را اندکی قابل پیش بینی‌تر نمایان می کند.

 

واکنش هایی خودکار به استرس وجود دارند. برخی از آنها مانند واکنش جنگ یا گریز، ترشح کورتیزول یا واکنش سیستم ایمنی قابل توجه‌تر هستند. مشکلی عمده درباره واکنش های جسمانی ما به استرس مزمن این است که این واکنش ها قرار بوده به ما در مقابله با عوامل استرس‌زای کوتاه مدت و شدید، مانند مبارزه کردن یا فرار از دست شکارچیان کمک کنند.

 

اما عوامل استرس‌زای فعلی بیشتر روانشناختی هستند. زمانی که روبروی رایانه های خود می نشینیم یا با افکار خود درگیر هستیم به هیچ تلاش جسمانی نیازی نیست. در عین حال، واکنش های مشابهی مانند افزایش فشار خون، ضربان قلب و ترشح کورتیزول را نیز تجربه می کنیم.

 

زمانی که این سیستم ها به طور مداوم فعال هستند، این شرایط در بلند مدت می تواند به فرسایشی شدید منجر شود که مشکلات سلامت جسمانی بلند مدت مانند بیماری قلبی، بیماری کلیوی، و نقائص سیستم ایمنی و همچنین مشکلات سلامت روانی را در پی دارد.

 

البته برخی واکنش های جسمانی استرس مزمن مانند سردرد، اختلالات خواب، دندان قروچه، یا مشکلات گوارشی، از جمله سندرم روده تحریک پذیر، آشکارتر هستند. اما ممکن است آگاه نباشید که سرچشمه این مشکلات در حقیقت استرس مزمن است.

 

شرایطی مشابه را می توان برای ظهور نشانه های عاطفی و روانی استرس مزمن در نظر گرفت. به عنوان مثال، اضطراب و افسردگی روش هایی هستند که استرس مزمن می تواند خود را از نظر روانشناختی نشان دهد. افسردگی می تواند از احساس انزوا و نگرانی درباره گذشته سرچشمه بگیرد و اضطراب می تواند از نگرانی درباره آینده ناشی شود.

 

از دیگر نشانگرهای روانشناختی استرس مزمن می توان به تحریک پذیری، بی علاقگی، خستگی عاطفی، و قطع روابط اشاره کرد.

 

از نظر اجتماعی، استرس مزمن می تواند خود را در قالب گرایش بیشتر به انزوا نشان دهد‎

 

برای مقابله با استرس مزمن چه کاری می توان انجام داد؟ 

بخش بزرگی از روند مقابله با استرس مزمن شامل تغییر روش تفکر ما درباره این شرایط است. ممکن است قادر به کنترل آنچه برای شما رخ می دهد نباشید، اما بر این که چگونه آن را پردازش می کنید، کنترل دارید.

 

شما باید انعطاف پذیری خود نسبت به تفکر منفی را تقویت کنید. روزانه با تعیین سه چیز مثبت در زندگی خود و سپس اشاره به این که چرا، چگونه و چه کسی با این چیزهای خوب مرتبط است می توانید این کار را انجام دهید که به ما در مقابله با چرخه باطل منفی بودن کمک می کند.

 

خودمراقبتی نیز اهمیت دارد. زمانی را برای جدا شدن از مشغله های روزمره، پیاده‌روی، وقت گذراندن با خود و گوش دادن به خود اختصاص دهید. زمانی را در طول روز به طور کامل جدا از فناوری بگذرانید. زمانی که به ندای درون خود گوش می دهیم اغلب روش هایی را برای مقابله با استرس مزمن می یابیم که بسیار ساده نیز هستند. وقت گذراندن با افرادی که دوست دارید در این مسیر اهمیت دارد.

 

اگر مواردی در زندگی ما وجود دارند که به عنوان عوامل استرس‌زا شناسایی شده اند و می توانیم آنها را از بین ببریم، باید این کار را انجام دهید. اما اگر در این جایگاه قرار نداریم، بهترین راهبرد برای مقابله با استرس مزمن که توانایی ایجاد تغییر در آن را نداریم، دریافت کمک از افراد حرفه ای و توسعه مهارت های مقابله با استرس است. سپس، هر روز کاری که برای خود انجام دهید یا با فردی وقت بگذرانید که احساس شادی، عشق و امنیت را در شما ایجاد می کنند. بسیاری از ما ممکن است به دلایل مختلف از خانواده خود دور باشیم و از حمایت آنها برخوردار نباشیم، از این رو یافتن انواع دیگری از اجتماع اهمیت دارد.

 

زمانی که موضوع مقابله با علائم استرس مزمن مطرح می شود، فعالیت جسمانی می تواند فواید چشمگیری به همراه داشته باشد و در کنار آن مدیتیشن بر این فواید می افزاید.

 

آنچه می خوریم نیز اهمیت دارد. به عنوان مثال، کافئین می تواند سطوح اضطراب را در ما افزایش دهد.

 

به طور قطع، ما نمی توانیم استرس را از زندگی خود حذف کنیم، اما توانایی مدیریت علائم آن را داریم.

  

منبع: سلامت نیوز

سولماز شريفي بازدید : 28 پنجشنبه 31 خرداد 1397 نظرات (0)

 

عشق از نگاه بچه ها‎

 

از قدیم و ندیم گفته اند که «حرف راست رو از بچه بشنو» و فردی نمی تواند دنیای ساده و بی آلایش کودکان را نادیده بگیرد.

 

دنیایی که در آن همه چیز واضح، روشن، بدون منظور و واقعی است. شاید شما هم ویدئویی را که در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود و در آن از کودکان 3تا 6ساله خارجی درباره عشق سوال می شود، دیده باشید.

 

این ویدئو ما را به این فکر انداخت تا از کودکان ایرانی درباره مفهوم عشق سوال کنیم و ببینیم در خانواده های ایرانی چقدر عشق برای کودکان معنا و مفهوم دارد. در ادامه مطلب و ابتدا جواب های کودکان 3تا 6ساله خارجی و ایرانی و سپس نظر یک کارشناس تربیتی را درباره این که کودکان را چقدر با مفاهیم انتزاعی مانند عشق باید آشنا کنیم با هم می خوانیم.

 

پاسخ های جالب کودکان خارجی

در یک کلیپ خارجی از بچه ها پرسیده می شود که «عشق یعنی چی؟ !» و هر کدام در جواب چیزی را می گویند که ناخودآگاه لبخند بر روی لب های بیننده می آورد. به طور مثال، دخترکی 5ساله می گوید: «عشق یعنی مامانم بهترین تکه مرغ را برای پدرم می گذارد» یا پسرکی 6ساله می گوید: «عشق یعنی مامانم برای بابام قهوه درست می کنه قبل از این که فنجون رو جلوی بابام بذاره خودش اونو مزه می کنه تا مطمئن بشه خوشمزه است» .

 

پسر بچه 4ساله دیگری می گوید: «عشق هنگامى است که به یک نفر بگویید از پیراهنش خوش تان می آید و بعد از آن او هر روز آن پیراهن را بپوشد.» پسر بچه ای 5ساله می گوید: «عشق هنگامى است که شما براى غذا خوردن به رستوران می روید و بیشتر سیب زمینى سرخ کرده های تان را به یک نفر می دهید بدون آن که او را وادار کنید تا او هم مال خودش را به شما بدهد.»

 

کودکان معنی عشق و دوست داشتن را درک می کنند‎

 

نظر کارشناس درباره پاسخ های کودکان

آموزش مفاهیم انتزاعی به کودکان از مطالب قابل بررسی در علم روان شناسی است. «عشق» موضوعی است که برای کودکان قابل لمس نیست اما حتی در سنین پایین برای آن ها قابل درک است.  البرز، کارشناس ارشد مشاوره خانواده ضمن تایید لزوم صحبت کردن با کودک درباره موضوعات انتزاعی مانند «عشق» به نکات کلیدی و مهمی در این باره اشاره می کند که خواندنی است.

 

شاید به نظر می رسد که کودکان معنی عشق و دوست داشتن را درک نمی کنند در حالی که اصلا این طور نیست. جالب است که کودک زیر یک سال هم معنی دعوا و بحث بین والدینش را می فهمد. بنابراین با توجه به این حالت لازم است که والدین دقت بیشتری روی رفتارهای خود داشته باشند. 

 

والدین با لمس کردن، بغل کردن، بوسیدن و با آرامش صحبت کردن با کودکان خود معنی دوست داشتن را عملا و از نزدیک به آن ها یاد می دهند.

 

پدر و مادر اگر رفتار محبت آمیز با یکدیگر داشته باشند کودک معنی عشق را درک و احساس امنیت می کند. در جایی که والدین با یکدیگر چالش، زد و خورد و... داشته باشند هرگز نمی توانند مفهوم دوست داشتن و عشق را به کودکان خود آموزش دهند.

 

پاسخ های جالب کودکان ایرانی

قبل از خواندن پاسخ تعدادی از کودکان ایرانی به نظرشان درباره عشق، توجه داشته باشید که اگر شما هم فرزندی 3تا 6ساله دارید، می توانید این سوال را از او بپرسید و با توجه به جواب فرزندتان شرایط خانه و خودتان را بررسی کنید. پاسخ های بچه ها به این سوال، حرف های پنهانی دارد که علاوه بر جذاب بودن، شما را به فکر هم فرو خواهد برد.

 

آروین، 4ساله:

عشق یعنی خانواده. یعنی مامانی و بابایی با هم ازدواج کردند.

فربد، 4ساله:

عشق یعنی مامانی، یعنی خوشحالی.

کوروش، 4 ساله:

عشق یعنی مامانم به خواهر کوچولوم شیر میده. یعنی وقتی مامانم برای بابایی چای می ریزه.

آوا، 4.5 ساله:

عشق یعنی فردی رو با قلب مون دوست داریم و باهاش بازی می کنیم.

فراز، 4.5 ساله:

عشق یعنی نفستم. یعنی دنیا وجنگل.

تیدا، 4.5 ساله:

عشق یعنی ازدواج سیندرلا و شاهزاده.

کیانا، 6ساله:

عشق یعنی ازدواج کنیم و خیلی خوشحال باشیم.

آرین، 6ساله:

عشق یعنی دوستت دارم یعنی ازدواج کردن.

یسنا، 6ساله:

عشق یعنی وقتی یک نفر با ما قهره، بهش میگیم عشق من با من دوست شو.

یزدان، 6ساله:

عشق یعنی کسایی که همدیگر را دوست دارند و با هم ازدواج می کنند.

بردیا، 6ساله:

عشق یعنی محبت یعنی قلبی پر از ستاره و رویا.

 

منبع: سلامت نیوز

 

سولماز شريفي بازدید : 18 سه شنبه 29 خرداد 1397 نظرات (0)



عذرخواهی کردن

هیچوقت به خاطر احساس فرد مورد نظر عذرخواهى نكنید

 

 اگر فكر مى كنید كه تنها با گفتن "ببخشید" غائله ختم خواهد شد و طرفتان موظف است كه اشتباه شما را ببخشد و فراموش كند و همه چیز تمام شود سخت در اشتباه هستید! اگر خواهان سر و سامان دادن رابطه تان هستید، لازم است كه یك عذرخواهى خوب را یاد بگیرید.

 

همه ما در روابط میان فردى و یا زندگى مشتركمان دچار اشتباهاتى شده ایم كه باعث ناراحتى دوستان، همسر و ... شده است. شوخى بی مزه در جمع، انتقاد بی موقع، توهین، بى احترامى ، زیر قول زدن...همین اشتباهات و دلخوریها ریشه ى اغلب تعارضات است و بخشی از آنها ریشه در نحوه برخورد ما با تعارضات و اشتباهات است.

 

اینكه وقتى اشتباهى مى كنیم، دلى را مى شكنیم، حرفى مى زنیم كه كدورت ایجاد مى كند چطور برخورد مى كنیم؟ چگونه عذرخواهى مى كنیم؟! اگر فكر مى كنید كه تنها با گفتن "ببخشید" غائله ختم خواهد شد و طرفتان موظف است كه اشتباه شما را ببخشد و فراموش كند و همه چیز تمام شود سخت در اشتباه هستید!

 

یك عذرخواهى خوب داراى ٦جزء مهم است كه عبارتست از 

١- بیان تأسف

٢- توضیح اینكه چطور اینگونه شد

٣- قبول مسئولیت

٤- بیان پشیمانى

٥- پیشنهادى براى جبران

٦- درخواست بخشش

 

_ اگر زمان كمى دارید و یا بنا به دلایلی نمى توانید تمام اجزاء آنرا انجام دهید، تحقیقات نشان داده كه مهم ترین بخش عذرخواهى "قبول مسئولیت" است. پذیرش اینكه اشتباه كرده اید بسیار مهم است. 

 

هیچوقت به خاطر احساس فرد مورد نظر عذرخواهى نكنید، بلكه به خاطر رفتار خودتان معذرت بخواهید.

 

به جاى اینكه بگویید: " از اینكه با حرفام ناراحتت كردم عذر مى خوام" بگویید:"متأسفم من جملات دردناكى بهت گفتم ".

 

_ دومین جزء مهم دیگر پیشنهاد جبران است. وقتى قادر نیستید آسیبى كه به طرف مقابلتان زده اید برگردانید، پس لازم است كارى بكنید كه آسیب وارده كم شود

 

_ جزء مهم دیگر، ابراز تأسف ، توضیح اینكه چرا چنین شد و بیان پشیمانى است.

 

_ آخرین مرحله عذرخواهى "درخواست بخشش" است.

 

پر واضح است كه مضمون عذرخواهى نیمى از راه است، جریانات وارده بیشتر از این حرفاست. با من من كردن، اجتناب از نگاه مستقیم، دست به سینه گوشه اى ایستادن ، هنوز در مرحله عصبانیت بودن تأثیر كلام شما را بسیار كم مى كند.

 

اگر واقعاً قصد عذرخواهى دارید رو در رو عذرخواهى كنید ، اس ام اسی و ایمیلى تأثیر كمى دارد. طرف شما دوست دارد ببیند و یا بشنود كه در ابراز تأسف خود پشیمان هستید و مى تواند براى بقیه دوستی به شما اعتماد كند.

 

منبع : salamatnes.com

 

سولماز شريفي بازدید : 63 یکشنبه 14 خرداد 1396 نظرات (0)

اضطراب امتحان، حالت تشویش و نگرانی است که اغلب دانش آموزان در ایام امتحانات دارند

 

کم‌تر کسی در دوران تحصیل خود استرس امتحان را تجربه نکرده است. در حقیقت همین استرس باعث می‌شود که دانش‌آموزان برای امتحان درس بخوانند، اما همین استرس اگر از حد مناسب فراتر برود، می‌تواند عملکرد فرد را مختل کند و باعث شود که دانش‌آموز نتواند از عهده امتحانش به خوبی بربیاید.

عوامل متعددی می‌توانند روی میزان استرس کودکان در زمان امتحانات موثر باشند، اما برخی از کودکان بیشتر از سایرین مستعد تجربه استرس زیاد و مخرب در زمان امتحان‌ها هستند.

کمال‌گرایی
یکی از گروه‌های مستعد اضطراب امتحان،‌ کمال‌گراها هستند. کمال‌گرا کسی است که انتظار دارد همیشه همه کارها را به بهترین نحو انجام دهد. والدین کمال‌گرا مي‌توانند با انتظارات خود،‌ کمال‌گرایی را به فرزند خود منتقل کنند. کمال‌گرایی باعث می‌شود نمره زیر 20 قبول نباشد. کمال‌گرایی باعث می‌شود فرد خطاهای خود را نپذیرد، یا خود را سرزنش کند و یا نسبت به معلم خود خشمگین شود. در مجموع، کمال‌گرایی کودک باعث می‌شود بیشتر از توانش از خود انتظار داشته باشد، به خودش اجازه خطا کردن را ندهد و استرس داشته باشد که مبادا از نمره کامل،‌ نمره کم‌تری بگیرد. گاهی استرس نمره کامل نگرفتن به حدی است که کودک کلا از خیر امتحان می‌گذرد، مثال بسیار آشنای آن، کودکانی هستند که در همه دروس نمره بالایی دارند، اما حاضر به شرکت در کوچکترین مسابقه ورزشی نیستند، مبادا اول نشوند.

احساس مورد غفلت قرار گرفتن در خانه
کودکان به توجه نیاز دارند. مهم‌ترین منبع گرفتن توجه برای کودک،‌ والدینش هستند. اما اگر والدین به اندازه کافی به فرزند خود توجه نکنند چه اتفاقی مي‌افتد؟ در مواردی، کودک تصمیم می‌گیرد منبع توجه دیگری پیدا کند. در این موارد،‌ مدرسه، آموزگار و مسئولین مدرسه مي‌توانند منابع جایگزین خوبی محسوب شوند. در این صورت،‌ کودک همه توان خود را به کار می‌گیرد تا با گرفتن نمره‌های بالا، همیشه داوطلب بودن،‌ همیشه آماده بودن برای پاسخگویی و همیشه پذیرفتن مسئولیت‌هایی مانند آماده کردن روزنامه دیواری مدرسه،‌ توجه همه را به سمت خود جلب نماید. در شرایطی که توجه مسئولین مدرسه و  به خصوص آموزگار، جایگزین توجه خانواده می‌شود،‌ نمره و نظر آموزگار و مسئولین در جایگاه بسیار مهمی قرار می‌گیرد. بنابراین از دست دادن بهترین نمره‌ها برای کودک می‌تواند به معنای از دست دادن منبع مهم توجه باشد.

عزت‌نفس پایین
زیر اعتماد به نفس،‌ مفهوم مهمی به نام عزت‌نفس نهفته است که اگر چه کم‌تر از آن صحبت می‌شود، اما در واقع بسیار تعیین‌کننده است. اما عزت‌نفس چیست؟

هر کس در ذهن خود در مورد ویژگی‌های خودش تصویری دارد، تصویری که اگر قرار باشد خود را توصیف کند،‌ بدان استناد می‌کند. ویژگی‌هایی که فرد در این تصویر دارد،‌ هر کدام می‌توانند مثبت یا منفی قلمداد شوند. این که برای مثال پرخاشگری یک پسربچه در ذهن خودش مثبت باشد یا منفی، به نظر اطرافیانش و به خصوص والدینش در این مورد بستگی دارد،‌ پسری که مدام با پرخاشگری تحسین به دست آورده در مقایسه با پسری که برای پرخاشگری‌اش توبیخ یا تحقیر شده، ذهنیت متفاوتی در مورد مثبت یا منفی بودن پرخاشگری خواهد داشت. 

وقتی تصور کودک از خود این باشد که خنگ، دست‌و پاچلفتی،‌ بی‌عرضه یا .... است، از خودش انتظار ندارد که به خوبی از عهده امتحان‌ها بربیاید. به خوبی از عهده امتحان برنیامدن همان و شنیدن دوباره سرزنش‌های والدین در مورد خنگی و بی‌عرضگی همان. شما جای چنین کودکی باشید، با شنیدن نام امتحان دچار استرس نمی‌شوید؟

 

عوامل متعددی می‌توانند روی میزان استرس کودکان در زمان امتحانات موثر باشند

 
اسنادهای شناختی
فرض کنید در یک امتحان مهم،‌ مثلا امتحان استخدامی کاری که به آن علاقه دارید رد شدید. چه فکر می‌کنید؟ می‌توانید افکار احتمالی خود را روی کاغذ بیاورید؟

فکر می‌کنید: چه‌قدر امتحانش سخت بود. اصلا منصفانه نبود. سوال‌ها را از منابعی که اعلام کرده بودند طرح نکرده بودند و .... (اسناد بیرونی)

یا فکر می‌کنید: چه‌قدر من خنگ شدم. هیچی یادم نمی‌مونه. نتونستم از پس امتحان بربیام و ...... (اسناد درونی)

فکر می‌کنید: چه بدشانسی، امتحان پارسال آسون بود، ‌امسال ولی شانس نیاوردم (اسناد ناپایدار)

یا فکر می‌کنید: همیشه همین‌طوره، من خیلی بدشانسم. نشد من توی امتحانی شرکت کنم و از پسش بربیام، ‌از وقتی یادمه همین‌طور بوده و ..... (اسناد پایدار)

فکر می‌کنید: خب، اینم از این،‌ ببینیم امتحان هفته آینده شرکت فلان چی می‌شه. این یکی را باید خوب بگذرونم،‌ خوبه برم خونه بیشتر بخونم (اسناد تعمیم نیافته)

یا فکر می‌کنید: دیگه چه فایده داره،‌ این که این‌طوری شد،‌ دیگه اصلا نمی‌خوام امتحان بدم،‌ چه فایده داره هی امتحان بدم و خراب بشه،‌ بیخود به تجربه‌های شکستم اضافه نکنم، به هر حال که از پسش برنمیام (اسناد تعمیم‌یافته)

کودکان هم اسنادهای خود را دارند و اتفاقات بیرونی را به سبک خاص خود تعبیر می‌کنند. وقتی اتفاق‌های بد، همه با اسناد درونی تعبیر شوند، فرد احساس تقصیر،‌ گناه و عدم اعتماد به نفس خواهد کرد. چنین فردی بیشتر مستعد احساس استرس خواهد بود،‌ به خصوص در زمانی مانند امتحان که قرار است مورد ارزیابی قرار بگیرد،‌ اما پیشاپیش در ارزیابی ذهنی که خودش از خود دارد، مردود است.

همچنین وقتی در موارد منفی،‌ اسنادها پایدار و تعمیم‌یافته باشند، همین اتفاق می‌افتد. فرد با موقعیتی روبرو است که انتظار ندارد از عهده آن بربیاید، در نتیجه دچار استرس می‌شود.

 توانایی کم‌تر در مقابل آن‌چه از او انتظار مي‌رود
ما هر وقت در موقعیتی قرار می‌گیریم که توانایی‌هایمان خیلی کم‌تر از انتظاراتی است که از ما می‌رود،‌ دچار استرس می‌شویم. ترازویی را تصور کنید که یک کفه آن خیلی سنگین‌تر است. این ترازو، نمی‌تواند در حالت تعادل قرار بگیرد.

توانایی کودک باید به درستی و واقع‌بینانه ارزیابی شود،‌ مهم نیست که والدین دوست دارند فرزندشان تیزهوش،‌ نابغه یا هر عنوان دیگری داشته باشد،‌ مهم این است که توانایی واقعی کودک در چه حدی است و چه‌قدر می‌توان از او انتظار داشت. کودک سطح انتظار را درک می‌کند و وقتی خودش می‌داند توانایی‌های لازم را ندارد،‌ دچار استرس می‌شود.

در شرایطی، حتی ممکن است توانایی وجود داشته باشد،‌ اما برداشت و باور کودک از توانایی‌هایش، کم‌تر از حد واقعی باشد. این ارزیابی کم‌تر، به عزت‌نفس، ارزیابی‌های سایرین، سرزنش‌ها و تشویق‌ها و ..... وابسته است. در چنین شرایطی هم فشار نمي‌تواند کمک‌‌کننده باشد، بهترین راه، ارزیابی واقع‌بینانه،‌ شناخت کافی و تشویق موثر است.

سولماز شريفي بازدید : 77 شنبه 30 بهمن 1395 نظرات (0)

در حالي كه براي زنان، مردان تيره پوست جذابيت بيشتري دارد، مردان از زنان با پوست سفيد را بيشتر خوششان مي آيد! اما چرا؟!

 

براساس يك تحقيق علمي كه در دانشگاه تورنتو انجام شده است، زنان مردان با پوست تيره را بيشتر دوست دارند، مردان نيز لذت بيشتري از زنان با پوست روشن مي برند.

 

طبق اين تحقيق در حالي كه رنگ سفيد سمبل معصوميت، سادگي، ظرافت و بكارت به شمار مي رود و مردان دنبال اين نشانه ها هستند، براي زنان رنگ تيره، گندمگون و سبزه نشانه خطر، جذبه، اقتدار و سك.سي بودن به شمار مي رود و زنان به دنبال اين نشانه ها در مردان هستند.

 

محققان گفته اند مردان از هر نژادي كه باشند به دنبال زن با پوست روشن هستند و اينگونه زنان را مي پسندند، زنان نيز بر عكس اين سليقه مردان عمل مي كنند.

 

محققان ضمن اشاره به زنان با پوست تيره مانند مونيكا بلوچي كه مورد پسند تعداد زيادي از مردان مي باشد علت آنرا خطرخواهي غيراثباتي مردان دانسته اند.

 

مردان؛ زنان با پوست روشن همچون نيكول كيدمن و كيل مينوگ را سمبل صاف و درست بودن مي دانند. زنان نيز هنرپيشه هاي با پوست تيره همچون كولين فارل و جاني دپ را سمبل خطر و جذابيت مي دانند.

 

منبع: txlove.blogfa.com

سولماز شريفي بازدید : 51 یکشنبه 24 بهمن 1395 نظرات (1)

 

 

افسردگی یک نوع بیماری است، بنابراین نباید بی فکر با آن برخورد کرد

 

روبه رو شدن و تسکین دادن فردی که افسردگی دارد، ساده نیست. افسردگی یک نوع بیماری است، بنابراین نباید بی فکر با آن برخورد کرد. شاید شما بخواهید که با حرف ها و نصیحت هایتان افسردگی طرف مقابل تان را  کم کنید اما ممکن است که این تلاش شما تاثیری برعکس دهد. پس قبل از بیان هر جمله ای برای کاهش درد مخاطب تان، مطلب زیر را بخوانید و از گفتن جمله هایی که در اینجا برایتان آورده ایم، به شدت بپرهیزید.

 

خوش باش 

زمانی که شما به فردی که ناراحت و افسرده است می گویید که فراموش کن و خوش باش، در واقع ناراحتی او را نادیده گرفته اید. برای افرادی که با افسردگی دست و پنجه نرم می کنند، فراموشی و خوش بودن کار ساده ای نیست. شما نیز باید این را به یاد داشته باشید که آنها هم چون دیگران دوست دارند که خوش بگذرانند اما نمی توانند. 

به جای آن بگویید: من واقعا از این که تو ناراحتی، متاسفم. آیا می توانم برای تو کاری کنم؟

  

فقط تو اینگونه فکر می کنی  

اگر به فردی که درگیر مشکلات خود است آنقدر که افسردگی گرفته و توان رهایی از افکار مخرب اش را ندارد بگویید که فقط تو اینگونه فکر می کنی، در واقع این حقیقت که افسردگی یک مشکل جدی است را نادیده گرفته اید. این که او فکر کند دیگران درکش نمی کنند، تنها بر درد او می افزاید. 

به جای آن بگویید: سعی می کنم درکت کنم.

 

زندگی عادلانه نیست 

مطمئنا شخصی که افسردگی را تجربه می کند به خوبی می داند که زندگی عادلانه نیست اما یادآوری این حقیقت به او، از دردهایش نمی کاهد. بنابراین سعی کنید که شرایط را طوری برای او تغییر دهید که این بی عدالتی ها را فراموش کند. 

به جای آن بگویید: من مشکلات تو را می بینم و به تو برای تلاش هایی که می کنی، افتخار می کنم.

 

دیگران بدتر از اینها را تجربه کرده اند 

حقیقت دارد که دیگران تجربه های بدتری داشته اند اما این حقیقت را تغییر نمی دهد و نمی تواند برای فردی که افسردگی دارد، مرهمی باشد. این حرف تنها او را از اتفاقی که افتاده شرمنده و پشیمان تر می کند. 

به جای آن بگویید: این اتفاق واقعیت دارد و به بهتر است که آن را بپذیری.

  

امروز، روز قشنگی است 

شاید از نظر شما امروز، روز زیبایی باشد اما از نگاه فردی که ناراحت است، اینگونه نیست. با گفتن این جمله در واقع این حس را به او منتقل می کنید که ناراحتی او و در حقیقت خود او را نادیده گرفته اید. در این شرایط او احساس گناه می کند که چرا برخلاف شما، افسرده و دلگیر است طوری که زیبایی های جهان اطراف به چشمم نمی آید. 

به جای آن بگویید: می توانم در چنین روزی در کنارت باشم؟

 

از خانه بیشتر بیرون برو 

شاید بیرون رفتن از خانه هنگام ناراحتی برای شما یک راه چاره باشد اما دلیلی ندارد که دیگران هم مانند شما رفتار کنند. هر فردی برای آرام کردن خود، شیوه به خصوصی دارد و ممکن است که پیشنهاد شما ذره ای به کار طرف مقابل تان نیاید، بنابراین اگر که او خانه را ترجیح می دهد، برای بیرون رفتن از خانه اصرار نکنید. 

به جای آن بگویید: دوست داری با هم به پیاده روی برویم؟

 

 

روبه رو شدن و تسکین دادن فردی که افسردگی دارد، ساده نیست

 

فکر کن که اتفاقی نیافتاده است 

افسردگی یک بیماری جدی است، بنابراین نمی توان به فرد افسرده گفت که چشم هایت را ببند و چیز دیگری تصور کن. این پیشنهاد هیچ کمکی به بهبود حال روحی طرف مقابل تان نخواهد کرد. چشم پوشی از دردها تنها فرد را گیج تر می کند. پس به جای فرار از آنچه اتفاق افتاده، باید با آن مواجه شد. 

به جای آن بگویید: من چگونه می توانم در این شرایط کمکت کنم؟

  

تو شبیه افسرده ها نیستی 

افسردگی ممکن است هیچ نشانه ظاهری نداشته باشد، بنابراین اشتباه است که از ظاهر افراد در مورد حال درونی شان اظهار نظر کنیم. اتفاقا گاهی برعکس، افراد افسرده سعی می کنند که به خودشان بیشتر از همیشه برسند تا مبادا دیگران به شرایط بد روحی آنها پی ببرند. 

به جای آن بگویید: با من در مورد مشکلات حرف بزن، بگذار من هم بفهمم چه اتفاقی افتاده است.

 

تو به دنبال جلب توجهی 

این جمله یکی از مخرب ترین جمله هایی است که می توان به یک فرد افسرده زد. مطمئنا شما از دردی که طرف مقابل تان می کشد، آگاه نیستید پس نمی توانید حال او را درک کنید. به جای آن سعی کنید که به جدیت این مسئله پی ببرید و از او بخواهید که دستش را برای کمک به سمت شما دراز کند. 

به جای آن بگویید: برایش یک سوپ یا غذای گرم درست کنید و به او این اطمینان را بدهید که کنار هستید.

 

همه این روزهای بد را تجربه می کنند 

شاید این جمله واقعیت داشته باشد اما با گفتن آن به فردی که افسردگی دارد نشان می دهید که جدیت ماجرا را نادیده گرفته اید. او نیز این احساس را می کند که این مشکلی است که ممکن است بارها و بارها تکرار شود. پس ناراحتی های کوچک را با افسردگی اشتباه نگیرید. 

به جای آن بگویید: از این که روز به این بدی داری، متاسفم. دوست دارم کمک ات کنم.

 

چرا بیشتر نمی خندی؟ 

برای افرادی که از درون ویران اند، خندیدن بی معنی است. بنابراین لبخند زدن نه تنها او را شاد نمی کند، بلکه انرژی بیشتری نیز از او می گیرد. 

به جای آن بگویید: تو حق داری ناراحت باشی.

  

تو زندگی خوبی داری، چرا ناراحتی؟ 

افسردگی ربطی به داشته های زندگی مان ندارد. شاید شما تمام پول ها، دوستان یا حتی بهترین شغل های دنیا را داشته باشید،  اما باز هم دلت آرام و قرار نداشته باشد. پس دارایی های فرد نمی تواند تسکینی برای بیماری روحی او باشد. 

به جای آن بگویید: من از ضربه هایی که خورده ای، آگاهم و از تو حمایت می کنم.

 

منبع: برترین ها


 

سولماز شريفي بازدید : 50 یکشنبه 14 دی 1393 نظرات (0)

رنگ‌ها پیام‌های مختلفی دارند و انتخاب همیشگی یك رنگ از لایه‌های پنهانی شخصیت ما خبر می‌دهد. در صورتی‌كه خودتان یا یكی از اطرافیان نسبت به انتخاب رنگ مشكی تمایل نشان می‌دهد و بیشتر مواقع او را مشكی‌پوش می‌بینید ، همین جا فرصت خوبی است تا بعضی از ابعاد شخصیتی او را بهتر بشناسید.

1.    قدرت طلب
اگر به پوشیدن لباس‌های اجتماعی علاقه‌مند هستید، پرستیژ اجتماعی و قدرت برای شما مهم است. فردی مستقل هستید كه بیشتر مواقع تصمیم آخر را خودتان می‌گیرید و دل‌تان می‌خواهد روی پای خودتان بایستید، زندگی را به تنهایی اداره كنید و از پس موقعیت‌های دشوار زندگی بر آیید. با این وجود گاهی اوقات محافظه‌كار می‌شوید و به دلیل حفظ شرایط و از دست ندادن قدرت، آهسته و آرام پیش می‌روید. رنگ مشكی گاهی اوقات عاملی محدودكننده است و شما را از ریسك و خطر كردن باز می‌دارد كه این موضوع گاهی اوقات دردسرهایی برای مشكی دوستان ایجاد می‌كند.

شخصیت مشكی‌پوش‌ها,مشكی‌پوش,سیاه‌پوشان

2.    جدی و تهدیدآمیز
 یك مشكی‌پوش بیشتر مواقع خیلی جدی است و از داشتن این شخصیت لذت می‌برد. با این وجود گاهی اوقات مشكی بیش از حد برای مشكی‌پوشان خوشایند نیست. درصورتی‌كه اگر كمی رنگ متفاوت هم به محیط زندگی و لباس‌های‌شان راه دهند خشونت‌شان كاهش می‌یابد و شادی بیشتری را تجربه می‌كنند. شاید میل به سرگروهی و قدرت‌طلبی مشكی‌پوشان سبب شود گاهی اوقات دوستان و همكاران مشكی‌پوشان با دیدن این افراد احساس خطر كنند و رفتارهای دیكتاتورانه یك مشكی‌پوش برای‌شان آزاردهنده باشد.

3.     بی‌احساس و پیچیده
افرادی كه به رنگ مشكی زیاد علاقه دارند، به احساسات و عواطف توجه نمی‌كنند و ممكن است از نظر شخصیتی پیچیده به نظر برسند. درنتیجه ممكن است دیگران هنگام نشست و برخاست با آنها احساس خوبی نداشته باشند. دوستداران مشكی نمی‌توانند به سادگی اعتماد طرف مقابل را جلب كنند، از این رو ممكن است دوستان صمیمی زیادی نداشته باشند. از سوی دیگر انتظار نداشته باشید كه سیاه‌پوشان افرادی رمانتیك باشند. این افراد كمتر رمانتیك هستند و بیشتر اوقات با بخش جدی زندگی‌شان همزیستی دارند.

مانیفست زندگی مشكی‌پوشان دوری و دوستی است و در هر شرایطی فاصله‌شان را از دیگران حفظ می‌كنند. عواطف و احساسات شخص مشكی‌پوش به او اجازه نمی‌دهد به دیگران زیاد نزدیك شود و یك دیوار حائل بین او و سایرین وجود دارد. رفتارهای غیر دوستانه در میان طرفداران رنگ مشكی دیده می‌شود و كمتر نسبت به برقراری ارتباط صمیمی دو طرفه تمایل دارند.

4.  نوجوانان علاقه مند به مشکی
بعضی از نوجوانان ناگهان به رنگ مشكی علاقه‌مند می‌شوند و در همه بخش‌های زندگی‌شان ردپایی از مشكی را می‌بینید. ماهیت دوران نوجوانی این است كه فرد می‌خواهد هویت خود را پیدا كند و شاید رنگ‌هایی را برگزیند كه دیگران آنها را طرد می‌كنند یا برای‌شان مقبول نیست. در واقع ممكن است نوجوان در پاسخ به مخالفت اطرافیان به سمت این رنگ جذب شود و انتخاب رنگی كه مورد قبول والدین نیست، برایش جذاب باشد.

به هر حال روانشناسان به والدین توصیه می‌كنند كه اگر متوجه شدند فرزندشان به‌طور افراطی به مشكی علاقه دارد، نگران نشوند و او را از رنگ مورد علاقه‌اش منع نكنند. شاید این افراد مایل باشند علیه سنت‌ها و فرهنگ رایج خانواده رفتار كنند و شنا برخلاف جهت آب را ترجیح دهند. مشاهده این رفتار از یك نوجوان یا جوان مشكی‌پوش بعید نیست و انتظار می‌رود مشكی‌پوش چنین رفتاری را از خودش بروز دهد.

افرادی كه مشكی دوست دارند با داشتن رنگ مورد علاقه‌شان در قالب پوشاك، دكوراسیون، اتومبیل و. . . به آرامش می‌رسند. بعضی وقت‌ها با انتخاب رنگ مشكی از دنیای واقعی فاصله می‌گیرند و در افكار انتزاعی فرو‌می‌روند.

5. به دنبال بهترین‌ها 
آرمانگرایی ویژگی دیگر آدم‌های علاقه‌مند به رنگ مشكی است. وقتی می‌بینید افرادی در هر شرایطی اول از همه به مشكی فكر می‌كند، باید بدانید كه این افراد می‌تواند خودشان را از وضعیت و شرایط ناگوار خارج كرده و حتی از شرایط بد و منفی، به نفع خودشان استفاده كنند. با این وجود ممكن است برحسب شرایط لذت و خوشی‌های زیادی در زندگی‌شان نداشته باشند و هر روز احساس كنند زندگی‌شان خالی از احساسات خوشایند است. استقلال‌طلبی ویژگی دیگر این افراد است.

اگر قرار است با رئیسی كار كنید كه هر روز لباس مشكی می‌پوشد، بهتر است بدانید راضی كردن او كار ساده‌‌ای نیست. افراد مشكی‌پوش در كارشان چارچوب‌های مشخصی دارند و كمتر به مشورت و تبادل نظر با دیگران معتقد هستند. از ایستادن مقابل دیگران نمی‌ترسند و برای به كرسی نشاندن نظرات و عقایدشان تلاش می‌كنند. از جمله ویژگی دیگرشان این است كه به جزئیات زیاد اهمیت می‌دهند و دل‌شان می‌خواهد هر كاری را به بهترین نحو ممكن به پایان برسانند.

شخصیت مشكی‌پوش‌ها,مشكی‌پوش,سیاه‌پوشان

6.  منفی باف
این احتمال وجود دارد كه علاقه به رنگ مشكی از یك منفی‌نگری درونی خبر دهد. افرادی كه همیشه سراغ رنگ مشكی می‌روند، احتمالا نیمه خالی لیوان در زندگی‌شان پررنگ‌تر است و نسبت به داشتن افكار منفی گرایش دارند. شاید هم به دلیل گذراندن یك دوره سخت در زندگی- مانند غم از دست دادن عزیزان، بیماری و سوگواری- دچار این انتخاب شده باشند تا به كمك رنگ مشكی احساسات درونی‌شان را ترمیم كنند و این رنگ مرهمی بر زخم‌های آشكار و پنهانی آنها باشد.

-   روانشناسی رنگ‌ها می‌گوید كه بعضی از افراد با انتخاب مشكی از احساسات خودشان مراقبت می‌كنند. در واقع مشكی حائلی بین دنیای بیرونی و درونی فرد است و به او كمك می‌كند به آرامش درونی برسد، احساسات و عواطفش را كمتر با دیگران در میان بگذارد و كمبود اعتماد به نفس یا سایر بخش‌های آسیب‌پذیر روحی را پشت مشكی پنهان كند.

-  هنگام مصاحبه‌های شغلی در مورد پوشیدن لباس مشكی محتاط باشید چون ممكن است نشان دهد فردی تهدیدآمیز هستید و اهداف خوبی در سر ندارید. البته در ‌مهمانی‌های شب پوشیدن لباس مشكی شیك‌تر است و از قدرت شما حكایت می‌كند. این رنگ با برخی از احساسات منفی مانند حس گناه، ترس یا مرگ هم در ارتباط است. مشكی در كنار رنگ‌های دیگری مانند سورمه‌ای و بنفش تیره برای ‌مهمانی‌های رسمی مناسب به نظر می‌رسد. به خانم‌ها توصیه می‌شود همراه با لباس شب مشكی، از زیورآلات براق استفاده كنند تا ظاهری شیك و آراسته‌تر داشته باشند.

سولماز شريفي بازدید : 97 دوشنبه 08 دی 1393 نظرات (0)

انگار شناختن آدم‌ها کار سختی هم نیست، از نوع کفشی که می‌پوشند بگیرید تا رنگ لباس‌شان، همگی می‌توانند ویژگی‌های شخصیتی‌شان را آشکار کنند. محققان می‌گویند با نگاه کردن به رنگ بارانی افراد می‌توانید به زیر و بم شخصیت‌شان پی ببرید.

پس این روزها که فصل پوشیدن بارانی است قبل از قضاوت در مورد هر کسی به رنگ بارانی‌اش هم نگاه کنید. پاکرو روانشناسی است که به شما می‌گوید رنگ بارانی مورد علاقه افراد چطور رازهای درونی شخصیت‌شان را فاش می‌کند.

رازهای درونی شخصیت‌,شخصیت‌ شناسی,ویژگی‌های شخصیتی‌

در روزهای ابری بدرخشید
خیلی از خانم ها عادت دارند اول هر فصل، سری به فروشگاه‌ها بزنند و پوشاک همان فصل را تهیه کنند این خرید می تواند بسیار هیجان انگیزتر هم بشود وقتی بدانید آخرین مدل‌های همان سال را می‌توانید تهیه کنید. یکی از این لباس‌ها بارانی است که با اولین باران پاییزی از کمدها بیرون آمده و با رنگ‌های متفاوت بین مردم خودنمایی می کنند.

در این صفحه چند مجموعه پیشنهادی برای خانم‌های خوش سلیقه‌ای که علاوه بر آراستگی به دنبال تنوع و البته تنوع رنگی نیز هستند، داریم.

مسئولیت‌پذیر و پرتلاش
این رنگ یعنی جدیت؛ آدم‌هایی که چنین بارانی‌هایی دارند در زندگی‌شان یک خط ثابت را انتخاب کرده و از این شاخه به آن شاخه پریدن پرهیز می‌کنند. آنها یک شاخه را با جدیت دنبال می‌کنند . علاوه بر این آنها دوست دارند همان‌طور که هستند به نظر برسند.

رازهای درونی شخصیت‌,شخصیت‌ شناسی,ویژگی‌های شخصیتی‌

چنین آدم‌هایی در کارشان متخصص هستند و از پس چالش‌های زندگی‌شان به‌خوبی برمی‌آیند. این آدم‌ها اگر مسئولیتی را قبول کنند، تمام تلاش‌شان را به‌کار می‌برند و شما می‌توانید به تعهد آنها اطمینان داشته باشید.

جذاب و فریبنده
آدم‌های بی‌خیالی که به آسانی ناراحت نمی‌شوند و تنش‌های روزمره کمترین اثر را روی‌شان دارد، این رنگ را برای بارانی خود انتخاب می‌کنند. البته این افراد دوست دارند با مدهای عجیب و غریب روز پیش بروند. درست است که در چشم دیگران ممکن است خنده‌دار به‌نظر برسند اما از طرف دیگر جذاب و فریبنده هم هستند.

رازهای درونی شخصیت‌,شخصیت‌ شناسی,ویژگی‌های شخصیتی‌

از نگاه دیگر، آدم‌های بی‌قیدی که برای هیچ چیز احترام قائل نیستند. حس استقلال‌طلبی در آنها بسیار قوی است و این امر از آنها فردی راستگو ساخته است.

کمی خودخواه به نظر می‌آید

رازهای درونی شخصیت‌,شخصیت‌ شناسی,ویژگی‌های شخصیتی‌

خانم‌هایی که این رنگ را انتخاب می‌کنند و در کنار این بارانی، کفش و لباس آراسته هم دارند، می‌خواهند موقعیت و پایگاه اجتماعی‌شان را به رخ دیگران بکشند یا به‌خاطر شغل‌شان فخر بفروشند. بررسی‌ها نشان می‌دهد، افرادی که مجذوب این رنگ بارانی می‌شوند، آدم‌های خودخواهی هستند که به نگاه دیگران در مورد خودشان زیاد اهمیت می‌دهند.

هرچه ساده‌تر بهتر

رازهای درونی شخصیت‌,شخصیت‌ شناسی,ویژگی‌های شخصیتی‌

اینگونه افراد، آدم‌های ساده و بی‌شیله و پیله‌ای هستند که به نظر دیگران اهمیتی نمی‌دهند و نمی‌گذارند کسی در کارشان دخالت کند. افراد زمانی که این بارانی را انتخاب می‌کنند، در زندگی سبک و سیاق خود را پیش می‌گیرند و اجازه نمی‌دهند وابستگی به دیگران، زندگی‌شان را نابود کند. آنها می‌توانند در زندگی روی خطی که در نظر گرفته‌اند، حرکت کنند.

صبور و صمیمی

رازهای درونی شخصیت‌,شخصیت‌ شناسی,ویژگی‌های شخصیتی‌

این دسته از افراد دوستدار جلب توجه هستند. این آدم‌ها به زیبایی طبیعی معتقدند و از آشنایی با آدم‌های تازه خوشحال می‌شوند. آنها برای دوستی ارزش زیادی قائل بوده و عاشقی ایده‌آل، صبور، صمیمی و یک‌رنگ هستند.این افراد از روابط اجتماعی لذت می‌برند و نسبت به دوستان خود حساسیت خاصی دارند.

برگ برنده‌ای برای خلاقیت

رازهای درونی شخصیت‌,شخصیت‌ شناسی,ویژگی‌های شخصیتی‌

کسانی که این رنگ را انتخاب می‌کنند، افرادی خلاق و روشنفکرهستندکه زیاد به قضاوت‌های دیگران اهمیت نمی‌دهند و به سبک خودشان زندگی می‌کنند. این افراد برنامه‌های بلندپروازانه‌ای برای زندگی‌شان دارند و گمان می‌کنند رنگ بارانی‌شان برگ برنده‌ای برای جلب توجه دیگران است.

سریع تصمیم می‌گیرد

رازهای درونی شخصیت‌,شخصیت‌ شناسی,ویژگی‌های شخصیتی‌

اگر این رنگ مورد علاقه شما در انتخاب بارانی است، باید بگوییم بسیار سریع تصمیم می‌گیرید و سریع‌تر از آن عمل می‌کنید.  دوست دارید مورد اعتماد دیگران باشید. معمولا خیلی سریع با دیگران ارتباط دوستانه برقرار نمی‌کنید ولی بعد از انتخاب دوست او  را برای همیشه برای خودتان نگه می‌دارید.شما به ندرت دنبال زندگی رمانتیک می‌روید.

کمی خجالتی

رازهای درونی شخصیت‌,شخصیت‌ شناسی,ویژگی‌های شخصیتی‌

شما که دوستدار این رنگ بارانی هستید، چنانچه فکر خود را معطوف به انجام کاری کنید، می‌توانید آن را با موفقیت به انجام برسانید.  در بیان احساسات خود چندان راحت نیستید. زمانی که دنبال شریک زندگی هستید به هوش سرشار، دید وسیع و دل دریایی‌اش بیش از دیگر موارد اهمیت می‌دهید. در بخشش و فراموش کردن نظیر ندارید.

بی‌خیال ولی بی‌همتا

رازهای درونی شخصیت‌,شخصیت‌ شناسی,ویژگی‌های شخصیتی‌

اینگونه افراد دوست دارند همیشه شیرین به نظر برسند. آنها هم از نظر خودشان و هم از نظر دیگران، افرادی بی‌خیال هستند که بودن در کنارشان سرگرم‌کننده و جذاب است. این بارانی مخصوص آدم‌های مدرن است که دوست دارند بی‌همتا به نظر برسند. پس در ارتباط با آنها کمی محتاط‌تر عمل کنید تا قربانی تصمیمات ناگهانی‌شان نشوید.
منبع:مجله زندگی ایده آل

سولماز شريفي بازدید : 68 دوشنبه 10 آذر 1393 نظرات (0)

 

آشتی دادن,آشتی دادن دو نفر ,برقراری صلح و آشتی

قدیم ترها همیشه وظیفه رفع و رجوع کردن و برقراری صلح و آشتی برعهده ریش سفیدها و بزرگ ترها بود. حالا اما اوضاع کمی فرق کرده.جوان ها هم وارد میدان شده اند جوان هایی که میانداری می کنند و برای آشتی دادن میان ۲ خانواده پیشقدم می شوند.

گاهی با بهانه های خیلی کوچک شروع می شود و گاهی با دلایل خیلی جدی؛ گاه سابقه های دیرینه دارد و گاه در چشم به هم زدنی اتفاق می افتد؛ بعضی اوقات میان ۲ نفر اتفاق می افتد و بعضی وقت ها یک فامیل را به ۲ دسته تقسیم می کند؛ اختلافات خانوادگی، مشکلی است که سرزده از راه می رسد و باعث ایجاد کدورت و قهر و قطع ارتباط میان خانواده ها می شود.

قدیم ترها همیشه وظیفه رفع و رجوع کردن و برقراری صلح و آشتی برعهده ریش سفیدها و بزرگ ترها بود. حالا اما اوضاع کمی فرق کرده.جوان ها هم وارد میدان شده اند جوان هایی که میانداری می کنند و برای آشتی دادن میان ۲ خانواده پیشقدم می شوند. اما برای آنکه یک آشتی دهنده خوب باشید چه مقدماتی لازم است؟ اگر با ما همراه باشید راه های میانبر تبدیل شدن به یک آشتی دهنده موفق را با هم مرور می کنیم.

تبدیل شدن به یک آشتی دهنده خوب آن قدرها هم کار سختی نیست. شما باید یکسری خصوصیات مثبت را در خود تقویت کنید تا از یک طرف توانایی های لازم برای مدیریت یک موقعیت پیچیده را داشته باشید و از سوی دیگر ۲طرف شما را به عنوان یک میانجی عادل، بی طرف و توانمند قبول کنند. همه اینها لازمه اش این است که شما چهره مثبتی از خود در میان خانواده به جای گذاشته باشید. در میهمانی های فامیل حضور فعال داشته باشید. در مشکلات و سختی ها، عزا و عروسی در کنار خانواده باشید. در گفت وگوهای فامیلی فرد فعالی باشید. فردی با محبت و حساس به نیازهای خانواده و اقوام باشید. در موقعیت هایی که پیش می آید تصمیمات منطقی بگیرید و در یک کلام اقوام و فامیل، شما را به عنوان یک فرد منطقی، مهربان، با تدبیر و عادل بشناسند.

از کجا شروع کنیم؟
ابتدا شما باید با هر کدام از طرفین اختلاف در یک زمان و مکان مناسب و در جلسه ای خصوصی صحبت کنید و حرف های آنها را به خوبی بشنوید. اینکه ریشه اختلاف از کجا به وجود آمده و چرا طولانی شده؛ اینکه حساسیت های هر کدام از طرفین روی چه موضوعاتی است؛ درباره اینکه چه چیزی بیشتر از همه ناراحتشان کرده، توقعشان از طرف مقابل چیست و تا چه حد آمادگی بخشیدن طرف مقابل را دارند ازجمله چیزهایی است که شما باید در این جلسه طولانی از میان هزاران کلمه درددل و دلخوری و شکایت، با صبر و حوصله و گوشی شنوا کشف کنید.

طرفین را آماده کنید
بعد از شنیدن درددل ها و صحبت های طرفین، شما باید در همان جلسه اول که به صورت خصوصی با او برگزار می کنید، صحبت های اولیه را انجام بدهید تا طرفین برای جلسه بعدی که با حضور ۲ طرف برگزار خواهد شد آماده شوند. یادتان باشد هرچند شما برای حل اختلاف ۲ نفر باید ریشه های اختلاف را شناسایی و آنها را حل کنید اما شاه کلید شما برای باز کردن قفل اختلاف ۲طرف تحریک عواطف و احساسات ویژه آنهاست. شما باید بتوانید به خوبی احساسات ۲ طرف را با مسئله درگیر و با ایجاد جوی عاطفی گلدان قلب آنها را برای کاشت گل آشتی آماده کنید. حالا نوبت به این می رسد که به شما بگوییم چطور فضای عاطفی ایجاد کنید.

مواد لازم برای ایجاد یک فضای عاطفی
از احادیث موجود در مذمت قهر و کینه استفاده کنید. این احادیث و روایات می توانند کمک خیلی خوبی باشند. به عنوان مثال پیامبر اسلام(ص) می فرمایند: هر دو نفر مسلمانی که از همدیگر قهر کنند و ۳ روز بر آن حال بمانند و با هم آشتی نکنند هر دو از اسلام بیرون روند و میانه آنها پیوند و دوستی دینی نباشد، پس هر کدام از آن دو به سخن گفتن با برادرش پیشی گرفت، او در روز حساب پیشرو به بهشت باشد. صحبت از کوتاهی عمر و زودگذر بودن دنیا و فرصت کم برای با هم بودن هم یکی دیگر از راه های ایجاد یک موقعیت عاطفی است. راه دیگر شما برای عاطفی کردن فضا، صحبت از خوبی های طرف مقابل، ذکر مواردی از محبت های احتمالی قبلی او، یادآوری خاطراتی از روزهای دوستی آنها و صحبت درباره مشکلات احتمالی او و مواردی از این دست است که می تواند محبت طرفین را نسبت به یکدیگر جلب کند.

آرامشی به نام بخشش
آخرین نکته ای که در صحبت های ابتدایی می تواند به کار شما بیاید صحبت از اهمیت بخشش در آرامش فرد است. معمولا افراد با درگیر شدن در اختلافات و به دل گرفتن کینه بیش از هر چیز و هر کسی اول خود را اذیت می کنند. وقتی کسی از دیگری دلخور و ناراحت می شود و او را مقصر می داند دائما مشغول آزار رساندن به خود است و درگیر افکار منفی می شود، درحالی که طرف مقابل اصلا از احساسات و افکار او باخبر نیست و این فرد صرفا به خود آسیب می زند. اما فرد با تغییر نوع نگاه خود به مسائل و بخشیدن طرف مقابل به آرامش و وسعت روحی و فکری برسد. اگر من نتوانم کسی که مرا به میهمانی دعوت نکرده یا با کلامی من را رنجانده ببخشم بیشتر به خودم آسیب می رسانم، حرص می خورم و ذهن خود را آشفته می کنم، نمی توانم بخوابم و رفتار مناسبی با همسر و فرزندانم داشته باشم، درحالی که می توانم با بخشیدن طرف مقابل به راحتی به آرامش برسم.

مجموعه مواردی که تا الان مرور کردیم می توانند طرفین اختلاف را برای مرحله بعدی که جلسه اصلی حل اختلاف با حضور ۲طرف اختلاف و شما به عنوان میانجی و مدیر جلسه است، آماده کنند. جلسه اصلی حل اختلاف از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. شما باید در این جلسه با اعتماد به نفس کامل و با دقت و مهارت و تسلط کافی، فضا را برای مصالحه ۲طرف فراهم کنید و با حل اختلافات کار را به روبوسی و آشتی ختم کنید. شاید باور نکنید، اما خود روبوسی کردن بخش مهمی از پایان احساسات منفی نسبت به یکدیگر است، پس جلسه را بدون روبوسی پایان ندهید.

کی و کجا؟
جلسه آشتی باید در زمان و مکان مناسبی برگزار شود. بسیار مهم است زمانی را برای بحث و حل اختلاف انتخاب کنید که قادر باشید بـیشترین نتیجه را از آن به دست آورید. اگر طرفین خسته و گرسنه باشند یا از لـحـاظ روحـی و عـاطفـی آزرده خاطر بوده یا عجله داشته باشند بحث و حل اختلاف به نتیجه مطلوبی نخواهد رسید. استفاده از موقعیت های خاص مانند اعیاد یا دور هم جمع شدن فامیل برای یک میهمانی یا عروسی می تواند موقعیت مناسبی را برای شما فراهم کند. محل برگزاری جلسه باید جایی خلوت و آرام باشد؛ جایی که طرفین بتوانند به دور از هیاهو و سر و صدا و بدون حضور افراد اضافی و رفت وآمد بچه ها بر حل اختلاف تمرکز کنند.

مهارت هایی که به آنها نیاز دارید
برای برگزاری جلسه آشتی شما به عنوان مدیر جلسه و تسهیل گر ارتباط ۲ طرف باید یکسری توانایی ها را به دست آورده و نکاتی را رعایت کنید:

۱ شما باید به تکنیک حل مسئله مسلط باشید. معمولا افراد مشکلات خود را خیلی مبهم و پیچیده بیان می کنند. شما باید با جمع بندی صحبت های طرفین در جلسات قبل بتوانید دقیقا بیان کنید که اختلاف ۲طرف بر سر چیست؟ از کی به وجود آمده؟ عوامل به وجود آمدن اختلاف چه بوده و هر کدام از طرفین چه نقشی در ایجاد اختلاف داشته اند؟

۲ - در طول جلسه از طرفین بخواهید که از جملات «من» استفاده کنند؛ یعنی در صحبت هایشان از طرف خودشان صحبت کنند، احساسات خود را بیان کنند و ناراحتی های خود را بگویند و از اتهام زدن، برچسب زدن، بی احترامی و صحبت کردن از جانب طرف مقابل پرهیز کنند. استفاده از جملاتی که با کلمه من شروع می شود می تواند تا حد زیادی به این کار کمک کند.

۳ - از طرفین بخواهید موضوعی را که می خواهند مطرح کنند صریح و مشخص و بی پرده بگویند و درباره موضوع و رفتار به خصوصی بحث کنند نه درباره شخصیت یا کلیت فرد مقابل.

۴ - سعی کنید در طول جلسه بحث ها بیشتر پیرامون حال و آینده باشد و حتما از شخم زدن گذشته بپرهیزید.

۵ - از طرفین بخواهید به هیچ وجه در میان صحبت یکدیگر نپرند و به هرکدام زمان مشخصی بدهید تا نظرات خود را بیان کنند.

۶ - به هیچ وجه سعی نکنید اختلاف میان ۲ طرف را انکار کنید. دائما برای رسیدن به مرحله روبوسی و دست دادن عجله نکنید. یک روبوسی ساده و بدون حل مشکلات هیچ کمکی به طرفین نخواهد کرد. اختلافات را به رسمیت بشناسید و اجازه دهید ریشه های آنها با صحبت ۲ طرف و مدیریت شما خشکانده شود.

۷ - هیچ گاه اجازه ندهید یکی از ۲ طرف، دیگری را به حاشیه کشانده یا به اصطلاح به گوشه رینگ ببرد. هرگاه مشاهده کردید احساسات منفی بـه اوج خـود رسیده اند بحث را متوقف و زمـان دیـگری را برای از سرگیری بحث تعیین کنید.

۸ - در پایان صحبت ها سعی کنید آنها را جمع بندی کرده و راه حل های ممکن را برشمارید و توافق ۲ طرف را برای اجرای راه حل های پیدا شده در طول جلسه جلب کنید.

۹ - به خاطر داشته باشید که ما در اینجا مهارت های لازم برای برگزاری موفق یک جلسه آَشتی کنان را مرور کرده ایم اما اجرای صحیح و کامل این مهارت ها تا حدود زیادی به قدرت و تسلط شما در اجرای آنها بستگی دارد. و بالاخره اینکه به شما تبریک می گوییم، حالا زمان پایان خوش داستان رسیده است؛ وقت روبوسی است.

درباره ما
برای من سولماز شریفی « زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست مهربانی هست سیب هست ایمان هست آری تا شقایق هست زندگی باید كرد» هست . به توسوگند سایتی است سرگرم کننده ، آموزنده ، شاد و .....دوست من ، با نظرها ،پیشنهادها وانتقادهای خود، همراهم باشید . باسپاس کارشناس ارشدادبیات فارسی وادبیات کودک ونوجوان وادبیات تطبیقی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرشما بازدید کننده عزیز ، درباره محتویات ومطالب ارسالی سایت به توسوگند چیست ؟
    به تو سوگند

    خوش است درد که باشد امید درمانش

    دراز نیست بیابان که هست پایانش

    نه شرط عشق بود با کمان ابروی دوست

    که جان سپر نکنی پیش تیربارانش

    عدیم را که تمنای بوستان باشد

    ضرورت است تحمل ز بوستانبانش

    وصال جان جهان یافتن حرامش باد

    که التفات بود بر جهان و بر جانش


    تابستان

    این طرف تر

    در خیابان گنجشکی افتاده بی غذا

    فصل تابستان است

    می نویسم شعری

    از زبان سهراب

    و خدایی که در این نزدیکی است ...

    آمار سایت
  • کل مطالب : 321
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 89
  • آی پی دیروز : 13
  • بازدید امروز : 109
  • باردید دیروز : 133
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 109
  • بازدید ماه : 318
  • بازدید سال : 12,318
  • بازدید کلی : 56,477