loading...
به تو سوگند
سولماز شريفي بازدید : 35 پنجشنبه 28 تیر 1397 نظرات (0)

 

 عکس های رستاک حلاج

 

نام اصلی:رستاک حلاج

نام مستعار:رستاک

تولد:۱۳ تیر ۱۳۶۲ تهران،  ایران

سبک‌(ها):پاپ، راک

ساز(ها):گیتار

سال‌های فعالیت:۱۳۸۸ تا اکنون 

تحصیلات:فارغ‌التحصیل رشته موسیقی

آلبوم معروف : پاییز سال بعد

 

عکس های اینستاگرام رستاک حلاج 

 

رستاک حلاج مشهور به رستاک (زادهٔ ۱۳ تیر ۱۳۶۲ در تهران)، خواننده، آهنگساز و نوازنده اهل ایران است.

«رستاک حلاج»خواننده، ترانه‌سرا و آهنگسازی که با وجود سبک و سیاق متفاوت سروده‌هایش نسبت به کارهای مرسوم بازار، چند کار شنیده شده در کارنامه‌اش دارد و از سال 94 به شکل رسمی فعالیت‌اش را در موسیقی ایران دنبال کرد.

 

رستاک حلاج خواننده، آهنگساز و نوازنده اهل ایران است

 

رستاک حلاج موسیقی را از سن ۱۲ سالگی با نوازندگی ساز گیتار آغاز کرد. وی پس از پــــایان دوره تحصــــیلی دبیرستان آهنگ سازی را به صورت آکادمیک دنبال نمود و همچنین در کنار نوازندگی و آهنگسازی به نوشتن ترانه نیز مشغول شد.

اولین همکاری موسیقایی رستاک در سن ۱۹ سالگی با علیرضا عصار بود که به خلق اثری به نام «یـــک اتـــفاق تــــلـخ» انجامید؛ اثری با آهنگسازی و ترانه ای از رستاک و تنظیم فواد حجازی.

 

این اثر در آلبومی قرار گرفت که این آلبوم به دلایلی منتشر نگردید. پس از آن علیرغم پیشنهادهای بسیار از سوی خوانندگان مختلف، تمام تمرکز خود را بر روی کارهایی با اجرای خودش قرار داد. اولین آلبوم رسمی او با نام پاییز سال بعد در سال ۱۳۹۴ منتشر شد. او یک کتاب هم با همین نام نوشته‌است. 

 

رستاک حلاج موسیقی را از سن ۱۲ سالگی با نوازندگی ساز گیتار آغاز کرد

 

اولین کنسرت بزرگ او در ۲۹ آذر ۱۳۹۵ در سالن میلاد نمایشگاه بین‌المللی برگزار شد. همچنین تابستان سال ۱۳۹۴ یک کنسرت خیریه را در تهران روی صحنه برده بود.

رستاک حلاج فردی به‌شدت خجالتی و درون‌گرا است.

کاراکتر رستاک حلاج براى اشخاصى كه براى اولين‌بار از نزديك با وی روبه‌رو مى‌شوند، معمولاً زياد صميمى و دلپذير نيست و گاهى اين سوءتفاهم به وجود مى‌آيد كه رستاك خودش را مى‌گيرد. اما واقعیت این است که او بسیار خجالتی هست. اين خجالتى بودن، گاهى آن‌قدر بالا مى‌گيرد كه ترجيح مى‌دهد براى خرید از سوپرمارکت هم دوستانش را به جاى خودش بفرستد! البته تازگی‌ها در معاشرت با مردم بهتر شده. بيشتر لبخند مى‌زند و به‌اصطلاح خونگرم‌تر رفتار مى‌كند. ولى در هر صورت به قول شاعر «من خيلى وقتا ساكتم سردم...»

 

رستاک حلاج خواننده

 

آلبوم‌ها:

پاییز سال بعد (۱۳۹۴)

 

تک‌آهنگ‌ها

زیبایی

هوادار

عید (به همراه کامران تفتی)

سخت

ملاقاتی

گفتن نداره

منزوی

نیست

چمدون

گردنبند

لعنت به هر سه تامون

با این حالت

وقت خواب

غلط

شمال (به همراه آبان)

صامت

نسکافه

تنهایی

آخر اسفند

قبل از اینکه بری

آرایش

شال سه رنگ

عشق (به همراه کاوه آفاق)

حال و روز

شرابی

یلدا

بی‌دلیل

جوون مرگ

عیدِمن

فوق‌العاده

دریا

ساکت 

یه صداهایی

خواب آور

قهر

زیباتر

هوایی

میبخشمت

پاییز سال بعد

تنهایی

شرابی

بی دلیل

جوون مرگ

فوق العاده

عیدِمن 

 

زندگی نامه رستاک حلاج

 

آلبوم های رستاک حلاج

 

عکس های جدید رستاک حلاج

 

آهنگ های رستاک حلاج

 

بیوگرافی رستاک حلاج

 

سولماز شريفي بازدید : 70 چهارشنبه 25 اسفند 1395 نظرات (0)

آخرین روزهای سال 95 و سفربزرگان هنروادب

این بارافشین یداللهی به سفرابدی رفت

افشین یداللهی شاعر و ترانه سرای کشورمان صبح امروز درگذشت.
افشین یداللهی شاعر و ترانه سرای کشورمان صبح امروز بر اثر سانحه رانندگی درگذشت.
افشین یداللهی (زاده دی 1347 در اصفهان - درگذشت 25 اسفند 1395)، پزشک متخصص اعصاب و روان و از ترانه سرایان کشورمان صبح امروز در پی یک حادثه رانندگی در جاده زنجان - تهران جان خود را از دست داد .
وی فعالیت حرفه ای خود را از سال 1376 در سازمان صدا و سیما آغاز کرد

خبرنگاران جوان

چه تیترساده وزودگذری ، شاعروترانه سروپزشک مشهور ؛ افشین یداللهی ازبین مان رفت .

 کاش واژه ها یاریم کنند درسووشون شاعروترانه سرای بزرگی چون افشین یداللهی......افسوس......نمی توانم .....

 

سولماز شريفي بازدید : 92 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

 

ساعاتی ازدرگذشت حافظ سینمای ایران نگذشته که خبرسفرهنرمندی دیگربه دیارباقی تیترخبرگزاریها شد .

 

خسروشجاع زاده درگذشت ........ سال 95 تا قربانی  نگیرد دست بردارنیست . هرروز خبرسفرهمیشگی شهروندی به گوش می رسد .

فرزند خسرو شجاع زاده روز سه شنبه به خبرنگار فرهنگی ایرنا گفت: پدرم به علت سکته مغزی فوت کرده است.
آشا شجاع زاده افزود: پیکر پدرم روز پنجشنبه ساعت 9 از تالار وحدت تشییع و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) به خاک سپرده می شود.
مرحوم خسرو شجاع زاده سال ۱۳۲۴ در بندر ترکمن متولد شد.
وی دانش ‌آموخته رشته بازیگری از هنرکده هنرهای دراماتیک بود و بازی در سینما را از سال ۱۳۴۸ با حضور در فیلم «گاو» به کارگردانی داریوش مهرجویی آغاز کرد.
«راز خنجر»، «دل نمک»، «آخرین لحظه»، «آری چنین بود»، «آن سوی آتش»، «گودال» و «غریبه و مه» از جمله آثار سینمایی هستند که مرحوم شجاع زاده در آنها ایفای نقش کرده است.
وی همچنین در سریال «دبیرستان خضرا»، «پدرسالار» و «هشت بهشت» حضور داشت.
خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) درگذشت خسرو شجاع زاده را به جامعه هنری و خانواده این هنرمند تسلیت عرض می کند.

 

به روز مرگ چو تابوت من روان باشد
گمان مبر که مرا درد این جهان باشد
برای من مگری و مگو دریغ دریغ
به دوغ دیو درافتی دریغ آن باشد

حضرت مولانا

سولماز شريفي بازدید : 96 دوشنبه 23 اسفند 1395 نظرات (0)

 

علی معلم وهمسرش آذرمعماریان

سال 95 ، سال شومی بود برای اقشارمختلف ایران، درگذشت پی درپی هنرمندان ، ادیبان ، فرهیختگان ، جان باختن آتش نشانان درحادثه پلاسکو ، حادثه آتش سوزی قطارتبریز، .........ذهنم دیگریاری نمی کند .

وامروز خبردردناک درگذشت علی معلم

علی معلم ؛ حافظ سینمای ایران ، فرهیخته وهنرمند ستودنی ، دیگر درمیان ما نیست .

سال 95 بازهم ازاهالی فرهیخته وهنرمندایرانی قربانی گرفت .

به همسرگرامی ایشان ، بانوآذرمعماریان سفرهمسفرش را تسلیت میگم .

سال 95 زودتر چمدانت را ببند وسایه شومت ازایران وهموطنان من بردار .....لطفا .....

 

مسئول دفتر ماهنامه دنیای تصویر در گفتگو با خبرنگار ایلنا با تایید این مطلب افزود: عصر امروز علی معلم در دفتر مجله بوده است که ناگهان سکته کرده و فوت می‌کند.

علی معلم سال ۱۳۴۱ در دامغان متولد شد. در رشته‌ سینما تحصیل  و در دهه‌ شصت فعالیت مطبوعاتی خود را آغاز کرد. او در سال ۷۱ با تاسیس ماهنامه «دنیای تصویر» فصل تازه‌ای را در مطبوعات و رسانه‌های سینمایی رقم زد.

معلم که به واسطه‌ تولید و اجرای برنامه‌هایی چون «جنگ هنر»، «از واژه تا تصویر»، «سینمای اندیشه» و ...به چهره‌ای شناخته شده برای مخاطبان تبدیل شده بود، اولین جشن سینمایی و تلویزیونی خصوصی ایران را تاسیس کرد و تندیس حافظ را به منظومه‌ی سینمای کشور افزود.

فعالیت معلم فقط به عرصه‌ی مطبوعات و رسانه‌ها محدود نمی‌شد «شوکران»، «گاوخونی»، «ازدواج به سبک ایرانی» و «آل» از جمله تجربیات موفق او در مقام تهیه‌کنندگی بود. دریافت مدرک دکتری افتخاری به پاس فعالیت‌هایش در عرصه‌ی فرهنگ و هنر نیز یکی دیگر عناوین و القاب متعدد او به شمار می‌رود.

 

سولماز شريفي بازدید : 53 چهارشنبه 04 اسفند 1395 نظرات (0)

 

پرویز پرستویی در صفحه اینستاگرامش درباره مسعود فراستی و بهروز افخمی متنی منتشر کرد.

نامه پرویز پرستویی به حمید فرخ نژاد در انتقاد به افخمی و فراستی


پرویز پرستویی در نامه ای خطاب به حمید فرخ نژاد درباره مسعود فراستی و بهروز افخمی چنین نوشت:


از ماست که بر ماست!

حمیدفرخ نژاد عزیز، انتقادت را در مورد، مسعود فراستی خواندم. بماندکه از چندسال پیش به شکل های مختلف در مورد مسعود فراستی، در دنیای مجازی، مصاحبه ها، و حتی در رسانه حرف زدم.  ولی دریغ از اینکه کسی حمایت کرده باشد، چه اهالی تاثیرگذار و صاحب نام سینما و چه مسئولین. بنابراین الان خیلی تعجب نمی کنم که تصمیم گیری در خصوص این سینمای مظلوم، به مجلس کشیده شود،و وقت و انرژی و سرمایه عزیزانی چون شما و دیگر همکاران به هدر رود. در صورتی که مسعود فراستی خود جزو کسانی است که باید پرونده گذشته و حالش مورد بررسی قرار گیرد.

امیدوارم به منتقدین شریف و تاثیر گذار بر نخورد، ولی مسعود فراستی صرف چندتا کتاب خواندن و تدریس و فیلم های خارجی دیدن، صلاحیت نقدکردن آثار سینمایی را ندارد ، آنهم در رسانه ملی.

بهروز افخمی هم که بماند،مغازه دو نبش خوبی برای خود بازکرده. بارها با بودجه بیت المال به منافع خوبی رسیده،بدون اینکه نقشی در تاثیرگذاری سینما داشته باشد.

نمونه اش،میرزا کوچک خان،استاد ناصرتقوایی،که بعد از کنار زدنش به ایشان رسید،فیلم سینمایی جهان پهلوان تختی، که بعد از زنده یاد علی حاتمی باز به ایشان رسید، چهارسال نماینده مجلس شدن بی فایده ونهایتا،ساخت فیلم سینمایی فرزند صبح که با بودجه کلان که اصلا دیده نشد.ولی از درآمد هنگفتش بهروز افخمی بی نصیب نماند. بعد از در آمد بودجه فیلم ذکر شده ،به کانادا رفت و فیلم سینمایی ساخت و باز دیده نشد.

و اکنون هم به گفته خودش قراراست پروژه به قول خودش سنگین فاجعه شهدای پلاسکو را راه بیاندازد.
عجب لقمه چربی!

حال با این اوصاف چطور رسانه ملی یک برنامه سینمایی را بعهده ایشان گذاشته ومسعود فراستی مثلا منتقد معلوم الحال قرار است ناجی سینما باشد. آنهم آنقدر پروبال گرفته که به خودش اجازه میدهد با قضاوت های نابجا و با الفاظ رکیک و هتاکی به هنرمندان به نقد سینما و دست اندر کارانش بپردازد و بهروز افخمی هم در کنارش لبخند بزند. متاسفانه این دوتن سراپا عقده ای وکینه توز، باحمایت مسئولین رسانه ملی خر خود را سوار شده و میتازند، ولی نمیدانند که حتی مردم عزیز غیر سینمایی هم اینها را منفور میخوانند.

باز هم امیدوارم مسئولینی که دغدغه فرهنگ دارند تجدید نظری در خصوص این برنامه سینمایی کرده واز افراد لایق در این برنامه استفاده نمایند.

 منبع: صفحه شخصی پرویز پرستویی

 

سولماز شريفي بازدید : 33 یکشنبه 01 اسفند 1395 نظرات (0)
«شهرام ناظری» استاد آوازخوان، 29 بهمن 95 وارد 68 سالگی شد؛ اما همچنان پرکار و باانرژی به فعالیت‌های موسیقایی‌اش می‌پردازد. در سراسر ایران کنسرت می‌دهد، با همان وسواس همیشگی آلبوم‌هایش را سر و سامان می‌دهد و ساعت‌ها و ساعت‌ها برای یک قطعه در استودیو وقت می‌گذارد.
امتیاز خبر: 92 از 100 تعداد رای دهندگان 8984

وب‌سایت موسیقی ما - سما بابایی: «شهرام ناظری» 67 ساله شد. پرونده افتخاراتش پُر و پیمان است؛ با بسیاری از بزرگان کار کرده، بسیاری ابداعات در موسیقی ایجاد کرده، در مهم‌ترین سالن‌ها و رویدادهای موسیقایی جهان از جمله جشنواره موسیقی اکس آن پروانس، جشنواره موسیقی آوینیون، تئاتر دلاویل پاریس، جشنواره سامر توکیو، سالن تئاتر دالبی لس‌آنجلس، رویال آلبرت هال، جشنواره دل پوپولو در ایتالیا، ارکستر فیلارمونیک کلن آلمان، مجمع انجمن آسیا، مؤسسه جهانی موسیقی بروکلین، آکادمی موسیقی بام نیویورک، جشنواره اروپا رم، جشنواره موسیقی سائوپائولو و جشنواره موسیقی فِز مراکش و شهرهای ونیز، بارسلون، مادرید، ژنو، بروکسل، آمستردام، استکهلم، اسلو و کپنهاگ به اجرای برنامه پرداخته، شوالیه آواز ایران لقب گرفته، در سراسر جهان آوازش را تکریم کرده‌اند؛ اما همچنان چون جوانی جویای هنر می‌خواند و کشف می‌کند و جست‌وجوگر است.

محدود کردن شوالیه آواز به آوازخوانی، اما شاید نادیده گرفتن بخش مهمی از زندگی هنری او باشد. او در این سال‌ها با آلبوم‌هایش، بخش مهمی از ادبیات ایران را نیز بار‌ دیگر بازخوانی کرد. او یاد خیلی‌ها انداخت که شاهنامه‌ای وجود دارد که می‌توان آن را خواند و اجرا کرد و از آن لذت برد. او اسطوره‌ها را به ایرانیان شناساند؛ آنهایی که سال‌ها بود گم و رها شده بودند و با صدای خاص او بار دیگر یاد خیلی‌ها آمدند. او سال‌ها پژوهش کرد و شاه‌نامه را خواند. نه فقط در ایران که در بسیاری از کشورهای جهان. چند آلبوم هم دست‌رنج این تلاش است: «درفش کاویانی» و «کاوه آهنگر».
 
او «مولانا» را هم معرفی دوباره کرد. به این آثار نگاه کنید: «مثنوی موسی و شبان»، «صدای سخن عشق»، «گل صدبرگ»، «یادگار دوست» و «مولویه (شور رومی)». او همچنین تلاش‌های فراوانی برای هم‌زیستی شعر نو و موسیقی کرد و همچنان در سودای دست‌یابی به افق‌های جدید هنری است و البته در کنار تمام‌ اینها، صدایی که خاص او است و تکنیکی که دست‌یابی‌ به آن دشوار است و گاه غیرممکن؛ برای همین است که «داریوش صفوت» درباره‌اش گفته: ‌«در صدای ناظری لنگرها، دندانه‌ها و آکسن‌های خاصی وجود دارد که به آن حس حماسی بخشیده است. این لحن حماسی، قرن‌ها پیش در آواز ایرانی وجود داشته اما به دلیل مسائل تاریخی کم‌رنگ شده و به تدریج از بین رفته است.»
 
«شهرام ناظری» کرد است. همان قومیتی که در موسیقی ایران نقشی بسیار مهم دارند و تعدادی از برترین چهره‌های موسیقی سنتی ایران، از آن سر بر آورده‌اند. او کرمانشاهی است با پدر و مادری اهل موسیقی و شعر. مادرش، اولین نغمه‌ها را به او یاد داد و پدرش -که خود به سبک قدما می‌خواند- گوشه‌ها و ردیف‌های آواز ایرانی را. موسیقی در خانواده ناظری‌ها ریشه‌ای عمیق دارد. جدشان -پرویزخان پورناظری- از شاگردان کلنل وزیری بود و خود، مشوق خانواده‌اش برای کسب موسیقی که چهره‌ها و خاندان‌های مهمی هم از آن سر برآوردند: «ناظری‌ها» و «پورناظری‌ها».
 
با همه اینها «ناظری» جوان، چنان استعدادی در این زمینه داشت که آن زمان که تنها هفت‌ساله بود، ‌توانست در رادیوی کرمانشاه اولین برنامه خود را با تار یکی از نوازندگان معروف کرمانشاه اجرا کند. بعد از آن هم همچنان به برنامه‌هایش در رادیو ادامه داد. از همین زمان‌ها بود که با پسر عمویش «کیخسرو پورناظری» همراه شد که در سرنوشت فعالیت‌های هنری‌اش تأثیر مهمی داشت. اگر «شهرام ناظری» حالا استاد بزرگی است، به این خاطر است که او روزگاری شاگرد کوشایی بوده و تشنه‌ برای دریافت تکنیک و هنر. به استادانش نگاه کنید: عبدالله دوامی، نورعلی‌خان برومند، عبدالعلی وزیری، محمود کریمی، احمد عبادی، جلال ذوالفنون، ‌غلامحسین بیگجه‌خانی، محمدرضا شجریان و محمود فرنام قیطانچیان. او خود در فاصله‌ای کوتاه با این اساتید همکاری کرد و آثار متعددی را اجرا کردند.
 
«شهرام ناظری» حالا یکی از قله‌های آواز ایران است. قله‌ای سترگ و استوار. «شهرام ناظری» بودن، فقط یک راز دارد و آن، ‌خود ناظری بودن است؛ با همان حساسیت‌ها و وسواس‌ها و تلاش برای کشف جهانی دیگر در موسیقی. خواننده‌ای که «سخت» به نظر می‌رسد، با تراوش‌های ذهنی همیشه غیرمعمول. اما در عین حال، در سال‌های فعالیت‌اش بی‌سروصدا فعالیت‌های خیرخواهانه بسیاری انجام داده است. بی بوق و کرنا، بی‌اصرار برای نشان دادن، بی‌اشاره به جایی و چیزی. گاهی تمام درآمدهای کنسرت‌هایش را به جذامی‌ها داده، گاه به کودکان شِین‌آباد و گاه به آسیب‌دیدگان پیران‌شهر.

 
حالا و به بهانه سالروز تولد این استاد آواز ایران، نگاهی گذرا به تعدادی از آثار او می‌اندازیم.
 
  فعالیت در کانون چاووش

محدود کردن «چاووش» به یک اتفاق موسیقایی، نادیده گرفتن بخش مهمی از تاریخ معاصر ایران است. «محمدرضا لطفی» و «هوشنگ ابتهاج» این کانون را راه‌اندازی کردند که حاصلش شکل‌گیری 12 آلبوم است که همه‌شان بخش مهم و تأثیرگذاری از موسیقی معاصر ایران‌اند. اما در کنار آلبوم‌هایی که صرفاً باید به آنها به چشم یک اثر هنری نگریست (چاووش‌های یک تا هشت)، چهار اثر بعدی هر کدام بخش مهمی از تاریخ اجتماعی ایران را نیز در کنار حرکت رو به جلوی موسیقی روایت می‌کنند. این آثار، تحولات بسیاری در زمینه موسیقی سنتی ایران شکل دادند و نقش آوازخوانان در این مهم، در کنار آهنگسازان بسیار اساسی است. اما استعفای دسته‌جمعی این موسیقی‌دانان از رادیو، به نشانه اعتراض به کشتار 17 شهریور، نشان داد که موسیقی سنتی ایران برخلاف تمام ادعاها، می‌تواند نقش پررنگی در بطن جامعه نیز داشته باشد. «شهرام ناظری» در «شب نورد» (همراه با محمدرضا شجریان)، «آن زمان که بنهادم» و آثار بسیار دیگری نقش داشت. او تا آخرین روزهای حیات چاووش نیز در آن فعالیت کرد و در سال 1367 در کنسرتی به آهنگسازی «حسین علیزاده»، در تالار وحدت آخرین کنسرتی را برگزار کرد که با این نام روی صحنه رفت.
 
«چاووش ۲» یا «شب‌نورد»، دو آوازخوان داشت: شجریان و ناظری. محمدرضا لطفی آهنگساز قطعات آن بود و اشعاری از محمد فرخی یزدی و اصلان اصلانیان را خواند. این اثر البته در این سال‌ها، هیچ‌گاه بازنشر نشد. شهرام ناظری «آزادی» را بر اساس شعری از فرخی یزدی در «ماهور» خواند. در همین اثر، ساز و آواز «به زندان قفس»، آواز «ز بیداد فزون»، ساز و آواز «دلم از خرابی‌ها...» و سرود «آزادی» (با همخوانی گروه) اجرا شد. این اثر برای «ناظری» جوان، آغازی بسیار باشکوه بود و از همان زمان نشان داد که او تا چه اندازه به پیوند شعر و موسیقی آشنایی دارد.
 
در «چاووش 3» با آهنگسازی «حسین علیزاده» و «محمدرضا لطفی»، ناظری در کنار «بیژن کامکار» خواند. در این آلبوم از اشعار «هوشنگ ابتهاج»، «جواد آذر»، «سیاوش کسرایی»، «ابوالقاسم لاهوتی»، «محمد فرخی یزدی»، «حمید حمزه» و «امیر برغشی» استفاده و قطعاتی در ماهور، بیات‌اصفهان و چهارگاه اجرا شد. آواز «ناظری» در «ای ایران»، همچنان بعد از گذشت این سال‌ها، جسورانه تلقی می‌شود و «شهید» نیز بخش مهمی از حافظه موسیقایی چندین نسل است. ناظری در چاووش بعدی با آهنگسازی مشکاتیان و لطفی تصانیفی چون «مرا عاشق» و... دیگر اجرا کرد.
 
حضور‌ «شهرام ناظری» در چاووش هفت نیز ادامه داشت؛ بار دیگر با همراهی «محمدرضا شجریان». این اثر به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی با آهنگسازی حسین علیزاده، محمدرضا لطفی، پرویز مشکاتیان و هوشنگ کامکار اجرا شد. «ناظری» در این اثر «خاموشی» را بر اساس شعری از «سیاوش کسرایی» خواند و «عاشق سرمست» را با شعری از «مجتبی کاشانی»‌، «بخوان هم‌وطن» با شعری از محمد ذکایی، «دلیرانه» با شعری از مجتبی کاشانی. او در «چاووش 8» نیز قطعاتی را از ساخته‌های «محمدرضا لطفی» اجرا کرد.
 
  همکاری با کیخسرو پورناظری

شهرام ناظری پیش از همکاری با «چاووش» و در سال 1353 با «کیخسرو پورناظری» همکاری داشت. نسبت فاميلي و ارتباط و دوستي نزديك میان پورناظری و ناظری، سبب این همکاری بود. او آهنگ‌های «صدای سخن عشق» را می‌شنود و می‌گوید دوست دارد اين آهنگ‌ها را بخواند و این‌گونه آلبوم منتشر می‌شود. آهنگسازی روي شعر «حيلت رها كن عاشقا» هم پیشنهاد خود ناظری است.
 
«کیخسرو پورناظری»‌ درباره آن دوران می‌گوید: «ما حین فعالیت‌هایمان تعدادی آهنگ ساخته بودیم و وقتي به حدي رسيد كه مي‌شد يك آلبوم باشد، به فكر ضبط و انتشار آن افتاديم. در همان زمان ‌آغاز به كار گروه «شمس»، من شروع كردم به آهنگسازي براي تنبور. يكي از آهنگ‌ها هم همين «دل، خلوتِ خاصِ دلبر آمد» بود كه شعرش را خيلي دوست داشتم. اين شعر از نورعلي‌شاه اصفهاني است. اين آهنگ‌ها ساخته شد و ما در كرمانشاه آن را تمرين و اجرا مي‌كرديم و چندين كنسرت داديم تا زمانی كه حس كرديم بايد آلبوم بدهيم. آن سال‌ها ما و شهرام ناظری دو خط موازی بودیم که بدون هیچ فاصله‌ای به همکاری با یکدیگر می‌پرداختیم. در دورانی که با هم، هم‌سلیقه و هم‌نظر بودیم، همکاری‌های ما مخاطب زیادی داشت و مردم از آن آثار استقبال می‌کردند. به هر حال ما سال‌های سال با هم زندگی کردیم و روی هم تأثیر زیادی داشتیم.»
 
این همکاری ثمرات بسیاری برای موسیقی ایران داشت. «صدای سخن عشق» حاصل همکاری «شهرام ناظری» با آهنگسازی «کیخسرو پورناظری» است. آلبومی شامل قطعاتی چون «خلوت خاص»، «یا رب شو زنده‌داران»، «مردان خدا»، «تجلی طور» و آواز همراه با تنبور و «باید که جمله جان شوی» است. «صدای سخن عشق» را می‌توان یکی از مهم‌ترین آثار موسیقایی طی دهه‌های اخیر دانست. ناظری در این اثر، آوازی بدون‌نقص ارائه داده و تحریرهای منحصر به فردش با آهنگسازی مثال‌زدنی «کیخسرو پورناظری» و تک‌نوازی‌های تنبور، سبب شده تا این اثر، خود به تنهایی بار بخش مهمی از موسیقی ایران را به دوش بکشد. جواب آواز ماندگار سید‌خلیل در این کاست با صدای ناظری یكی از اعجاب‌انگیزترین قطعه‌های موسیقی تنبور در ایران است.
 
«مهتاب‌‌رو» نیز دیگر همکاری ناظری و پورناظری است که با «گروه تنبور شمس» اجرا شد. تصنیف «مهتاب‌رو» از جمله درخشان‌ترین تصنیف‌هایی است که نشان از درک پورناظری از اشعار مولانا دارد و البته آواز بی‌بدیل ناظری که همواره دغدغه مولانا داشته است.
 
«حیرانی» هم اثر دیگری با همکاری این دو موزیسین است که بخشی از آن به زبان فارسی و بخش دیگر آن به زبان کردی خوانده شده است.
 
  همکاری با ذوالفنون

ناظری در «مثنوی موسی و شبان» هم مولانا خواند؛ این اثر شروع فعالیت‌ها با «جلال ذوالفنون» است که به آثار مهمی در پرونده کاری هر دو منجر شد. «ذوالفنون» در این اثر سه‌تار نواخت و «ناظری» نگاه ساختارشکنانه خود را در این آلبوم نشان داد؛ ریتم مثنوی را شکست، مرکب‌خوانی کرد، ریتم‌های عرفانی را وارد اثر کرد و اثری را با آن قدرت موسیقایی با همکاری «ذوالفنون» خلق کرد که تا پیش از آن، حتی تصورش هم نمی‌رفت. همچنان هم استفاده از اشعار مولوی در کنار شاعرانی چون حافظ و سعدی مهجور است و ناظری، همچنان یکی از یکه‌تازان این عرصه.
 
او «شعر و عرفان» را نیز بر اساس اشعار مولانا با آهنگسازی «جلیل عندلیبی» اجرا کرد. ناظری در حالی از اشعار مولانا برای آثار خود بهره می‌بُرد که با مخالفت‌هایی نیز همراه بود. هرچند خود در یکی از گفت‌وگوهایش در این باره گفته است: «یک موسیقی‌دان نمی‌تواند صددرصد بگوید فقط شعر تعیین‌کننده مسیرش است. ادبیات، مادر تمام هنرها است و قرابت و نزدیکی هر هنرمندی با ادبیات و تاریخ، تأثیر زیادی در کارش می‌تواند داشته باشد، حتی اگر کارش موسیقی بی‌کلام باشد. موسیقی و ادبیات در کنار هم هستند، این دو از هم تفکیک‌ناپذیرند و مکمل یکدیگر.»
 
«گل صدبرگ» در هشتصدمین سالگرد تولد مولانا در مایه بیات‌ترک (بیات زند) به سرپرستی جلال ذوالفنون اجرا شد. ذوالفنون با این اثر، بار دیگر سه‌تار را احیا کرد و می‌گویند که نتیجه اجرای این اثر، اقبال بی‌سابقه هنرآموزان به ساز سه‌تار بود. او با «گل صد برگ» قابلیت‌های فراموش شده این ساز ملی را به موسیقی‌دانان ایران یادآور شد. اگرچه بسیاری معتقدند بخش عمده‌ای از «گل صدبرگ» و موفقیت کم‌نظیرش مرهون حضور و هنر رضا قاسمی است.
 
آخرین قطعه از این اثر، قطعه آوازی است که با سه‌تار رضا قاسمی اجرا شده است. نخستین اجرای این آواز، به سال ۱۳۵۴ در منزل دکتر نظام‌زاده نائینی بازمی‌گردد؛ جایی که شهرام ناظری جوان به درخواست استاد غلامحسین بنان شروع به خواندن می‌کند: «چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون/ زند موجی بر آن کشتی که تخته‌تخته بشکافد».
 
«اندک اندک» هم از جمله ماندگارترین قطعات این آلبوم است. در این قطعه که از ساخته‌های خود ناظری است، دف (بیژن کامکار) و سه‌تار (ذوالفنون) نقشی پررنگ دارند. از دیگر قطعات این آلبوم می‌توان به مقدمه چاووشی بر پیش‌درآمد و تصنیف «درس سحر»، ساز و آواز «مثنوی»،‌ تصنیف «اندک اندک»، چهارمضراب قدیمی بیات‌ترک،‌ ساز و آواز «دل من رای تو دارد»،‌ تصنیف «الا یا ایها الساقی» و‌ قطعه ضربی اشاره کرد.
 
«ناظری» درباره این اثر گفته است: «وقتی امروز به اشعار این اثر مراجعه می‌کنید و روند حرکت شعر را می‌‌بینید، می‌فهمید که «گل صدبرگ» هم به نوعی دیگر همان مسائل چاووش را بازگو می‌‌کند. «یادگار دوست» آن دردی را که در دوران جنگ با غم از دست دادن جوانان برازنده ایرانی در دل همه مردم بود را انتقال می‌‌دهد. شاید در «کاروان شهید» هم همین مسئله وجود داشته باشد. با این توضیح، من مطمئنم هیچ‌کدام از ما دوست نداشتیم از هم جدا شویم؛ اما اجبار به ما امکان انتخاب دیگری را نداد و چاووش در هم شکست.»
 
او در اظهار نظری دیگر درباره این اثر گفته است: «بیشترین حق را در «گل صدبرگ» منصفانه باید به «رضا قاسمی» داد که در ایجاد، جذابیت و موثر بودن این اثر تلاش فراوان کرد. او انسان اهل قلم و روشنفکری بود که با پشتوانه دانشی که داشت، سه‌تار را طی دو سال، به درجه استادی می‌نواخت. من هم در زمینه ردیف موسیقی و تلفیق شعر و موسیقی، ایشان را راهنمایی می‌کردم. او در «گل صدبرگ» تلفیقی از شعر مولانا و حافظ انجام داد (دلا نزد کسی بنشین) که بر مبنای یکی از گوشه‌های موسیقی سنتی ساخته شد و نشانگر مهارت و دانش والای ایشان بود. مقدمه تند و هیجان‌انگیز او در شروع این کار (که من شعر «چه دانستم که این سودا» را روی آن گذاشتم) کار سورئال، تکان‌دهنده و متفاوتی شد. واقعاً حیف شد که او به فرانسه مهاجرت کرد.»
 
«آتش در نیستان» دیگر آلبومی بود که با همکاری «ناظری» و «ذوالفنون» منتشر شد. این اثر نیز بر پایه هم‌نوازی سه‌تار در سال 1367 اجرا شد و «ذوالفنون» بار دیگر دغدغه‌های خود درباره این ساز را نشان داد. این اثر هنوز بعد از گذشت بیش از سه دهه از زمان انتظارش، به عنوان یکی از برترین و پرمخاطب‌ترین آثار موسیقی سنتی شناخته می‌شود. شعر این اثر از «شرف‌الدین میرزا محمد مجذوب تبریزی» معروف به مجذوب علی‌شاه است. ناظری جوان در این اثر علاوه بر تکنیک‌های صحیح آوازخوانی، لحنی سوزناک دارد و بدون‌شک نقشی مهم در ماندگاری این اثر.
 
«باد صبا»‌ هم آلبومی دیگر از این دو هنرمند است که در اوایل دهه ۶۰ منتشر شده است. در این اثر ناظری از اشعار قدمایی چون مولانا، سعدی، حافظ و فخرالدین عراقی بهره برده و حالا بعد از 40 سال، همچنان «سلسله موی دوست حلقه دام بلاست» بر زبان‌ها جاری است.
 
«شهرام ناظری» درباره این همکاری گفته است: «یکی از دوره های خيلی درخشان که چند کار ماندگار به وجود آمد، دوره‌ای بود که با استاد بزرگ، جلال ذوالفنون نزديک شديم و يکی از زيباترين دوره‌های زندگی مرا در مجموع رقم می‌زند. چند کار ماندگار مثل «گل صدبرگ» (که شايد پرتيراژترين اثر تاريخ موسيقی بوده) با همفکری ذوالفنون، خود بنده و البته رضا قاسمی توليد شد و ما برای اين کار شب‌ها و روزهای زيادی را با هم گذرانديم و خاطرات خيلی زيبايی از آن روزها داريم. پيش از اين البته يک کاری از حضرت مولانا را تدوين کرده بودم به نام «موسی و شبان» در سال ۱۳۵۶که با اين استاد بزرگ، استاد ذوالفنون، مشورت کردم و گفتم که من دوست دارم شما با من برای اجرای اين کار همراهی و همکاری کنيد.
 
در سال ۵۶ ما با همکاری استاد ذوالفنون کار «موسی و شبان» را ضبط کرديم و البته آقای بهزاد فروهری که نوازنده نی بودند نيز همراهی و همکاری کردند. اين کار در اين شرايط ضبط شد، هرچند که اين کار به صورت جدی هرگز پخش نشد، ولی يکی از نمونه‌های کار روی ذهنيت روايی شعر بود. در سال‌های بعد باز هم يک کار ماندگار به نام «آتش در نيستان» را با هم کار کرديم. بعد از «گل صدبرگ» با استاد ذوالفنون مترصد فرصت بوديم تا کار ديگری با هم انجام بدهيم؛ ولی به نتيجه نرسيدیم. تا اينکه من روی يکی از شعرهای «مجذوب» اين آهنگ را گذاشتم. استاد ذوالفنون وقتی شنيد، تحت تأثير قرار گرفت. آن زمان بود که گفت من بقيه اين کار را ادامه می‌دهم.»
 
او همچنین درباره این نوازنده سه‌تار گفته است:‌ «استاد جلال ذوالفنون همه‌چيز را خوب می‌ديد و آرامش عجیبی داشت و اينها از جمله خصوصيات خيلی خوب ذاتی او بود. من از سعه صدر ایشان استفاده می‌کردم و آن آرامشی که در وجودش بود را دوست داشتم. در کنار همه اينها، يک طنز قوی در وجودش بود که به هر پديده‌ای با دید طنز نگاه می‌کرد. هر جا با ذوالفنون بوديم، جو زيبا، باطراوت و شادی حاکم بود.»
 
  همکاری با گروه موسیقی دستان

ناظری در سال‌های فعالیت خود با گروه‌ها و آهنگسازان بسیاری کار کرده؛ اما حالا که به سابقه‌ی فعالیت‌های او نگاه می‌کنیم،‌ می‌توان کیفیت مثال‌زدنی هر کدام از آثار او را در عین کثرت فعالیت‌هایش مشاهده کرد. او فعالیت‌های متعددی نیز همراه با گروه موسیقی «دستان» داشته که حاصل آن چند اثر از جمله «سفر به دیگر سو» و «لولیان» است.
 
آلبوم «سفر به دیگر سو»، ضبط اجرای زنده واشنگتن، یادواره «شمس تبریزی» است. آهنگسازی تمامی قطعات این آلبوم را خود «ناظری» بر عهده داشته و گروه «دستان» (شامل نوازندگانی چون حمید متبسم، پژمان حدادی و حسین بهروزی‌نیا)، این قطعات را اجرا کرده‌اند. یکی دیگر از نوازندگان «دستان» در آن سری از کنسرت‌ها،‌ «کیهان کلهر» بود که در این گروه «سه‌تار»‌ می‌نواخت. اثر با موسیقی‌ای آرام شروع شده و در نهایت به هیجانی برخاسته از نوعی عرفان حماسی می‌رسد. انگار نوازنده‌ها و خواننده خود در حال سماع‌اند.
 
این خواننده، یک بار دیگر نیز کنسرت‌هایی را همراه با این گروه اجرا کرد که با نام «شهرام ناظری و گروه دستان» منتشر شد. این اثر، حاصل اجرای زنده در فرانسه در سال ۲۰۰۱ است. در این اثر نیز اشعار مولانا و اشعار محلی کُردی اجرا شده‌اند. ناظری خود در این اثر دف نیز نواخته و این از معدود آثاری است که در آن نوازندگی کرده است.
 
«لولیان» از دیگر کارهای مهم این گروه و شهرام ناظری است. این اثر را «حمید متبسم» در آواز دشتی ساخته است. ناظری در این اثر هم از تحریرهای ریتمیک بهره برد که همچنان می‌توان آن را در آثارش شنید. بعدها خوانندگان دیگری سعی در تقلید از آن کردند و البته به جایی نرسید. او خودش در این باره می‌گوید:‌ «از سال‌ها پیش یکی از دغدغه‌هایم در آواز، به ریتم در آوردن تحریرها و استفاده از اصوات و آواهای بی‌کلام بوده است. اصولاً فکر می‌کردم که خواننده آواز باید به این درجه از درک موسیقی رسیده باشد که بتواند بدون کمک گرفتن از کلام و شعر و با اجرای آواها و اصوات موسیقایی احساسات و پیام خود را ابراز کند.»
 
  همکاری با پرویز مشکاتیان

«یک سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی در سال ۱۳۵۶ اولین آهنگ زنده‌یاد مشکاتیان (مرا عاشق چنان باید) با گروه عارف و با همراهی علیزاده، آهنگ مشکاتیان، صدای من و با حضور سایه ضبط شد. این اثر اولین کار پرویز مشکاتیان با صدای من بود. ما دوستان صمیمی برای هم بودیم و رفاقت‌مان سال‌ها ادامه پیدا کرد. در این میان، فرصت برگزاری کنسرت «لاله بهار» را داشتیم که در اوایل انقلاب یعنی سال ۵۸ با گروه عارف و مشکاتیان در انجمن زرتشتیان ایران اجرا شد و کنسرت به یاد ماندنی‌ای بود. این اجرا با احساسات توصیف‌نشدنی از سوی ما و حاضران در سالن برگزار شد و تأثیر معنوی عمیق و فراموش‌نشدنی روی مخاطبان داشت. ما برای این اجرا، اشعاری از ملک‌الشعرای بهار را انتخاب کرده بودیم که بسیار زیبا بود و با شرایط آن دوران هم‌خوانی زیادی داشت.»
 
این خلاصه رابطه‌ای است که میان «ناظری» و «مشکاتیان» گذشته است. این دو موزیسین که هر دو بخش مهمی از تاریخ موسیقی معاصر ایران را به دوش می‌‌کشند، با یکدیگر «لاله بهار» را علاوه بر ‌آثار چاووش کار کردند. «لاله بهار» در سال ۱۳۶۲ اجرا و در سال ۱۳۶۵ منتشر شد. دو اثر به نام‌های «بیست سال با آثار پرویز مشکاتیان» نیز منتشر شده که آوازهای ناظری نیز در آن آمده است.
 
  همکاری با حسین علیزاده

«نوروز» و «شورانگیز» حاصل همکاری شوالیه آواز ایران با «حسین علیزاده» است. «نوروز»، نام آلبومی است که از اجرای صحنه‌ای در شهر کلن آلمان و در بهار ۱۹۹۰ ضبط شده و در سال ۱۹۹۵ منتشر شده است. اما «شورانگیز» اثر قابل تأمل‌تری در همکاری میان این دو استاد است. این اثر در سال ۱۳۶۷ اجرا و در سال ۱۳۶۸ منتشر شد. در این آلبوم که در آواز بیات‌ترک و دستگاه شور اجرا شده، از اشعار حافظ، مولوی و نظامی گنجوی استفاده شده است.
 
درباره «شورانگیز» گفته می‌شود اثری است که به دلیل استفاده از فرم‌ها و ابداعات تازه در موسیقی ایرانی، کاری نو و متفاوت است و از ذهن پیچیده و خلاق حسین علیزاده در این کار خبر می‌دهد. شهرام ناظری در این اثر آوازی در مایه بیات‌ترک با شعر معروفی از مولانا را اجرا کرده است: «دگرباره بشوریدم بدان سانم به جان تو/ که هر بندی که بربندی بدرّانم به جان تو/ من آن دیوانه بندم که دیوان را همی‌بندم/ زبان مرغ می‌دانم سلیمانم به جان تو»
 
این دو استاد سال‌ها بعد گروه «دوستی» را شکل دادند و تور کنسرت‌هایی را نیز برگزار کردند. نکته قابل توجه در این کنسرت‌ها مفهوم بداهه‌نوازی بود. «شهرام ناظری» درباره همکاری‌اش با علیزاده گفته است: «من با آقای علیزاده کارهایی انجام داده‌ام که دوست دارم منتشر شوند. مانند «زمستان» و «چاووشی» (با شعر اخوان) را خوانده‌ام که بسیار هم زیبا هستند. «آی عشق» شاملو را خوانده‌ام و همچنین «می‌تراود مهتاب» و چند تا از شعرهای نو را اجرا کرده‌ایم که آثاری شنیدنی از آب در آمده‌اند.»
 
 همکاری با محمد جلیل عندلیبی

«کیش مهر» از جمله آثاری است که ناظری همراه با عندلیبی منتشر کردند و یکی از آثار ماندگار پس از انقلاب ایران است. همکاری‌ای که برای هر دو خاطره خوشی را رقم زده است. عندلیبی درباره آن همکاری می‌گوید: «در سال‌های ابتدایی انقلاب، من جوان بودم و در عین حال با شهرام ناظری زحمت‌های زیادی برای موسیقی کشیدیم و ریتم‌های وزین را جایگزین ریتم‌های سبک کردیم. من با شجریان، ناظری و افتخاری تلاش‌های زیادی کردیم تا مردم موسیقی خوب بشنوند و فکر می‌کنم موسیقی همان‌ها‌ بود. موسیقی‌های امروز فقط سر و صدا هستند!»
 
«بی‌قرار» حاصل دیگر همکاری این دو موزیسین با همدیگر است. پیش‌درآمد و تصنیف «بی‌قرار»، آواز شوشتری و لیلی و مجنون و مثنوی،‌ پیش‌درآمد «وداع یار»،‌ درآمد شور (فراق دوستانش باد)،‌ آواز «بار فراق دوستان» (چوپانی) و تصنیف «وداع یاران» از جمله قطعات این آلبوم است.
 
  همکاری با هوشنگ کامکار

یکی از خاطره‌انگیزترین همکاری‌های شهرام ناظری در مقام خواننده، با گروه کامکارها در آثار و کنسرت‌هایشان است. یکی از متفاوت‌ترین تجربه‌های موسیقایی او در آلبوم «در گلستانه» شکل گرفته است. این آلبوم در زمستان سال ۱۳۶۶ به مناسبت شصتمین سال تولد سهراب سپهری و با دکلمه احمدرضا احمدی منتشر شد. این اثر برای ارکستر سمفونیک، آواز سلو، گروه کُر، به همراهی سازهای سنتی سنتور، سه‌تار، کمانچه و دف تنظیم شده است.
 
«بهاران آبیدر» نیز با آواز شهرام ناظری و بیژن کامکار با آهنگسازی هوشنگ کامکار تجربه‌ای دیگر در این زمینه است که در سال ۱۳۶۵ برای اولین بار منتشر شد. این آلبوم سه قطعه دارد. قطعه‌ای برای ارکستر سمفونیک بر اساس ملودی‌های محلی کُردی،‌ ارکستر سمفونیک تهران و آواز راست پنجگاه است.
 
 همکاری با کامبیز روشن‌روان

شهرام ناظری دو همکاری با «کامبیز روشن‌روان» داشته است؛ دو اثری که هر کدام با استفاده از ارکستر سمفونیک ضبط شده‌اند: «ساقی‌نامه» و «یادگار دوست». دومی در سال ۱۳۶۳ و به مناسبت هشتصدمین سالگرد تولد مولانا منتشر شد. تمامی اشعار این مجموعه از مولانا است. می‌توان گفت که «یادگار دوست» جزء موفق‌ترین آثار در کارنامه «کامبیز روشن‌روان» آهنگساز این اثر است. این آلبوم در دستگاه ماهور و با نوازندگی هنرمندانی چون حمید متبسم، محمدعلی کیانی‌نژاد، مجتبی میرزاده و... اجرا شده است. از جمله نقاط برجسته این اثر، تصنیف غم عشق است که روی شعری از «مولانا» ساخته و اجرا شده است.
 
همکاری با حافظ ناظری

«بُعد یازدهم» نتیجه همکاری «شهرام ناظری» با پسرش است. این اثر در ایران با نام «ناگفته» منتشر شد و بحث‌های زیادی برانگیخت. تور کنسرت‌های این اثر اما یکی از پرفروش‌ترین و پرمخاطب‌ترین کنسرت‌های برگزارشده در این سال‌ها بوده است. شوالیه اما درباره پسرش نیز سخت‌گیری‌های بسیاری داشته و می‌گوید: «در مورد کار حافظ، من هیچ‌گاه نقش پدر را ندارم و با صراحت، نظرم را در موردش گفته‌ام و ‌می‌گویم. «حافظ» در قسمت‌هایی از کارش نظرم را جلب کرده و در بخش‌هایی از آن راضی نیستم. مثلاً من در بخش‌هایی از کار موسیقی، وقتی او را با خودم در سنین او مقایسه می‌کنم، می‌بینم که آن‌طوری که دوست داشتم و فکر می‌کردم نشده. اما از اینکه می‌بینم یک کار منحصر‌به‌فرد و بدون تقلید انجام می‌دهد، خرسندم.
چون در حال حاضر یکی از کارهایی که بچه‌های هم‌نسل او انجام می‌دهند، تقلید کردن است. به محض اینکه یک کاری از سوی یک آهنگساز و خواننده خوب مطرح می‌شود، بلافاصله گروهی به سرعت در پی کپی کردن آن برمی‌آیند! ضعف‌های او را به خودش گفته‌ام و در مورد اشکالات و ضعف‌هایش، صحبت‌های زیادی کرده‌ایم. حتی به او گفته‌ام که انتظار دارم که روی قسمت‌های آوازی بیشتر کار کند و در بخش ملودی‌ها هم به او تأکید کرده‌ام که نت‌ها را طوری کنار شعر قرار بدهد تا مجموع کار کاملاً منطقی باشد.
 
به‌هرحال همه کسانی که من را می‌شناسند، می‌دانند که آدمی نیستم که الکی به کسی نان قرض بدهم یا اینکه چون فرزند بنده است، پس حتماً بهترین هنرمند دنیا باشد. نه، اصلاً این‌طور نیست. چون من در کارم اصلاً تعارف ندارم و خارج از این نگاه، صحبت نمی‌کنم. ضمن اینکه از افرادی که بی‌جهت از فرزندان‌شان تعریف و تمجید می‌کنند و بی‌دلیل هم به‌به و چه‌چه می‌کنند، اصلاً خوشم نمی‌آید!»
سولماز شريفي بازدید : 50 سه شنبه 18 آذر 1393 نظرات (0)
برترین ها - امیررضا شاهین نیا: در روزگاری که جامعه مجازی و شبکه های اجتماعی یکی از ارکان اصلی ارتباط افراد با یکدیگر شده است، ستارگان و چهره های هر جامعه ای نیز این صفحات را برای ارتباط بهتر با طرفداران خود و مردم انتخاب کرده اند.

 چهره های جامعه ما نیز از این قضیه مستثنی نیستند و بسیاری از ستارگان سینما، موسیقی، ورزش، سیاست و ... ما با داشتن یک یا چند صفحه در شبکه های اجتماعی مختلف قصد در ارتباط مستمر و دوطرفه با مردم دارند.

در این سری مطالب ما تصمیم گرفته‎ایم گزیده ای از فعالیت چهره های ایرانی در شبکه های اجتماعی نظیر اینستاگرام، فیسبوک، توئیتر و ... در اختیار شما عزیزان قرار بدهیم.

*******

یک قانون نانوشته در جهان هستی وجود دارد که هر چیزی یک روز بالاخره تمام می‌شود، به جز همایش ها و مراسم های چهره ها! خیلی هم منطقی است، چون چهره ها به خاطر همین مراسم ها چهره اند، و مراسم ها با وجود چهره ها مراسم می‌شوند! شقایق فراهانی و لاله اسکندری در یکی از همین مراسم ها.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


به به چشممان روشن آقا بهرام! شما هم؟؟

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


سلفی از نوع «ما چقدر شادیم» با حضور شهرام قائدی، علی اوسیوند و رضا توکلی. آقا رضا توکلی که همیشه انقدر شاد است و محدود به عکس و سلفی ها نیست!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


هانیه توسلی و نیما راد در پشت صحنه فیلم «نهنگ عنبر» اثر در حال ساخت سامان مقدم.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


سحر قریشی بدون شک پرکار ترین بازیگر زن این روزهای سینمای ما است. به طوریکه کمتر فیلم در حال ساختی پیدا می‌شود که سحر جان در آن و یا حداقل در سلفی‌های پشت صحنه آن (!) حضور نداشته باشد. یک خسته نباشید دلچسب خدمت سحر خانم!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


چند روز پیش تولد مهراب قاسمخانی بود. از چند روز مانده به تولد، جشن های تولد بی‌شمار مهراب جان شروع شد و تا این لحظه همچنان ادامه دارد. یک جشن با خانواده، یک جشن با دوستان، یک جشن با همکلاسی ها و با هر یک از مجموعه های در حال کار هم یک جشن مجزا! خلاصه یک خسته نباشید به مهراب جان عرض می‌کنیم و تولد هایش را تبریک میگوییم! این تصویر مربوط به جشن تولد در کنار شاگردانش در کلاس های داستان نویسی است. همانطور که ملاحظه میکنید پژمان جمشیدی هم در عکس هست که البته اتفاقی کاملاً معمولی است!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


سلفی محسن افشانی و مادرش در کربلا! تصوری که همه ما از سفر به کربلا و عکس های کربلایی داریم مربوط به صحن و ضریح امام حسین (ع) و بین‌الحرمین است. ولی محسن جان در این چند روز تصاویری دیگر از کربلا به ما عرضه کرد.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


از همان کودکی مشخص بود که این بچه بزرگ شود، جواد رضویان می‌شود!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


کار فرهنگی چهره ها حین یک کار فرهنگی! اصلاً فرهنگ از این عکس فوران می‌کند! دوستان بازیگر در پشت صحنه فیلم، در حال خریدن فیلم از دستفروشان چهارراهی هستند! عکسشان را هم با افتخار در اینستاگرام می‌گذارند.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


سیروان این روز ها خیلی انگیزه دارد!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


تشکر مجتبی محرمی از هوادارنش طی یک سلفی. انسان با امید زنده است آقا مجتبی!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


سلفی بهاره رهنما، شبنم مقدمی و دوست بهاره خانم.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


جشن تولد خانوادگی مهراب قاسمخانی.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


نیکی کریمی و گوهر خیراندیش، دو وزنه سنگینِ سینما در یک عکس در کنار هم.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


از آنجا که ویزای توریستی فرزاد خان فرزین رو به اتمام است، گویا بالاخره تصمیم به بازگشت گرفته و این عکس در کنار آبشار نیاگارا را به عنوان پست خداحافظی از کشورهای آمریکای لاتین به اشتراک گذاشته است.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


مجید مظفری این پست را گذاشت و کلی قربان صدقه دخترش رفت.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


گریم خاص پریناز ایزدیار در فیلم جدیدش. فعالیت پریناز ایزدیار پس از خداحاقظی اش از اینستاگرام، چند برابر شده است! این هم یک تعریف جدید از واژه خداحافظی بود که سرکار خانم ایزدیار ما را با آن آشنا کرد. دستشان درد نکند!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


پس از گران شدن گوجه فرنگی، املت جای سوشی، بیف‌استراگانوف و سالاد خاویار را در عکس های چهره های ما قبضه کرد! در اینجا هم حسین مهری دارد برای دوستان املت درست می‌کند.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


طعنه سنگین مهرانه مهین ترابی به مخاطب خاص و یا شاید عامش! خلاصه این حرف بدون مخاطب نیست. مطمئن باشید!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


علیرضا کمالی، بازیگر سینما و تلویزیون در کنار دخترش.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


عکس کلوزآپ الهام پاوه نژاد در کنار یک بیت شعر عرفانی.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


امید حاجیلی سریال حضور چهره ها در کابین خلبان را ادامه داد و طی یک اقدام آوانگاردانه، با نواختن ترومپت در کابین خلبان حین پرواز، این سریال را تبدیل به یک کمدی - تراژدیِ ترسناک کرد!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


گویا در دورانی که فریبرز عرب نیا برای حضور در نقش شهید چمران در فیلم «چ» ناز می‌کرد، امیر آقایی با این گریم که مشاهده می‌کنید آماده بازی به جای او بود که ناگهان ناز های فریبرز خان تمام شد و کاسه کوزه های امیر آقایی شکست!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


پوریا عالمی و پگاه آهنگرانی.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


مهناز افشار در گریم جدیدش در فیلم «نهنگ عنبر». نهنگ عنبر در کنار «ابله» و «عشق تعطیل نیست»، جزو پروژه های در حال ساختِ جذاب به شمار می‌روند. همه ما امیدواریم تجربه های قبلی تکرار نشود و این کار ها خوب از آب دربیایند و انتظارات را بر آورده کنند.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


سلفی سحر ولدبیگی با جواد رضویان و سیامک انصاری در پشت صحنه سریال «سیگنال موجود است» اثر مهدی مظلومی که بزودی از شبکه 3 پخش خواهد شد.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


عمو پورنگ با این عکس نشان داد که کودکان در قلب او جای دارند!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


باز هم سلفی، باز هم جشن تولد، که این بار نمی‌دانیم جشن تولد کیست، خیلی هم مهم نیست که تولد کیست، این مهم است که سیما تیرانداز و فرناز رهنما در عکس حضور دارند. حالا که بیشتر فکر می‌کنیم به این نتیجه می‌رسیم که این هم خیلی مهم نیست!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


سلفی سیما خضر آبادی با عوامل پشت صحنه، که در سریال جاده چالوس خوش درخشید و ناگهانی چهره شد.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


دو تصویر از علیرضا دبیر در کنار پدرش. یک عکس مربوط به خیلی سال پیش، عکس دیگر مربوط به کمی کمتر از خیلی سال پیش.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


نیوشا ضیغمی با این عکس، در والیبال حریف طلبید!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


ظهر شما هم بخیر محمد جان. زودتر اخم ها را باز کن و با روحیه برگرد و صدای زیبای خش دارت را با ترانه هایت فریاد بزن و روی سِن غوغا کن و بدرخش.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


عکس بسیار جالب از کودکی محمدرضا گلزار.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


حمید فرخ نژاد فصل مناسبی را برای سفر به مسکو انتخاب نکرده است!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


این آگهی تبلیغاتی که مشاهده می‌کنید، از صفحه شخصی الناز شاکردوست شات شده است. البته باید به هوش اقتصادی الناز شاکردوست آفرین گفت، به هر حال صفحه ای با نیم میلیون نفر فالوئر فضای مناسبی برای عرضه محصولات مختلف است!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


و اما جایزه «بدون شرح ترین» عکس این هفته، تقدیم میشود به پرافتخار ترین چهره در زمینه کسب همین جایزه! بهنوووووش بختیــــاری! که انصافاً عکس بامزه ای شده است!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


رضا قوچان نژاد در این دو سه سالی که توسط عمو کارلوس کشف شد، بر خلاف سایر کشفیاتِ جناب کی‌روش که فارسی را هم به زور حرف میزنند، نشان داد که یک ایرانی اوریجینال است. در این عکس هم میبینید که در حال گوش دادن به آهنگ های محمد علیزاده است!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


سلفی هانیه بیاتی و تینا آخوندتبار، همین الآن، یهویی تو کوچه!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


و بلایی که مریم معصومی بر سر برادرزاده اش آورد! احتمالاً میزان غلظتِ «موردِ موجود در عکس»، شما را هم متعجب کرده است. به نظر میرسد که محصولِ بازار های مکه باشد و سوغاتی به مریم خانم رسیده، وگرنه چنین چیزی در بازار ایران پیدا نمی‌شود، مگر اینگه مریم خانم چند بار «موردِ موجود در عکس» را تمدید کرده باشد!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


آناهیتا افشار و ژست همیشگی اش. علاقه به ژست تکراری هم یک نوع سندرم شایع بین چهره های ما است.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


باز هم املت! باز هم فخر فروشی! باز هم به نمایش گذاشتن زندگی اعیانی! البته نیما کرمی پسر خوبی است و نشان داده که این ها همش ظاهر سازی است و با رب گوجه املت را درست کرده، نه خود گوجه. نوش جان!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


این عکس مربوط به سال 70 است که زنده یاد مرتضی پاشایی را در کنار پدر و برادرش نشان می‌دهد. این عکس را مصطفی پاشایی در صفحه برادرش به اشتراک گذاشته بود.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


سلفی دورِ همی جمعی از دوستان که با دقت و تمرکز می‌توانید نیکی کریمی و علی مصفا را در عکس پیدا کنید.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


هیئت داوران یکی از مسابقه های کشف استعداد ایرانیان با نام «ستاره 20». فریبا کوثری، پژمان بازغی، نسرین مقانلو و رضا رویگری که ماشاالله حالش خیلی بهتر است.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


یک سلفی دیگر که مکان و زمانش معلوم نیست، با حضور نفیسه روشن، فریبا کوثری، فاطمه گودرزی، رضا توکلی و 47 % از ایرج نوذری.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


سعید عزت اللهی صفحه ای از روزنامه مارکا که به تمجید او در اتلتیکو پرداخته بود را به اشتراک گذاشت. با آرزوی درخشش بیشتر و بیشتر تر سعید عزیز.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


چالش عکس با مادر در این هفته هم ادامه داشت. احسان حدادی در کنار مادر محترم.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


اندیشه فولادوند از این عکس به عنوان دوست داشتنی ترین عکس این روز ها نام بُرد! بله! دقیقاً همین عکس!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


تولدی دیگر! این بار در جمع فوتبالی ها. خدا می‌داند چقدر کادو جمع کرده مهراب خان!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


چالش عکس با مادرِ سارا خوئینی ها که چون مادرش در ایران نبود، عکس مادر را گذاشت.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


گویا دوست الناز حبیبی دوربین را روی تایمر گذاشته است و برای الناز پرتاب کرده و گفته: پرت کردم بگیر! و این اثر هنری ثبت شده است.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


عکسی جالب از حدیث میرامینی که در مقابل این دیوار آینه کاری شده تبدیل به یک پازل شده است!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


عکسی از قایم موشک بازیِ مهسا کامیابی و این آقا پسر بامزه!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


تزئین شله زرد به سبک مونا برزویی.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


سلفی سیدمحمد موسوی در کنار امیر غفور با چهره جدیدش و مصطفی شریفات. سید در زیر عکس اشاره کرده که اگر تیمی بخواهد او را به خدمت بگیرد، باید غفور و شریفات را هم بخرد! تنهایی نمی‌شود!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


حضور در برنامه ماه عسل همانا و مشهور شدن همانا! ایشان همان آقا احسانِ معروف هستند که این روز ها خیلی بیشتر از ستاره های سینما فالوئر و طرفدار دارند.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


مهدی پاکدل به ملاقات کودکان استثنایی عزیز رفته بود.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


سلفی جدید آقای مشکی پوش با گل دخترش. تیارا کوچولو هم که در بیشتر عکس هایش در حال متلاشی کردن نارنگی است!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


کلاً حمید گودرزی پسر خیلی با نمکی است! در این جا هم با خوش مزگی تمام از هوای آلوده شهر انتقاد کرده است!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


ستاره ها در سلفی عوال فیلم «مرگ ماهی». پانته آبهرام، محمود کلاری، بابک حمیدیان، ریما رامین فر و تنها کسی که به این دوربین نگاه می‌کند یعنی طناز خانم طباطبایی.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


اوشین ساهاکیان و صمد نیکخواه بهرامی در هواپیما در حال خوردن صبحانه. این دختر خانم هم یکی از همسفرانِ بسکتبالیست ها است.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)


و در پایان سلفی بهاره کیان افشار، احسان کرمی و دوستشان، در حال نوش جان کردن جوجه کباب، با ته چین زعفرانی و گوجه اضافه!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (51)
درباره ما
برای من سولماز شریفی « زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست مهربانی هست سیب هست ایمان هست آری تا شقایق هست زندگی باید كرد» هست . به توسوگند سایتی است سرگرم کننده ، آموزنده ، شاد و .....دوست من ، با نظرها ،پیشنهادها وانتقادهای خود، همراهم باشید . باسپاس کارشناس ارشدادبیات فارسی وادبیات کودک ونوجوان وادبیات تطبیقی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرشما بازدید کننده عزیز ، درباره محتویات ومطالب ارسالی سایت به توسوگند چیست ؟
    به تو سوگند

    خوش است درد که باشد امید درمانش

    دراز نیست بیابان که هست پایانش

    نه شرط عشق بود با کمان ابروی دوست

    که جان سپر نکنی پیش تیربارانش

    عدیم را که تمنای بوستان باشد

    ضرورت است تحمل ز بوستانبانش

    وصال جان جهان یافتن حرامش باد

    که التفات بود بر جهان و بر جانش


    تابستان

    این طرف تر

    در خیابان گنجشکی افتاده بی غذا

    فصل تابستان است

    می نویسم شعری

    از زبان سهراب

    و خدایی که در این نزدیکی است ...

    آمار سایت
  • کل مطالب : 321
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 90
  • آی پی دیروز : 13
  • بازدید امروز : 111
  • باردید دیروز : 133
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 111
  • بازدید ماه : 320
  • بازدید سال : 12,320
  • بازدید کلی : 56,479