loading...
به تو سوگند
سولماز شريفي بازدید : 52 چهارشنبه 04 اسفند 1395 نظرات (0)

 

 

جورج کلونی مسن تر از میانگین سن والدینی است که اولین بار بچه دار می شوند.اما آیا واقعا پدر و مادر شدن در سن بالا برای والدین و فرزندان دارای فواید است یا عوارض؟

6 حقیقت در مورد بچه دار شدن در سن بالا/ مسن تر:

جورج و امل کلونی دو ماه پیش در ماه ژانویه صاحب یک دوقلو شدند که اقدام این دو در آمریکا موجی از تمایل زوج های مسن برای بچه دار شدن را به دنبال داشته است.این دوقلو اولین بچه های جورج 55 ساله و امل 39 ساله هستند که در سال 2014 با هم ازدواج کردند.

اگر می خواهید بیشتر بدانید : جورج کلونی 55ساله و همسر 39ساله اش صاحب فرزندان دوقلو شدند

کلونی مسن تر از میانگین سن والدینی است که اولین بار بچه دار می شوند. بر اساس گزارش مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری ( CDC ) در آمریکا میانگین سن مادرانی که برای اولین بار بچه دار می شوند 26.3 در سال 2014 بوده است. بر اساس اطلاعات گردآوری شده بین سال های 2011 تا 2013 میانگین سن پدرانی که برای اولین بار بچه دار می شوند 25.4 بوده است.

با این حال درصد گروه والدین مسن – به خصوص مادران مسن تر – در حال افزایش است. بر اساس گزارش CDC از سال 2000 تا 2014 نسبت تولد اولین نوزاد در زنان 30  تا 34 ساله 28 درصد و زنان 35 ساله و بالاتر 23 درصد افزایش داشته است.

بر اساس مطالعه ای که در سال 2011 در مجله اورولوژی منتشر شد، به طور کلی از سال 1980 نرخ تولد اولین نوزاد برای زنان بالای 35 سال حدود 60 درصد و نرخ تولد اولین فرزند در مردان بالای 40  سال حدود 30 درصد افزایش داشته است.


1. مادران مسن تر، عمر طولانی تری دارند

مطالعه ای که در سال 2014 در مجله یائسگی منتشر شده بود نشان داده زنانی که آخرین فرزندشان بعد از 33 سالگی متولد شده نسبت به زنانی که آخرین فرزندشان در 29 سالگی متولد شده 2 برابر احتمال دارد که 95 سال یا بیشتر عمر کنند. به گفته محققان این مطالعه نشان می دهد که توانایی فرزند آوری در سنین بالاتر نشانه ای از کندتر پیر شدن است.

 

2. سن پدر ممکن است طول عمر فرزندان را تحت تاثیر قرار دهد

در مطالعه ای که سال 2012 در مجله آکادمی ملی علوم منتشر شد، نشان داد، مردانی که مسن تر هستند وقتی بچه دار می شوند تمایل به داشتن فرزند و نوه و تلومر طولانی تر (عمر طولانی) دارند که این توالی کروموزومی در انتهای هر کدام از کروموزوم ها وجود دارد و در مقایسه با افرادی که تلومر کوتاه تری دارند، خطر مرگ در طول زمان را کاهش می دهد، و تلومرهای طولانی تر در مقابل روند افزایش سن از شما محافظت می کند.

اگر می خواهید بیشتر بدانید : 

تلومر و طول عمر

تلومر (Telomere) پایانه فیزیکی کروموزم‌های خطی می‌باشد که از یک توالی غیر کد کننده تشکیل یافته است.وجود تلومر به عنوان سپر حفاظتی برای محافظت از ژنوم سلول یوکاریوتی اهمیت حیاتی دارد و کاهش زیاد طول تلومر منجر به از بین رفتن توانائی عملکرد این ساختار در انجام وظایف خود شده و درنهایت سلول را به سوی نابودی می‌برد. مشاهدات متعدد نشان داده‌اند که سلولهای سوماتیک انسانی طبیعی، که در سیستم در شیشه(in vitro)کشت داده شده‌اند، تنها می‌توانند تعداد محدودی تقسیم را انجام دهد و پس از آن رشد آنها متوقف شده و سلولها دچار سالخوردگی می‌شوند پس از اینکه کاهش طول تلومر به حد بحرانی برسد فرکانس بالائی از نوترکیبی‌های کروموزمی مشاهده می‌شود همین امر می‌تواند عامل سالخوردگی و نهایتاٌ نابودی سلول گردد. این اتفاق دربدن موجودات زنده (in vivo) نیز رخ می‌دهد و تحقیقات ارتباط طول عمر موجودات زنده پرسلولی وکاهش طول تلومر را نشان می‌دهند. به عنوان مثال در یک بررسی بر روی موش صحرایی مشاهده شد که کاهش طول عمر تلومر در بافتهای سوماتیک این جانور در جنس نر بیشتر (سریعتر) از جنس ماده‌است.و این مطلب با طول عمر آنها که در ماده‌ها بیش از نرهاست مطابقت دارد. همین مسئله باعث شد که بحث‌هائی پیرامون افزایش مدت عمر بشر و حتی جاودانگی بشر مطرح گردد و دانشمندان در تلاش هستند که ابتدا اینکار را با ساختن حیوانات آزمایشگاهی مثلاً موشهائی با عمرهای طولانی تر ازحد معمول به مرحله عمل برسانند.

 

3. دوقلوزایی در مادران مسن تر بیشتر از مادران جوان دیده می شود

بر اساس یافته های مایو کلینیک Mayo Clinic ( یکی از معتبرترین مراکز و دانشگاه‌های علوم پزشکی جهان است)، شانس داشتن دوقلو در مادران مسن بیشتر است.  بر اساس مطالعه ای که در سال 2006 در مجله Human Reproduction منتشر شد. علت آن ممکن است به تغییرات هورمونی که با افزایش سن در زنان رخ می دهد برگردد. ولی استفاده از درمان های باروری از جمله لقاح آزمایشگاهی هم ممکن است در این زمینه نقش داشته باشد. تولد دوقلو در زنان مسن در آمریکا افزایش داشته است. بر اساس گزارش سال 2012  CDC از سال 1980 تا 2009، نرخ تولد دوقلوها در بین زنان 35 تا 39 ساله 100 درصد افزایش داشته است و بین زنان 40 ساله و بالاتر 200 درصد شده است.

 

4. کودکان پدران مسن تر ممکن است ریسک بالاتری برای ابتلا به مشکلات روانی داشته باشند

مطالعه ای که در سال 2014 در سوئد انجام شد و در مجله JAMA Psychiatry منتشر شد، نشان داده است فرزندان متولد شده از پدران بالای 45 سال در مقایسه با فرزندان متولد شده از پدرانی که در اوایل دهه 20 سالگیشان هستند، 3.5 برابر احتمال ابتلا به اوتیسم، 13 برابر احتمال ابتلا به ADHD ( اختلال کم توجهی و بیش فعالی ) و 24 برابر احتمال ابتلا به اختلال دوقطبی در آن ها بیشتر است. محققان متذکر شدن که با بالا رفتن سن مردان، جهش در اسپرمشان افزایش یافته که منجر به انتقال این جهش به فرزندشان می شود.

 

5. بارداری بالای 35 سال با خطر همراه است

مطالعات مایو کلینیک نشان می دهد زنانی که سنشان بالای 35 سال است، احتمال ابتلا به فشار خود در دوران بارداری در آن ها بیشتر بوده و زایمان پیش از موعد در آن ها در مقایسه با مادران جوان تر بیشتر است.به علاوه زنان بالای 35 سال ریسک بیشتری در به دنیا آوردن فرزندی با شرایط خاص به سبب کم بودن یا آسیب کروموزومی دارند از قبیل بیماری سندرم داون. با این حال بر اساس گزارش کنگره متخصصان زنان و زایمان آمریکا احتمال خطر داشتن فرزندی با مشکل کروموزومی، کم است.

 

6. خطر ابتلا به سرطان در مادران مسن تر کم تر است

مطالعه ای که سال 2012 در مجله آمریکایی اپیدمیولوژی منتشر شده نشان داد زنانی که آخرین فرزندشان در دهه 30 یا 40 بوده نسبت به زنانی که آخرین فرزندشان در 25 سالگی بوده است خطر ابتلا به سرطان آندومتر ( سرطان داخلی رحم ) در آن ها کم تر بوده است. دلیل این یافته مشخص نیست ولی می تواند به این علت باشد که زایمان، رحم را از شر سلول های سرطان زا خلاص می کند یا این که زنانی که در سنین بالاتر توانایی فرزند آوری دارند، رحم سالم تری داشته اند.

سولماز شريفي بازدید : 70 چهارشنبه 04 اسفند 1395 نظرات (1)

 

 

درد سینه یکی از نشانه های بالقوه کم خونی است

 

کم خونی ناشی از فقر آهن بیماری است که در نتیجه کمبود گلبول های قرمز خون به علت تعداد کم سلول های خونی در بدن انسان شکل می گیرد. هنگامی که بدن به میزان کافی از آهن برخوردار نیست تا آن را به هموگلوبین تبدیل کند، گلبول های قرمز خون قادر به حمل خون اکسیژن‌دار به تمامی بافت های بدن نیستند، که این شرایط به بسیاری از عوارض دیگر منجر می شود.

 

نشانه‌های کم خونی ناشی از کمبود آهن

گیاهخواران و وگان ها در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به فقر آهن قرار دارند زیرا از مصرف گوشت قرمز، بزرگترین منبع آهن، در رژیم غذایی خود پرهیز می کنند. اهداکنندگان خون، نیز در معرض ابتلا به این بیماری قرار دارند، و در این میان، بانوان به دلیل عامل بارداری و دوره های قاعدگی در معرض خطر بیشتری قرار دارند.

 

نشانه های کم خونی ناشی از فقر آهن

خستگی - اگر به میزان کافی می خوابید، اما همچنان احساس خستگی می کنید یا به طور مداوم ضعف عضلانی و سطوح پایین انرژی را برای مدت زمانی طولانی تجربه می کنید، ممکن است با کمبود آهن مواجه باشید.

 

سرگیجه، سردرد، و سبکی سر به ویژه در زمان ایستادن - هنگامی که می ایستید، جریان اکسیژن به سمت مغز دچار اختلال می شود و این شرایط می تواند موجب سردرد، سرگیجه و حتی غش شود.

 

تنگی نفس - اگر در انجام یک فعالیت بدنی ساده، مانند بالا رفتن از پله، به طور مرتب با تنگی نفس مواجه می شوید باید با یک پزشک مشورت کنید تا احتمال کم خونی ناشی از فقر آهن مورد بررسی قرار بگیرد.

 

عفونت های مکرر - اگر بهبود زخم های شما بیش از اندازه طول می کشد یا بریدگی ها به راحتی عفونی می شوند، ممکن است با سطوح پایین هموگلوبین مواجه باشید و نیازمند دریافت آهن بیشتر از رژیم غذایی خود باشید.

 

گیاهخواران و وگان ها در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به فقر آهن قرار دارند 

 

سردی دست ها و پاها - اگر دست ها و پاهای شما همواره سرد هستند، ممکن است با مشکلاتی درباره سطوح پایین آهن در بدن خود مواجه باشید.

 

ناخن های ضعیف و شکننده - اگر موها و ناخن های شما ضعیف و شکننده شده اند، ممکن است با کمبود آهن مواجه باشید و نیازمند دریافت هر چه بیشتر این ماده معدنی از غذا و مکمل ها باشید.

 

ضربان قلب افزایش یافته - اگر احساس می کنید به تپش قلب مبتلا شده اید، ممکن است نیازمند بررسی سطوح آهن بدن خود باشید.

 

هوس های غذایی غیر معمول - اگر هوس های غذایی عجیب و غریب برای مواد غیر غذایی، مانند گچ یا خاک، را تجربه می کنید، ممکن است کمبود آهن داشته باشید.

 

سندرم پای بی قرار - اگر با احساس ناراحت کننده و سوزن سوزن شدن در پاهای خود مواجه هستید که از بین نمی رود باید به پزشک مراجعه کنید تا علت دقیق آن مشخص شود.

 

درد سینه - درد سینه یکی از نشانه های بالقوه کم خونی است، اما همچنین می تواند نشانه ای از دیگر مشکلات سلامت جدی مانند ایست قلبی نیز باشد.

 

برای افزایش سطوح آهن بدن چه کارهای می توان انجام داد؟

گوشت قرمز، ماهی، تخم مرغ، سبزیجات برگدار، غلات، نان و شیر مصرف کنید.

از مکمل های آهن استفاده کنید.

هر چه سریع‌تر به پزشک مراجعه کرده و با وی مشورت کنید.

منبع:asriran.com

 

 

سولماز شريفي بازدید : 36 چهارشنبه 04 اسفند 1395 نظرات (0)

 

 

دوره طبیعی قاعدگی چند روز است؟
دکتر علوی متخصص زنان و زایمان، گفت: بیماری به نام کیست رحم وجود ندارد، ولی عده‌ای کیست تخمدان را کیست رحم می‌دانند. ایشان با اشاره به برخی از بیماری های زنان عنوان کرد: یکی از موضوعات مهم زنان، دوره قاعدگی است که سیکل آن از 22 تا 38 روز می باشد و اگر بیش از این زمان طول کشید باید به متخصص جهت تشخیص علت و درمان مراجعه کرد.

دوران قاعدگی از سن 12 سالگی تا 45 سالگی روی می دهد و قاعده گذاری به همراه تخمک گذاری، زمان مشخص دارد، البته هر خونریزی خارج از این زمان بندی، رویدادی غیر عادی است. استرس و حرکات سنگین ورزشی و کاهش وزن و برخی از بیماری ها و بارداری و مصرف برخی از داروها می تواند دوره قاعدگی طبیعی را بر هم بزند.

از میان بانوان یک درصد قاعدگی طبیعی ندارند که آن هم قابل تشخیص است. دوره طبیعی قاعدگی دو تا 8 روز است و گاهی تا 10 روز ادامه دارد اگر این مدت طولانی شود قطعا علت خاصی دارد. قاعدگی های منظم از 25 تا 35 سالگی روی می دهد. تنها 15 درصد از بانوان سیکل 28 روزه دارند البته میزان خونریزی در بانوان متفاوت است.

هر لکه بینی به معنای قاعدگی نیست و حتی می تواند بنا بر دلایلی در کودکان اتفاق بیفتد، البته اختلال های تخمک گذاری هم موجب خونریزی می شود.در کودکان ضربه خوردن و وجود جسم خارجی و یا تعرض موجب خون ریزی می شود که آن هم زیر نظر پزشک قابل تشخیص است.

یکی از اشتباهات مهم بانوان به تاخیر انداختن عادت ماهیانه می باشد که این امر جداره رحم را ضخیم کرده و موجب امراض بدخیم می شود. برخی از بانوان برای سفرها و یا کار تاخیر در قاعدگی ایجاد می کنند که تکرار آن تا چند ماه جایز نیست. خوددرمانی و برخی از شیوه های سنتی در درمان بیماری زنان و استفاده از روش های غیر اصولی در زمان بارداری زمینه ساز ایجاد امراض خواهد شد، در این باره بهداشت بانوان اهمیت زیادی دارد.پدیده ای به نام کیست رحم نداریم و کیست در تخمدان اتفاق می افتد که در این باره با تجهیزات پزشکی می توان کیست را تشخیص داد.

در حوالی سن بلوغ که قاعدگی آغاز می شود اگر میزان خونریزی بالا باشد ممکن است تعداد پلاکت ها کم باشد و نیاز به دوره درمان باشد و یا اختلال انعقادی داشته باشند. وی در مورد مصرف قرص آهن در زمان قاعدگی هم بیان کرد:خون ریزی که منتهی به کم خونی شود نیاز به آهن دارد، اما در سنین نوجوانی و جوانی قاعدتا خون ریزی موجب کم خونی نمی شود، اما برای جلوگیری از کم خونی گاهی برای زنان و دختران آهن تجویز می شود.

این متخصص زنان و زایمان در مورد برخی از مراقبت های زنان عنوان کرد: زنان و دختران باید از لباس های نخی استفاده کنند و لباس های شسته شده خود را در معرض آفتاب بگذارند و همواره لباس های خود را خشک نگاه دارند تا به بیماری های زنان و عفونت ها مبتلا نشوند.

یکی از مباحث مهم کیست‌ها است که باید حتما درمان شود در این باره پدیده‌ای به نام کیست رحم وجود ندارد ولی عده‌ای کیست تخمدان را کیست رحم می دانند. باید بدانیم که کیست تخمدان قابل تشخیص و درمان است.

 

منبع: iranmatlab.ir

سولماز شريفي بازدید : 80 سه شنبه 03 اسفند 1395 نظرات (0)

 

 

به تمام کسانی که مهندسی را درک کردند ، به تمام کسانی که پلی ساختند از انتهای بن بست کوچه ی رفاه تا بیکران ، به تمام کسانی که خود را شبانه روز وقف کردند تا همگان شبانه روزی روشن داشته باشند ، به تمام کسانی که لذتش را فهمیدند نه آنان که تنها به نامش خوانده شدند . . .
روز مهندس مبارک باد .

سولماز شريفي بازدید : 130 سه شنبه 03 اسفند 1395 نظرات (0)

 

نپاهش‌گاه (رصدخانهٔ) مراغه رصدخانه‌ای بود که در دورهٔ هلاکوخان زیرنظر خواجه نصیرطوسی در شهر مراغه ساخته‌شد. این رصدخانه روی تپه‌ای در غرب مراغه در نزدیکی دو روستا به نام‌های طالب‌خان و حاجی‌کردقرار داشته‌است که دریاچهٔ ارومیه را می‌توان از دوردست از آنجا دید.امروزه تنها پی‌های بخش‌های مختلف و بخشی از [[سدس ]] سنگی آن باقی‌مانده‌است.

 

بنای رصدخانهٔ مراغه در سه‌شنبه ۴ جمادی‌الاول ۶۵۷ قمری (۱۶ اردیبهشت ۶۳۸) برابر با شب تولد زینب دختر علی بن ابی‌طالب به سفارش خواجه نصیرالدین طوسی و به فرمان هولاکو -نوهٔ چنگیزخان مغول- آغاز شد. هولاکو برای نگهداری این سازمان پژوهشی موقوفه‌های ویژه‌ای درنظر گرفت. کتابخانه‌ای شامل ۴۰۰ هزار جلد کتاب و ابزارهای اخترشناسی، از جمله ذات‌الربع دیواری به شعاع ۴۳۰ سانتی‌متر، حلقه‌دار (ذات‌الحلق)، حلقهٔ انقلابی، حلقهٔ اعتدالی و حلقهٔ سموت نیز فراهم شدند. در همین‌جا بود که زیج ایلخانی به‌سال ۶۷۰ هجری (۱۲۷۶ میلادی) فراهم شد.

رصدخانهٔ مراغه فقط مخصوص رصد ستارگان نبود و یک سازمان علمی گسترده بود که بیش‌تر شاخه‌های دانش درس داده می‌شد و مشهورترین دانشمندان آن عصر -از جمله قطب‌الدین شیرازی، کاشف علت اصلی تشکیل رنگین کمان- در آن‌جا جمع شده بودند. به‌علاوه چون در آن زمان ارتباط علمی چین و ایران به‌علت استیلای مغولان بر هر دو سرزمین برقرار شده‌بود، دانشمندان چینی -از جمله فردی به‌نام فائو مون‌جی- در این مرکز فعالت داشتند. همچنین فیلسوف و فرهنگ‌نامه‌نویس مسیحی -ابن‌العبری- در رصدخانهٔ مراغه به درس‌دادن کتاب‌های اصول اقلیدوس و المجسطی بطلمیوس مشغول بود.

دانشمندان همکار

خواجه نصرالدین توسی برای ساخت رصدخانه و ابزارهای رصد، از دانش و هنر دانشمندان و استادان زمان خود استفاده کرد که نیتش از این کار موارد زیر بود:

  • بازگرداندن و اسکان دانشمندان فراری، که در اثر حملهٔ مغلول‌ها متواری شده‌بودند
  • ایجاد یک مرکز علمی

خواجه نصرالدین هر یک از دانشمندان را مسئول بخشی کرد که تبحر داشتند کرد و برای انتخاب آنها ملیت و مذهبشان را مدنظر قرار نداد.

 

دانشمندان

دانشمندان زیر در ساخت ابزارها و ساختمان رصدخانه به وی کمک کردند:

زمانی که خواجه نصرالدین نام این افراد ار برای همکاری به هولاکوخان و شمس‌الدین جوینی مشاور و بیتکچی وزیر، پیشنهاد داد آنها دلیل انتخاب تک تک دانشمندان را از خواجه نصیرالدین پرسید و پس از توضیحاتی که از سوی وی ارائه شد، هولاکوخان با حضور آنها در مجموعه رصدخانهٔ مراغه موافقت کرد.

دستمزدها

خواجه نصیرالدین دستمزد کارمندان و دانشمندان مجموعه را به شرح زیر تعیین کرد:

  • فلاسفه و ریاضی‌دانان روزی ۳ درهم
  • اطباء روزی دو درهم
  • فقها روزی یک درهم
  • محدثین روزی نیم درهم

در نتیجه این تقسیم‌بندی‌ها ۱- درس فلسفه که پیش از آن به صورت مخفیانه تدریس می‌شد مورد توجه قرار گیرد و علنی شود ۲- بیشتر طلاب به فلسفه و طب روی آوردند. و پس از اعتراض به اینکه چرا حقوق فقها و محدثین را کمتر از دیگران در نظر گرفته‌است. پاسخ داد: چون افراد به دلایل فطری به دنبال علوم مذهبی و فقهی می‌روند کارشان آسان است و کمتر کسی به دنبال علوم سخت و سنگین مانند نجوم و ریاضیات می‌رود و بعد از حملهٔ مغول ما نیاز به دانشمندان این علوم داریم.

 

پرویز ورجاوند و همکارانش در دههٔ ۱۳۵۰ خورشیدی به کاوش در محوطهٔ این رصدخانه پرداختند و قسمت‌های مختلف آن را شناسایی کردند. ساختمان اصلی این رصدخانه به شکل برجی استوانه‌ای ساخته شده‌بود. در ساختمان‌های جنبی آن یک کتابخانه و محل اقامت کارکنان تشخیص داده شده‌است.

در سال‌های اخیر گنبدی برای محافظت از بقایای این بنا بر روی بخشی از آن ساخته شده‌است.

تپه رصدخانه مراغه دارای طول ۵۱۰ متر و عرض تقریبی ۲۱۷ متر و ارتفاع ۱۱۰ متر می‌باشد و دارای قسمتهای مختلف از جمله برج مرکزی رصدخانه، واحدهای مدور پنجگانه، کتابخانهو محلهٔ مسکونی دانشمندان، مسجد، مدرسه، چاه آب. کارگاه بزرگ دانشمندان (شاید آزمایشگاه)می‌باشد.

 

زیج ایلخانی

خواجه نصیرالدین طوسی «زیج ایلخانی» را از روی رصدهای انجام‌شده در رصدخانهٔ مراغه تدوین کرده‌است. زیج ایلخانی سده‌ها از اعتبار خاصی در بسیاری از سرزمین‌های آن زمان -از جمله در چین- برخوردار بوده‌است و در سال ۱۳۵۶ میلادی (۳۰۰ سال پس از مرگ طوسی) ترجمه و در اروپا منتشر شد. قدیمی‌ترین نسخهٔ این زیج در کتابخانهٔ ملی پاریس نگهداری می‌شود.

لوله رصد

در تاریخ سلسله پادشاهی یوان در چین مندرج شده که برای تاسیس رصدخانه پکن، به سرپرستی کوئوشوچینگ منجم دربار، تعدادی ابزارهای رصدی از رصدخانه مراغه در ایران خریداری شده‌است. از جمله این ابزارها ذات الحلق، عضاده (الیداد)، دو لوله رصد، صفحه‌ای با ساعتهای مساوی، کره سماوی، کره زمین، تورکتوم (نشان دهنده حرکت استوا نسبت به افق) هستند. چینیان لوله رصد را وانگ-تونگ نامیده‌اند. به گفته تاریخ سلسله پادشاهی یوان ایرانیان از این اختراع نه تنها برای رصد اجرام آسمانی، بلکه برای مشاهده دوردست‌ها، به ویژه در دریا سود می‌جسته‌اند. همین کتاب از حضور دانشمندان چینی به رهبری فائومون‌جی برای کارآموزی در رصدخانه مراغه خبر می‌دهد.

 

بنای رصدخانه و عظمت آن

مغولان از فضل و معرفت سهم و حظ زیادی نداشتند، لکن به ستاره شناسی و احکام آن علاقه مند بودند. هولاکو وقتی در سال 657 در مراغه ساکن شد ضمن گرامیداشت مقدم خواجه از وی خواست رصد خانه ای در آنجا بنا کند. خواجه با توجه به عظمت کار مورد نظر و عدم وجود امکانات و نیروی انسانی شایسته و فاضل گفت: «بنای رصد خانه و نوشتن زیج تازه، نزدیک به سی سال وقت لازم دارد» ولی هولاکو اصرار ورزید. در نتیجه خواجه این کار را در مدتی کمتر از دوازده سال به انجام رساند.برخی نیز آورده اند که فکر ایجاد رصدخانه از ضمیر منگوقاآن تراوش کرده بود، که خود بدان توفیق نیافت. هولاکو به وصیت او اقدام به چنین کاری کرد چون منگوقاآن از میان سلاطین مغول به حدّت ذهن و ذکاوت امتیاز تمام داشت، چنانکه بعضی از اشکال اقلیدسی را حل می کرد. لذا در صدد برآمد که در وقت اقتدار رصدی بنا نماید. از این رو به موجب فرمان جمال الدین محمد بن طاهربن محمد الزیدی البخاری بدان مهم مشغول گشت. اما بعضی از اعمال بر وی مشتبه شده و تحقق این مسأله به تأخیر و تعویق افتاد... این شد که در وقت وداع به برادرش گفت که چون قلاع ملاحده را فتح کنی، خواجه نصیر طوسی را بدین کار بگمار. چون فتح قلاع اسماعیلیه میسر گشت و خواجه به خدمت پیوست، ایلخان مفارقت او را جایز ندانست و فرمان داد که در موقع مناسب به امر رصد اشتغال نماید. و خواجه مراغه را برای این کار اختیار نمود.»قول دیگر آن است که: «خواجه چون علاقه و اراده مغولان را بر مقوله ستاره شناسی و ر صد انجم ملاحظه کرد، فرصت را غنیمت شمرد و در خواست اجازت نمود تا بدان کار بپردازد و زیجی استنباط کند تا بهره ها از آن گرفته شود. خان مغول پیشنهاد او را موافق مزاج خود یافت و اذن صادر کرد و همه امکانات را برای وی فراهم ساخت».

خواجه چون در راس اوقاف ایلخانی قرار داشت، یک دهم اوقاف را جهت تامین هزینه های رصدخانه قرار داد و بنیه مالی مستمر و قوی بر آن فراهم آورد. به علاوه مبلغ بیست هزار دینار آن روزگار را جهت تعمیر و تهیه اسباب و آلات خرج کرد.از جهت تامین نیروی انسانی متخصص و متبحر نیز برای خواجه فرصت مناسبی پیش آمد؛ زیرا اولا محل و موقعیت مناسبی برای دانشمندان و فرهیختگان قلمرو اسلامی جهت تحقیق و پژوهش های علمی فراهم شد. ثانیا پس از چند دهه امنیت لازم توام با اکرام و احترام برای علما و خردورزان اسلامی با جلب نظر خان مغول ایجاد شد. لذا خواجه با حمایت و فرمان هولاکو حدود صد و بیست تن از علمای علم نجوم را از اقصی نقاط مختلف به مراغه دعوت کرد و ضمن اکرام و احترام فراوان آنان را در مساکن مجلل منزل داد.

صدر الدین علی فرزند فاضل خواجه متولی امور رصد خانه و ریاست عالیه آن البته با مدیریت و نظارت شخص خواجه بود. خواجه علاوه بر تامین و تکمیل هیات علمی لازم چند کار مهم دیگر نیز کرد.

الف) به دستور هولاکو همه آلات رصد لازم را که در بغداد و نقاط دیگر مغولان به غارت گرفته بودند، در مراغه در اختیار خواجه قرار دادند.

ب) آلات رصد و دستگاههای نجومی جدیدی به همت خواجه و دستیارانش اختراع گردید و مورد استفاده قرار گرفت. ساخت این گونه آلات نجومی در این مرکز به اوج خود رسید.

ج) کتابخانه ای بزرگ در شهر مراغه و محل رصد خانه تاسیس کرد و کتب معتبر علمی را در زمینه نجوم، ریاضی و... از اقصی نقاط شناسایی و تهیه کرد و در اختیار کتاب دوستان و منجمان قرار داد. تعداد کتب این کتابخانه را بالغ بر چهار صد هزار جلد نوشته اند که تا آن تاریخ در هیچ یک از کتابخانه های جهان اسلام رقمی به این عظمت دیده نشده بود.

د) منجمان و محققان شاغل در رصدخانه را مورد احترام و اکرام و در شرایط مناسب رفاهی قرار داد و برای طلبه دانش کمک هزینه تحصیلی مقرر نمود.

با این وصف رصدخانه مراغه نه تنها به عنوان یک مرکز بزرگ علمی نجومی بلکه به صورت یک سازمان و موسسه علمی مجهز، که در آن کلیه شاخه های علوم آن روز تدریس می شد، شهرت یافت.[14] این مرکز دانشگاهی بود که پس از جندی شاپور و مدارس نظامیه و مستنصریه از بزرگترین مراکز علمی اسلامی به شمار می رفت. قبل از آن رصدخانه حاکمی مصر (مربوط به قرن پنجم) تا دیر زمانی یگانه مرجع علمای هیات بود؛ ولی همین که خواجه نصیر رصدخانه تازه ای بنا کرد، رصدخانه حاکمی از اعتبار افتاد؛ زیرا رصدخانه مراغه از هر جهت کامل تر بود و پول زیادی برای تکمیل آن مصرف شد. به تعبیر دیگر می توان آن را نخستین رصدخانه نجومی به معنای کامل دانست.

مهمترین نتیجه و کار تحقیقی این رصدخانه زیجی است به نام زیج ایلخانی که بعد از رصد ستارگان و اجرام آسمانی توسط منجمان و محققان و به ریاست خواجه تنظیم شد. این زیج در اصل به زبان فارسی است که بعدها به زبان های دیگر ترجمه شد. این اثر علمی نه تنها در تحول و تکامل علم نجوم موثر واقع شد، بلکه برای نسل های بعدی نیز راهنمای خوبی به حساب آمد. این زیج شامل چهار قسمت به شرح ذیل است. الف) در تواریخ؛ ب) در سیر کواکب و مواضع و طول و عرض آنها؛ ج) در اوقات؛ د) در باقی اعمال نجوم.

جداول نجومی خواجه نصیر در جهان اسلام، غرب و شرق بودایی مشهور شد. این جداول همگی ایرانی و در توجه دانشمندان غرب به علم نجوم و تحول در هیات نجوم از منظومه بطلمیوسی به منظومه کپرنیکی و کپلری سخت مورد عنایت و محل مراجعه بودند. تا دوره رنسانس یکی از بهترین راهنمای ارصادات رصدخانه های اروپا، زیج یا جداول نجومی رصدخانه مراغه بود. رصدخانه سمرقند در قرن نهم هجری به تقلید از رصدخانه مراغه به وجود آمد. حتی رصدخانه های بزرگ مغرب زمین همچون رصدخانه های تیکو براهه و کپلر تحت تاثیر رصدخانه مراغه بوده اند. تا دوره ایلخانان ظاهراً هیچ کس طرحی که قادر باشد در دقت و صحت با طرح بطلمیوس رقابت نماید و در عین حال دارای تنها حرکات مستدیر متحدالمرکز باشد، ارائه نکرد. اما این تحول را خواجه نصیر آغاز نمود و به کمک همکارانش در رصدخانه مراغه به انجام رسانید. در عظمت کار خواجه و گنجینه عظیم رصدخانه مراغه همان بس که برخی منابع (تالیف صاحب نظران غیر ایرانی و غیر مسلمان) از آن تعبیر به مکتب نجومی مراغه کرده اند.

دوره فعالیت این مرکز را حداقل تا عصر سلطنت سلطان محمد خدابنده (قرن هشتم هجری) می دانند. قدیمی ترین طرح از این محل مربوط به کروکی مختصری است که در سال 1883 میلادی هوتوم شیندلر آلمانی آن را ترسیم کرد. این طرح تنها وضع ناهمواری های سطح تپه را نمایان می کرد و اطلاع دیگری به دست نمی داد. اولین کاوش ها به سرپرستی دکتر پرویز ورجاوند استاد باستان شناسی دانشگاه تهران از سال 1351 هجری شمسی شروع شد. این مرکز بزرگ علمی و ارصادی متأسفانه به کلی ویران شده و مدت مدیدی تنها نامی از آن بر سر زبان ها بود. خوشبختانه سازمان میراث فرهنگی و دیگر سازمان های مسئول اخیراً گام هایی را برای احیا و معرفی این بنای عظیم برداشته اند که ضمن تقدیر و امتنان امیدواریم شاهد نتایج خوب این حرکت برای شهرستان مراغه و فرهنگ غنی اسلامی ایرانی خود باشیم.

سوتیترها

اگر تمام قلمرو هنر و علوم و فلسفه را با یکدیگر در نظر بگیریم، بدون شک پس از ابن سینا، بزرگترین چهره، خواجه نصیر است و هیچ کس به اندازه او در زمینه های مختلف در دیگران تاثیرگذار نبوده است.

تا دوره رنسانس یکی از بهترین راهنمای ارصادات رصدخانه های اروپا، زیج یا جداول نجومی رصدخانه مراغه بود. رصدخانه سمرقند در قرن نهم هجری به تقلید از رصدخانه مراغه به وجود آمد. حتی رصدخانه های بزرگ مغرب زمین همچون رصدخانه های تیکو براهه و کپلر تحت تاثیر رصدخانه مراغه بوده اند.

 

سولماز شريفي بازدید : 162 سه شنبه 03 اسفند 1395 نظرات (0)

 

ابو جعفر محمد بن محمد بن حسن توسی مشهور به خواجه نصیرالدین (زادهٔ ۵ اسفند ۵۷۹ در توس - درگذشتهٔ ۱۱ تیر ۶۵۳ در بغداد) شاعر،فیلسوف، متکلم، فقیه،ستاره‌شناس، دانشمند، اندیشمند[۲]، ریاضیدان و منجم ایرانی سده هفتم است. کنیه‌اش «ابوجعفر» و به القابی چون «نصیرالدین»، «محقق طوسی»، «استاد البشر» و «خواجه» شهرت دارد

فعالیت‌های علمی

 

وی سنت فلسفه مشایی را که پس از ابن سینا در ایران رو به افول گذاشته بود، بار دیگر احیا کرد. وی مجموعه آرا و دیدگاه‌های کلامی شیعه را در کتاب تجرید الاعتقاد گرد آورد.

او رصدخانه مراغه را ساخت و در کنار آن کتابخانه‌ای بوجود آورد که نزدیک به چهل هزار جلد کتاب در آن بوده است.او با پرورش شاگردانی (همچون قطب الدین شیرازی) و گردآوری دانشمندان ایرانی عامل انتقال تمدن و دانش‌های ایران پیش از مغول به آیندگان شد.

وی یکی از گسترش دهندگان علم مثلثات استکه در قرن ۱۶ میلادی کتاب‌های مثلثات او به زبان فرانسه ترجمه گردید.

خواجه نصرالدین طوسی یکی از سرشناس‌ترین و متنفذترین شخصیت‌های تاریخ جریان‌های فکری اسلامی‌ست. علوم دینی و عقلی را زیر نظر پدرش و منطق و حکمت طبیعی را نزد دایی‌اش آموخت. تحصیلاتش را در نیشابور به اتمام رساند و در آنجا به عنوان دانشمندی برجسته آوازه یافت.

وی در زمان حمله مغول به ایران در پیش ناصرالدین، محتشم قهستان، به کارهای علمی خویش مشغول شد. در همین زمان اخلاق ناصری را نوشت. پس از مدتی به نزد اسماعیلیان در دژ الموت نقل مکان کرد، اما پس از یورش هلاکوی مغول و پایان یافتن فرمانروایی اسماعیلیان(۶۳۵ ه. خ) هلاکو نصیرالدین را مشاور و وزیر خود ساخت، تا جایی که هلاکو را به تازش به بغداد و سرنگونی عباسیان یاری نمود.

خواجه نصیر الدین توسی در ۱۸ ذی الحجه ۶۷۲ هجری قمری وفات یافت، و در کاظمین دفن گردید.

 

زادگاه و تولد

دربارهٔ زادگاه خواجه نصیرالدین توسی اختلاف است بعضی کتاب‌ها و منابع پدر وی را «شیخ وجیه الدین محمد بن حسن» از بزرگان و دانشوران قم می‌داننداما در بعضی منابع وی را زاده روستای جهرود ساوه می‌دانندکه به همراه خانواده برای زیارت امام هشتم شیعیان به مشهد عازم می‌شود و پس از زیارت، در هنگام بازگشت به علت بیماری همسرش، در یکی از محله‌های شهر توس مسکن می‌گزیند. و پس از چندی به درخواست اهالی محل علاوه بر اقامهٔ نماز جماعت در مسجد، به تدریس در مدرسه علمیّه مشغول می‌گردد. خواجه طوسی در ایام اقامت پدر در آنجا در پانزدهم جمادی‌الاول سال ۵۹۸ ق، متولد گردید. و پدرش با تفأل به قرآن کریم او را «محمد» نامید.

روزهای کودکی و نوجوانی خواجه توسی در شهر توس سپری شد. وی در این روزها پس از خواندن و نوشتن، قرائت قرآن، قواعد زبان عربی و فارسی، معانی و بیان و حدیث را نزد پدر خویش آموخت. پس از آن به توصیه پدر، نزد دایی‌اش «نورالدین علی بن محمد شیعی» که از دانشمندان نامور در ریاضیات، حکمت و منطق بود، به فراگیری آن علوم پرداخت. سپس با راهنمایی پدر در محضر «کمال الدین محمد حاسب» که از دانشوران نامی در ریاضیات بود، به تحصیل پرداخت اما هنوز چند ماهی نگذشته بود که استاد آهنگ سفر کرد و آورده‌اند که وی به پدر او چنین گفت: من آنچه می‌دانستم به او (خواجه نصیر) آموختم و اکنون سؤالهایی می‌کند که گاه پاسخش را نمی‌دانم!

پس از چندی دایی پدرش «نصیرالدین عبدالله بن حمزه» که تبحر ویژه‌ای در علوم رجال، درایه و حدیث داشت، به توس آمد و خواجه در نزد او به کسب علوم پرداخت. گرچه او موفق به فراگیری مطالب جدیدی از استاد نشد، اما هوش و استعداد وافرش شگفتی و تعجب استاد را برانگیخت به گونه‌ای که به او توصیه کرد تا به منظور استفاده‌های علمی بیشتر به نیشابور مهاجرت کند. او در شهر توس و به دست استادش «نصیر الدین عبدالله بن حمزه» لباس عالمان دین را بر تن کرد و از آن پس به لقب «نصیرالدین» از سوی استاد مفتخر شد.

خواجه سپس به نیشابور پای نهاد و به توصیه دایی پدر به مدرسه سراجیه رفت و مدت یک سال نزد سراج الدین قمری که از استادان بزرگ درس خارج فقه و اصول در آن مدرسه بود، به تحصیل پرداخت. سپس در محضر استاد فریدالدین داماد نیشابوری - از شاگردان امام فخر رازی - کتاب «اشارات ابن سینا» را فرا گرفت. پس از مباحثات علمی متعدد فرید الدین با خواجه، علاقه و استعداد فوق العادة خواجه نسبت به دانش اندوزی نمایان شد و فریدالدین او را به یکی دیگر از شاگردان فخر رازی معرفی کرد و بدین ترتیب نصیرالدین طوسی توانست کتاب «قانون ابن سینا» را نزد «قطب الدین مصری شافعی» به خوبی بیاموزد. وی علاوه بر کتابهای فوق از محضر عارف معروف آن دیار «عطار نیشابوری» (متوفی ۶۲۷) نیز بهره‌مند شد.

خواجه که در آن حال صاحب علوم ارزشمندی گشته و همواره به دنبال کسب علوم و فنون بیشتر بود، او پس از تحصیل در نزد دانشمندان نیشابور به ری شتافت و با دانشور بزرگی به نام برهان الدین محمد بن محمد بن علی الحمدانی قزوینی آشنا گشت. او سپس قصد سفر به اصفهان کرد امّا در بین راه، پس از آشنایی با «میثم بن علی میثم بحرانی» به دعوت او و به منظور استفاده از درس خواجه ابوالسعادات اسعد بن عبدالقادر بن اسعد اصفهانی به شهر قم رو کرد.

توسی پس از قم به اصفهان و از آنجا به عراق رفت. او علم «فقه» را از محضر «معین الدین سالم بن بدران مصری مازنی» (از شاگردان ابن ادریس حلی و ابن زهره حلبی) فرا گرفت. و در سال ۶۱۹ ق. از استاد خود اجازهٔ نقل روایت دریافت کرد. آن گونه که نوشته‌اند خواجه مدت زمانی از «علامه حلی» فقه و علامه نیز در مقابل، درس حکمت نزد خواجه آموخته‌است. «کمال الدین موصلی» ساکن شهر موصل (عراق) از دیگر دانشمندانی بود که علم نجوم و ریاضی به خواجه آموخت و بدین ترتیب پژوهش‌گر توسی دوران تحصیل را پشت سر نهاده، پس از سالها دوری از وطن و خانواده، قصد عزیمت به خراسان کرد.

اسماعیلیه فرقه‌ای از شیعیان است که به باور پیروانش اسماعیل فرزند جعفر صادق جانشین اوست. این گروه پس از مدتها در سال ۴۸۳ ق. به دست حسن صباح در ایران رونقی دوباره یافتند و پس از چندی، گرایشهای شدید سیاسی پیدا کرده، فعالیتهای خود را گسترش دادند. قلعه الموت در حوالی قزوین پایتخت آنان بود و علاوه بر آن قلعه‌های متعدد و استواری داشتند که جایگاه امنی برای مبارزان سیاسی به شمار می‌رفت و دستیابی بر آنها بسیار سخت بود.

خواجه نصیرالدین پس از چند ماه سکونت در قائن، به دعوت «ناصر الدین عبدالرحیم بن ابی منصور» که حاکم قلعه قهستان بود و نیز مردی فاضل و دوستدار فلاسفه بود، به همراه همسرش به قلعه اسماعیلیان دعوت شد و آزادانه و با احترام ویژه در آنجا زندگی کرد. او در مدت اقامت خود کتاب «طهارة الاعراق» نگاشت..

. نصیرالدین طوسی حدود ۲۶ سال در قلعه‌های اسماعیلیه به سر برد اما در این دوران لحظه‌ای از تلاش علمی باز ننشست و کتابهای متعددی از جمله «شرح اشارات ابن سینا»، «تحریر اقلیدس»، «تولی و تبری» و «اخلاق ناصری» و چند کتاب و رسالة دیگر را تألیف کرد. کتاب روضه التسلیم و مطلوب المومنین; تولی و تبری از جمله آثاری است که به فرمان امام اسماعیلی در الموت نوشته است.(۱-۱) خواجه در پایان کتاب شرح اشارات می‌نویسد: «بیشتر مطالب آن را در چنان وضع سختی نوشته‌ام که سخت‌تر از آن ممکن نیست و بیشتر آن را در روزگار پریشانی فکر نگاشتم که هر جزئی از آن، ظرفی برای غصه و عذاب دردناک بود و پشیمانی و حسرت بزرگی همراه داشت. و زمانی بر من نگذشت که از چشمانم اشک نریزد و دلم پریشان نباشد و زمانی پیش نمی‌آمد که دردهایم افزون نگردد و غمهایم دو چندان نشود...» از همکاران خواجه در الموت می‌توان به حسن محمود کاتب یا حسن صلاح منشی بیرجندی اشاره کرد که همراه خواجه از قهستان به الموت آمده بود وی در طول روز آنچه را که خواجه تدریس می‌کرد مکتوب می‌کرد و برداشت خویش را در اوقات فراغت به صورت شعر بیان کرده است. دیوان اشعار وی دیوان قائمیات نام دارد.

 

ز آنجا که وجود اسماعیلیان حاکمیت و قدرت سیاسی مغولان را به خطر می‌انداخت هلاکوخان در سال ۶۵۱ ق. با اعزام لشکری به قهستان آنجا را فتح کرد. حاکم قلعه پس از مشورت با خواجه نصیر، علاوه بر تسلیم کامل قلعه، از مغولان اطاعت کرد و چندی پس از آن در سال ۶۵۶ ق. تاج و تخت اسماعیلیان در ایران برچیده شد و بدین سان خواجه نصیر بزرگترین گام را در جلوگیری از جنگ و خونریزی و قتل‌عام مردم برداشته، از این رو نزد خان مغول احترام و موقعیت ویژه‌ای یافت.هلاکو بدون اجازه خواجه هیچ تصمیمی نمی‌گرفت، هیچ سفری نمی‌رفت و هیچ حکمی نمی‌داد.هلاکوخان همچنین در گشایش بغداد و کشتن واپسین خلیفهٔ عباسی، از نظرهای خواجه توسی بهره گرفت.

مستعصم (آخرین خلیفه عباسی) در دوران حکومت خود علاوه بر لهو و لعب، به خونریزی مسلمانان پرداخت. عده‌ای از شیعیان بغداد به دست پسرش (ابوبکر) به خاک و خون کشیده شدند و اموالشان به غارت رفت.علمی و ارزش فکری نصیرالدین توسی موجب شد تا هلاکو، او را در شمار بزرگان خود دانسته، نسبت به حفظ و حراست از جان وی کوشا باشد و او را در همه سفرها به همراه خویش دارد.

یک دهانه آتشفشانی ۶۰ کیلومتری در نیم کره جنوبی ماه به نام خواجه نصیر الدین طوسی نام گذاری شده است. یک خرده سیاره که توسط ستاره‌شناس روسی نیکلای استفانویچ چرنیخ در ۱۹۷۹ کشف شد نیز به نام وی نامیده شده است.

دانشگاه خواجه نصیر طوسی در تهران و رصدخانه شامخای در جمهوری آذربایجان نیز به نام او نام گذاری شده‌اند.

در سال ۲۰۱۳ میلادی، پایگاه جستجوگر گوگل، به مناسبت ۸۱۲ امین سالگرد تولد خواجه نصیر الدین طوسی، تصویری از وی در وبسایت خود گذاشت که در کشورهای عربی قابل دسترسی بود. به گفته بی‌بی‌سی، در این عکس بر ایرانی‌تبار بودن این دانشمند تأکید شده بود که واکنش‌هایی را در کشورهایی عربی درپی‌داشت.

در ایران روز ۵ اسفند سالروز تولد خواجه نصرالدین طوسی را روز مهندس نامگذاری شده‌است.

 

شاگردان

  1. جمال الدین حسن بن یوسف مطهر حلی (علامه حلی - متوفی ۷۲۶ ق) او از دانشوران برزگ شیعه بود که آثار گران‌سنگی از خود به جای نهاد. وی شرحهایی نیز بر کتابهای خواجه نگاشت.
  2. کمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی. او حکیم، ریاضیدان، متکلم و فقیه بود و عالمان بزرگی از محضرش استفاده کردند. وی گرچه در رشتهٔ حکمت زانوی ادب و شاگردی در مقابل خواجه بر زمین زد، از آن سو خواجه از درس فقه وی بهره‌مند شد. این محقق بحرینی شرح مفصلی بر نهج البلاغه نوشته که به شرح نهج البلاغة ابن میثم معروف است.
  3. محمود بن مسعود بن مصلح کازرونی، معروف به «قطب‌الدین شیرازی» (متوفی ۷۱۰ ق.) او از شاگردان ممتاز خواجه‌است وی در چهارده سالگی به جای پدر نشست و در بیمارستان به طبابت پرداخت. سپس به شهرهای مختلفی سفر کرد و علم هیئت و اشارات ابوعلی را از محضر پرفیض خواجه نصیر فرا گرفت. قطب الدین کتابهایی در شرح قانون ابن سینا و در تفسیر قرآن نوشته‌است.
  4. کمال الدین عبدالرزاق شیبانی بغدادی (۶۴۲۷۲۳ ق.) او حنبلی مذهب و معروف به ابن الفُوَطی بود. این دانشمند مدت زیادی در محضر خواجه علم آموخته‌است. وی از تاریخ نویسان معروف قرن هفتم است و کتابهای معجم الآداب، الحوادث الجامعه و تلخیص معجم الالقاب از آثار اوست.
  5. سید رکن الدین استرآبادی (متوفی ۷۱۵ ق.) از شاگردان و همراهان خاص خواجه بوده و شرح‌هایی بر کتابهای استاد خویش نوشته و علاوه بر تواضع و بردباری، از احترامی افزون برخوردار بوده‌است. وی در تبریز به خاک سپرده شده‌است.

برخی دیگر از شاگردان خواجه نصیر عبارتند از:

واجه نصیرالدین طوسی زمانی پیش از سال 611 هجری قمری در مقال پیشروی مغولان به یکی از قلعه‌های ناصرالدین محتشم فرمانروای اسماعیلی پناه برد، اینکار به وی امکان داد که برخی از آثار مهم اخلاقی ، منطقی ، فلسفی و ریاضی خود از جمله مشهورترین کتابش اخلاق ناصری را به رشته تحریر درآورد. قسمت اعظم 150 رساله و نامه‌های طوسی به زبان عربی نوشته شده است. وسعت معلومات و نفوذ او با ابن سینا قابل قیاس است، جز آنکه ابن سینا پزشک بهتری بود و طوسی ریاضیدان برتری. از 5 کتابی که در زمینه منطق نوشته شده است اساس الاقتباس از همه مهمتر است.

در ریاضیات تحریرهایی بر آثار آوتولوکوس ، آرستارخوس ، اقلیدس ، آپولونیوس ، ارشمیدس ، هوپسیکلس ، تئودوسیوس منلائوس و بطلمیوس نوشت. از جمله مهمترین آثار اصیل اصیل وی در حساب ، هندسه و مثلثات ، جوامع الحساب بالتخت و التراب ، رساله الشافیه و اثر معروفش کتاب شکل القطاع است که به نوشته‌های رگیومونتانوس اثر گذارده است. معروفترین آثار نجومی وی زیج ایلخانی که در سال 650هجری قمری نوشته شده می‌باشد و همچنین تذکره فی علم الهیئه است، کتاب تنسوق نامه و کتابهایی در زمینه اختر بینی نیز نوشته است. احتمالاٌ برجسته ترین کار طوسی در ریاضیات در زمینه مثلثات بوده است.

در کشف القناع عن اسرار شکل القطاع ، وی نخستین کسی بود که مثلثات را بدون توسل به قضیه منلائوس یا نجوم توسعه بخشید و هم او بود که برای نخستین بار قضیه جیوب را که رویداد برجسته‌ای در تاریخ ریاضیات است به روشنی بیان کرد. در نجوم تذکره فی علم الهیئه وی شاید کاملترین نقد بر نجوم بطلمیوسی در قرون وسطی و معرف تنها الگوی ریاضی جدید حرکت سیارات است که در نجوم قرون وسطی نوشته شده است. این کتاب به احتمال زیاد از راه نوشته‌های منجمان بیزانسی به کوپرنیک اثر گذاشته است و همراه با کار شاگردان طوسی متضمن تمام تازه‌های نجوم کوپرنیکی است، به استثنای فرضیه خورشید مرکزی آن.

خواجه نصیرالدین با اینکه سر و کارش بیشتر در سیاست و اجتماع بوده ، روشنترین راه را که برای رسیدن به جهان جاودانی نشان می‌دهد دیانت است. اگر چه در تمام نوشته‌های خود دم از استقلال و معرفت می‌زند اما آشکارا می‌گوید دانش تنها از ایمان و دین حاصل می‌شود و حقیقت دانش را دین می‌داند که تسلی بخش جانها و روان بخش کالبدهای افسرده است. طوسی بیشتر به عنوان منجم معروف است و رصدخانه وی یک مؤسسه علمی در تاریخ علم به شمار می‌رود. کتاب تنسوق نامه او از لحاظ موضوع فقط در مقایسه با مشابهش یعنی کتاب بیرونی (کتاب الجماهر فی معرفت الجوهر) در درجه دوم اهمیت قرار دارد، طوسی یکی از پیشروترین فلسفه اسلامی است که تعلیمات مشایی ابن سینا را پس از آنکه در طول دو سده در محاق کلام قرار گرفته بودند احیاء کرد. او مظهر نخستین مرحله ترکیب تدریجی مکتبهای مشایی و اشراقی است، اخلاق ناصری وی رایجترین کتاب اخلاقی بین مسلمانان هند و ایران بوده است.

تجرید العقاید او در کلام مبنای الهیات اصولی شیعه دوازده امامی است. طوسی احتمالا‌ بیش از هر فرد دیگر مایه احیای علوم اسلامی بوده است. گروهی خواجه را برهم زننده وحدت دو ملت عربی و اسلامی می‌پندارند و می‌گویند بدست او وحدت عربی در آن زمان پاشیده شد. در حقیقت خواجه در این باب گناهی نداشت و اگر لیاقت خواجه پس از آن همه خونریزی به داد مسلمانان نرسیده بود جهان اسلامی امروز چه وضعیتی داشت؟

فعالیت‌های شاخص علمی

فلسفه مشائی

خواجه نصیر کوشید تا با پاسخ به انتقادات متکمین اشعری بخصوص محمد غزالی و فخر رازی، از فلسفه مشائی دفاع کند و با شرح و بسط آرای فلسفی ابن سینا به آن قوتی مجدد ببخشد.

کلام شیعه

خواجه نصیر با استفاده از آرای فلسفی ابن سینا کلام شیعه را بر برهان های عقلی مبتنی کرد. اثر وی به نام تجرید الاعتقاد یکی از مهمترین متون کلامی شیعه است که شرح های متعددی بر آن نگاشته شده است.

جغرافیا

مجلهٔ شوروی امروز (به انگلیسی: Today sovietunion) از انتشارات متکی به تحقیقات دانشمندان روسیه در مقالهٔ پیش‌گام دیگر کلمبوس (به انگلیسی: Another forerunner of columbus) ضمن مطالعهٔ جداول نجومی خواجه نصیر توسی متوجه شدند که وی مختصات قاره آمریکا را دو سده پیش از کشف این قاره توسط کریستف کلمب مشخص کرده است.

مثلثات

در کتاب شکل القطاع مثلثات را برای اولین بار به عنوان دانشی مستقل معرفی کرد و آن را در پیش‌گفتار علم نجوم معرفی می‌کند و قوانین اساسی برا حل مثلثات مسطح و کروی مطرح می‌کند.

فیزیک

در کتاب تجریک‌الکلام دربارهٔ نور و با تکیه بر نظریهٔ ذره مطالبی را عنوان می‌کند که فوق‌العاده اهمیت دارد.

در کتاب البصائر نوشتهٔ اقلیدوس وی انتشار صوت را به امواج آب تشبیه می‌کند و به آن پرداخته است.

وی در نحوهٔ استفاده از ساعت آفتابی ابتکار جدیدی برای رصد کردن به خرج داده‌است که این ابتکار در علم ستاره‌شناسی ارزشمند است.

نجوم

خواجه نصیرالدین طوسی «زیج ایلخانی» را از روی رصدهای انجام‌شده در رصدخانهٔ مراغه تدوین کرده‌است. زیج ایلخانی سده‌ها از اعتبار خاصی در بسیاری از سرزمین‌های آن زمان -از جمله در چین- برخوردار بوده‌است و در سال ۱۳۵۶ میلادی (۳۰۰ سال پس از مرگ طوسی) ترجمه و در اروپا منتشر شد. قدیمی‌ترین نسخهٔ این زیج در کتابخانهٔ ملی پاریس نگهداری می‌شود.

نمونه‌ای از اشعار علمی

خواجه نصرالدین برای آسان‌تر کردن علوم برای دانشجویان بعضی از مباحث علمی را به صورت شعر (نظم) بیان می‌کرد.

فرق بین دال و ذال معجم
آنانکه به فارسی سخن می‌رانند   در موضع دال - ذال را ننشانند
ماقبل وی ار ساکنِ جز وای بوذ   دال است و گرنه ذال معجم خوانند
تشریح ۷ پردهٔ چشم و سه گونه آب که در آنهاست
کرد آفریدگار تعالی به فضل خویش   چشمت به هفت پرده و سه آب منقسم
صلب و مشمیه و شبکه، زجاجیه و جلید   پس عنکبوت و بیض و عنب، قرن و ملتحم

وفات

تاریخ وفات او هیجدهم ذیقعده سال ۶۷۳ ق. است. و در حرم کاظمین و پایین پای دو امام مدفون شد.بنا به وصیتش بر روی سنگ مزارش این آیه قرآن را نگاشتند. «و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید» = «و سگشان (به حالت پاسبانی) دو دست خویش بر درگاه (غار) گشاده بود».

مذهب

بر اساس آثار خواجه نصیر در مسلمان و شیعه بودن او تردیدی نیست. اما در اینکه آیا او در ادوار مختلف زندگیش شیعه امامی یا شیعه اسماعیلی بوده نزد مورخین اختلافاتی وجود دارد. از این لحاظ زندگانی خواجه را میتوان به سه بخش تقسیم کرد.

  1. او به باور اکثر تاریخ نویسان در ابتدای زندگی و قبل از پیوستن به اسماعیلیان شیعه امامی بوده است در عین حال، عده ای این احتمال را که او در یک خانواده شیعی اسماعیلی به دنیا آمده باشد منتفی ندانسته اند.
  2. خواجه بین سالهای ۶۱۹ تا ۶۲۴ به قلاع اسماعیلیه وارد شد.نظر نویسندگان درباره علت ورود خواجه به قلاع مختلف است. گروهی قائلند که خواجه به اجبار نزد اسماعیلیان رفته است، و در مقابل، عده ای برآنند که او با میل خود نزد آنان رفته و با این حال پس از اینکه تصمیم گرفت از پیش آنان برود به وی اجازه ندادند و او را محبوس کردند.گروهی نیز معتقدند که او در تمامی دوران حضورش در میان اسماعیلیان آزادی کامل داشت و میتوانست بدون درد سر عقاید مخالف خود را ابراز کند.در طی حدود ۳۰ سال اقامت در قلاع اسماعیلیه در مورد مذهب خواجه طوسی نظرات گوناگونی وجود دارد. به بیان حمید ملک مکان «فعالیت های علمی متعدد، کتاب ها و رساله هایی که وی در زمینه های مختلف نوشته، و نیز مدت طولانی ای که با اسماعیلیان زندگی کرده و با آنان حشر و نشر داشته است، عامل مهمی در اختلاف آرا و اقوال دانشمندان و نویسندگان درباره وی شده است.»از طرفی «علمای اثناعشری که خواجه را امامی می دانند مصرانه منکرند خواجه به کیش اسماعیلی درآمده بوده و صحت انتساب رسالات اسماعیلی بدو را که در میان اسماعیلیان محفوظ مانده است، انکار می کنند.» برخی از آنها با قبول انتساب این رسالات به او آنها را محصول تقیه خواجه برای حفظ جان خود در دوره اسارت میدانند. این نظر با تغییر مقدمه اخلاق ناصری منتسب به خواجه تقویت میشود، چرا که در آنجا تصریح میکند که «به حکم اضطرار بر اسماعلیان وارد شده و مقدمه کتاب را بر طبق عقیده آنان، نه اهل شریعت و سنت نگاشته است.»عده ای هم بر این باورند که خواجه در این دوران واقعاً تحت تاثیر عقاید اسماعیلیان قرار گرفته و به کیش ایشان روی خوش نشان داده بود.
  3. نزد مورخین تردیدی نیست که پس از سال ۶۵۴ و سقوط دولت اسماعیلی نزاری تا پایان عمر، خواجه نصیرالدین به مذهب شیعی دوازده امامی زندگی کرد. او در این مدت مهمترین کتاب های کلامی خود را بر طبق این آیین نوشت که از جمله آنها میتوان تجرید العقاید، قواعد العقاید، فصول و امامت را نام برد.وصیت او مبنی بر دفن پیکرش در پایین پای موسی کاظم و محمد جواد (امامان هفتم و نهم شیعیان امامی) موید این مطلب است که او در هنگام مرگ به عقیده اسماعیلیه نبوده است.

خانواده

خواجه نصیر سه پسر از خود به یادگار نهاد: صدرالدّین علی، فرزند بزرگ او که همواره در کنار پدر و همگام با او بود و در فلسفه، نجوم و ریاضی بهره کافی داشت. دومین فرزندش اصیل الدین حسن نیز اهل دانش و فضیلت بود و در زمان حیاتش اغلب به امور سیاسی مشغول بود. فرزند کوچک خواجه فخر الدین محمد بود که ریاست امور اوقاف در کشورهای اسلامی را به عهده داشت.

 

 

 

سولماز شريفي بازدید : 45 سه شنبه 03 اسفند 1395 نظرات (0)

 

طرز تهیه ماکارونی آلمانی :

ماکارونی را کامل پختم آبکش کردم ریختم داخل ظرف پیرکس و بعد مایه ماکارونی را ریختم روی ماکارونی و بعد از آن پنیر پیتزا ریختم و با فلفل دلمه ای و گوجه گیلاسی تزیین کردم، روی آن را سلفون کشیدم و چند سوراخ ایجاد کردم 5 دقیقه داخل مایکروفر گذاشتم بعد سلفون را برداشتم و 3 دقیقه بدون سلفون داخل مایکروفر گذاشتم و تمام.

سولماز شريفي بازدید : 53 سه شنبه 03 اسفند 1395 نظرات (0)

 

 

آدمهای مغروض فقط چیزهایی را كه دوست دارند می‌بینند. 

آورده‌اند كه ... 

در زمانهای قدیم، پادشاه ظالمی بود كه به كیش یهود بود. او بخاطر تعصب هم كیشان خود مسیحیان را می‌كشت. با این كه موسی پیامبر یهود و عیسی پیامبر مسیحیان هر دو در یك راستا قدم برمی‌داشتند. ولی آن شاه یك فرد احول و دو بین بود از این رو تصور می‌كرد كه عیسی و موسی از هم جداهستند. 

 

چون غرض آمد هنر پوشیده شد صد حجاب از دل به سوی دیده شد 

خشم و شهوت ، مرد را احول كند ز استقامت روح را مبدل كند 

شاه یهودی كه كمر به قتل مسیحیان بسته بود ، وزیری داشت بسیار نیرنگ باز ، او را به شاه پیشنهاد كرد و گفت : مسیحیان، دین خود را مخفی می‌كنند و در نتیجه از تیغ تو جان سالم به در خواهند برد . من در ظاهر خود را مسیحی معرفی می‌كنم و در میان آنها می روم و كم كم با حیله و فریبی كه به كار خواهم بست . پیشوای آنها خواهم شد و بدین ترتیب، یكایك آنها را شناسایی خواهم كرد .

 

سپس اختلاف میان آنها خواهم انداخت و خودشان را به جان هم می‌اندازم. اكنون دستور بده تا من را شكنجه دهند. تا آنها فكر كنند به جرم مسیحی بودن این طور آزار دیده ام و بعد مرا از شهر خویش بیرون كن و ... 

شاه تمام كارهایی را كه وزیر پیشنهاد كرده بود اجرا كرد و با این تزویر به شناسایی اقدام كرد. از طرفی دیگر مسیحیان وقتی وزیر شكنجه شده را دیدند، او را به عنوان مجاهدی صبور ، كه در راه دین مسیح، صدمه بسیار دیده است. پناه دادند و به گرد او جمع شدند. وزیر مدت ۶ ماه در میان آنها زیست و در آن اجتماع، دارای موقعیت بسیار عظیمی شد. او آرام آرام، بذر نفاق و اختلاف را در دل مسیحیان، بارور ساخت و بدین ترتیب آنها را گروه گروه كرد و برای هر گروهی، امیری قرار داد. سپس نقشه‌ای كه كشیده بود، گروههای مختلف را به جان هم انداخت و فرقه‌های گوناگون به جان هم افتادند. 

 

آری بدون این كه احتیاج به لشكركشی پادشاه یهودی وجود داشته باشند خود مسیحیان، همدیگر را تار و مار كردند.

منبع:shamiim.ir

سولماز شريفي بازدید : 66 سه شنبه 03 اسفند 1395 نظرات (0)

 

 

اگر چرک یقه و یا لبه آستین کم باشد آن با شستشوی مقدماتی و اصلی از بین می رود

 

 لباس را در لگنی از آب گرم با یک فنجان سرکه و یک چهارم فنجان نمک به مدت یک ساعت خیس کنید سپس طبق معمول بشویید.

 

 پیراهن را در محلولی از ۲ قاشق غذاخوری کرم دوتارتار در ۴ لیتر آب گرم به مدت یک ساعت قرار دهید و سپس طبق معمول بشویید.

 

لکه را در محلولی از نصف فنجان آب گرم و ۲ آسپرین پودر شده ۲ تا ۳ ساعت خیس کنید.

 

 آخرین روش، لکه را در قسمت های مساوی آب گرم و آب اکسیژنه به مدت یک ساعت یا بیشتر خیس کرده و طبق معمول بشویید.

 

 همچنین اگر چرک دور یقه و یا لبه آستین کم باشد می توان آن را با شستشوی مقدماتی و اصلی از بین برد.

سولماز شريفي بازدید : 54 سه شنبه 03 اسفند 1395 نظرات (0)

 

 

همه ما در مدرسه خوانده‌ایم که زمین هفت قاره دارد اما ممکن است از این بعد تعداد قاره های سیارۀ ما در کتاب های درسی تغییر کند و بخوانیم که دنیا هشت قاره دارد.

قله کوک، بلندترین نقطه نیوزیلند یا به عبارتی زیلاندیا

 

دانشمندان می‌گویند دو دهه تحقیق و گردآوری اطلاعات وجود قاره‌ای جدید را مشخص کرده، قطعه زمین پهناوری که تمام ویژگی‌های یک قاره دارد و تقریبا تمام آن زیر آب است، در اقیانوس آرام جنوبی، فقط قله کوه‌ها و چند جزیره کوچک از آب بیرون هستند، آن قله ها را ما به نام نیوزیلند می‌شناسیم و آن جزایر را به نام مجمع الجزایر کالدونیای نو.

 

قاره هشتم زیلاندیا نام گرفته است و دانشمندان برای به رسمیت شناختن آن تلاش خود را آغاز کرده‌اند. بر اساس این تحقیق که در نشریه انجمن جغرافی آمریکا منتشر شده قاره زیلندیا پنج میلیون کیلومتر مربع وسعت دارد، تقریبا دو سوم مساحت قاره مجاور، استرالیا.

درصد این قاره زیر آب است و فقط دو قطعه زمین بزرگ، دو جزیره شمالی و جنوبی نیوزیلند و مجمع‌الجزایر کالدونیای نو از آب بیرون هستند. شاید به نظر برسد برای اینکه قاره‌ای بعنوان قاره شناخته شود لازم است که زیر آب نباشد اما دانشمندان برای اینکه قاره‌ای را قاره بدانند معیارهای دیگری را در نظر می گیرند:

 

بلندتر بودن از محیط اطراف

تمایز زمین‌شناختی

محدوده کاملا مشخص

پوسته ای ضخیم تر از کف اقیانوس

 

و این قاره جدید تمام این مشخصات را دارد.

پژوهشگرانی که این تحقیق را انجام داده‌اند می گویند قرار دادن زیلاندیا در زمره قاره‌های جهان فقط اضافه شدن یک نام به فهرست قاره ها نیست؛ قاره ای که اینگونه زیر آب رفته اما همچنان یک پارچه است و قطعه قطعه نشده برای شناخت “پیوستگی یا گسستگی پوسته قاره‌ها” مفید است. حالا با این قاره جدید باید چه کرد؟ باید کتاب‌های درسی را تغییر داد و تعداد قاره‌ها را به هشت افزایش داد؟

 

مثل همین پلوتو که همیشه بعنوان سیاره نهم منظومه شمسی در کتابهای درسی حضور داشت اما در چند سال گذاشته از این عنوان خلع شد و به جسم فرانپتونی تنزل مقام پیدا کرد. هیچ نهاد مرجع بین‌المللی برای شناسایی رسمی قاره‌ها وجود ندارد. شاید گذر زمان و تحقیقات بیشتر به این قاره هشتم آنقدر اعتبار دهد که نویسندگان کتاب‌های درسی را به تغییر تعداد قاره ها متقاعد کند.

 

منبع: bigbangpage.com 

سولماز شريفي بازدید : 107 دوشنبه 02 اسفند 1395 نظرات (0)

 

 

کنسرت مشترک عالیم قاسم اف و پرواز همای در تهران

رسانه نوا - عالیم قاسیم‌اف خواننده سرشناس آذربایجان همراه با پرواز همای تازه ترین کنسرت خود را در مرکز همایش های برج میلاد تهران برگزار می‌کند.

شنیده‌ها حاکی از آن است که عالیم قاسم اف خواننده شهیر موسیقی کشور آذربایجان برای برگزاری کنسرت در مرکز همایش های برج میلاد تهران طی روزهای ۱۸ و ۱۹ اسفند ماه به ایران سفر می‌کند.

در این کنسرت که بعد از کنسرت این خواننده جهانی کشور آذربایجان با ارکستر بادی تهران به نوعی تازه‌ترین اجرای زنده وی در کشورمان به حساب می آید، قرار بر این است که ۴۵ دقیقه از کنسرت به اجرای عالیم قاسیم اف و ۴۵ دقیقه نیز به اجرای گروه «مستان» به خوانندگی پرواز همای اختصاص پیدا کند.

گفتنی است، ارکستر بادی تهران به سرپرستی سینا ذکایی طی روزهای ۲۱ و ۲۲ دی ماه در تهران کنسرت مشترکی را با عالیم قاسیم اف اجرا کرده بود. در این برنامه مهم‌ترین و محبوب‌ترین قطعات موسیقی آذربایجان به صورت ارکسترال تنظیم شده بود که با خوانندگی عالم قاسیم اف ر

خانه ستارگان موسیقی

وی صحنه رفت.

منبع
دوشنبه, 02 اسفند 1395 16:27
سولماز شريفي بازدید : 53 دوشنبه 02 اسفند 1395 نظرات (0)

 

 

جزئیات جدیدترین اثر محسن چاوشی اعلام شد

رسانه نوا - محسن چاوشی از پخش تازه‌ترین اثر خود در برنامه «خندوانه» خبر داد.

محسن چاوشی که مدتی است خبر همکاری وی با رامبد جوان با ساخت قطعه‌ای برای برنامه «ختدوانه» به گوش می‌رسد، سرانجام جزئیات انتشار این قطعه را اعلام کرد.

چاوشی با اعلام این خبر گفت: «زندان» یکشنبه از برنامه خندوانه پخش خواهد شد؛ این قطعه در اینترنت نیز  همزمان منتشر می‌شود.

گفتنی است؛ آهنگساز و تنظیم کننده قطعه زندان محسن چاوشی است و این بار نیز یکی از اشعار مولانا به عنوان ترانه این اثر انتخاب شده است. همچنین عادل روح نواز به عنوان نوازنده گیتار الکتریک در این قطعه با محسن چاوشی همکاری کرده است.

دوشنبه, 02 اسفند 1395 20:42
سولماز شريفي بازدید : 70 دوشنبه 02 اسفند 1395 نظرات (0)

 

 

نخستین عکاس ایران را بشناسید
پیدایش عکس و دوربین عکاسی برای اولین بار در اواخر دوره حکومت محمد شاه قاجار توسط نظامیان و مستشاران اروپایی که به تهران رفت و آمد داشتند، گزارش شده است.
 عکس هایی که در ابتدا از تهران گرفته شده شامل عکس هایی از زندگی مردم و درباریان قاجار بود که متاسفانه نخستین عکس های برگرفته شده از ایران در موزه ها و مراکز فرهنگی خارج از کشور نگهداری می شود. با روی کار آمدن ناصرالدین شاه و علاقه وی به دوربین عکاسی، عکاسی از انحصار فرنگیان خارج شد.


وی عکاسی را از شخصی فرانسوی به نام «مسیو کارلیان» آموخت. خودش به کار عکاسی، ظهور فیلم و چاپ عکس پرداخت. از جمله عکس های معروفی که ناصرالدین شاه از خود به جا گذاشته است، عکسی از مهدعلیا (مادرشاه) و زنان حرمسرایش است. وی به غیر از عکاسی از زنان و سوگلی هایش، از بناها، مناظر، شکارگاه ها، ییلاقات و زندانیان سیاسی عکس می انداخت.

 

بسیاری از عکس هایی که ناصرالدین شاه از زندانیان سیاسی گرفته در آلبوم خانه کاخ – موزه گلستان نگهداری می شود و جمله «خودمان انداختیم» دیده می شود.
پس از ناصرالدین شاه، سایر عکس های برجای مانده از دوران قاجار، عکس هایی از مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه، احمد شاه است که در حالت های مختلف ایستاده، نشسته، سوار بر کالسکه اسب دیده می شود و کمتر عکسی از مناظر طبیعی در آن روزگار به ثبت رسیده است.

 

با روی کار آمدن پهلوی اول، عکس های بجای مانده در آن دوران بیشتر از احداثاث، ابنیه عمارات، پل ها، ساختمان، دانشگاه، خیابان کشی، شهرسازی، پارک، دانشکده، مدرسه و قشون است.


ناگفته نماند که تا مدت ها ی مدیدی عکاسی در انحصار درباریان بود و آنها از عکس به عنوان وسیله ای جهت پیشبرد پاره ای از اهداف و مقاصد خاص خود استفاده می کردندو اگر در اوایل دوربین عکاسی فقط به منظور گرفتن عکس های یادگاری و نمایش مورد استفاده قرار می گرفت، به تدریج با استفاده از تکنیک های جدید عکاسی، عکس در زمینه های دیگر به کار گرفته شد. تا جایی که گروهی از دربایان برای تخریب چهره برخی از رجال سیاسی به دفعات عکس افراد مهم و سرشناس و یا دشمنان خود را با بدن حیواناتی نظیر سگ، گربه، الاغ و... مونتاژ و درمیان مردم توزیع می کردند.


عکاسی که در ابتدا برای تفنن شاه و درباریان به تهران راه یافت، بعدها وسیله ای شد تا عده ای از شاگردان ممتاز و با استعداد دارالفنون برای آموختن فن عکاسی به اروپا اعزام شوند و چند نفر از آنها بعد از مراجعت مورد توجه ناصرالدین شاه قرار گرفتند و به عنوان عکاسباشی در دارالخلافه مبارکه ناصری مشغول به کار شدند و حتی برخی از آنها در مسافرت های داخلی و خارجی شاه را همراهی می کردند.

 

محمدرضا بیگی، نگارنده کتاب تهران قدیم، نام عده ای از عکاسباشیان پایتخت را به ترتیب قدمت و مسوولیت برشمرده است:
«حاج میرزاعلی عکاسباشی – آقا رضای پیشخدمت (اقبال السلطنه)، عزیز خواجه (متصدی تاریکخانه و ظهور عکس)، عباسعلی بیگ (ناظم عکاسخانه)، معتمدالسلطان (رییس عکاسخانه)، حسنعلی (عکاسباشی)، عبدالله قاجار (عکاسباشی مدرسه دارالفنون)، محمدحسین قاجار و میرزا جهانگیرخان. در این میان حسنعلی عکاسباشی و عبدالله قاجار از کسانی بودند که عکاسی را در اروپا آموخته بودند و به سایران آموزش می دادند».

 

اما تاریخ، عبدالله قاجار را پدر عکاسی ایران می شناسد و عکس های متعلق به دوران قاجار که توسط وی تهیه شده است باعث ترقی و پیشرفت وی در این رشته بیش از سایر رشته ها شد.
مردم تهران نسبت به این ابزار فرنگی و ماحصل آن آشنایی چندانی نداشتند. مشاهده تصویری از یک نفر که دقیقا با واقعیت مطابقت داشته باشد امری بسیار حیرت انگیز و تعجب آور برای عامه مردم بود.متداول شدن عکس در میان مردم را باید از زمان اجباری شدن ثبت احوال در تهران و سایر شهرستان ها دانست.

 

نخستین سجل احوال که در زمان آخرین شاه قاجار به مردم تکلیف شده بود ورقه ای بدون عکس بود. اما با روی کار آمدن پهلوی اول، دستور عکس دار شدن سجل داده شد و مردم اجبارا با عکس و عکاسی سر و کار پیدا کردند.


مناظر مضحک عکس گرفتن ها برای ثبت احوال، ماجراهای خنده آوری را در تهران آن روزگار ایجاد کرده از آن جمله که برخی از مردم از دوربین عکاسی وحشت داشتند و حاضر به نشستن در جلوی آن نبودند یا اینکه خودشان را مچاله می کردند و یا با دست های شان صورت شان را می پوشانیدند در نتیجه عکاسان وقت زیاد را صرف ادا و اطوار های عامه مردم می کردند و با سخنان شان به آنها قوت قلب می دادند تا ترس شان از بین برود.


به عنوان مثال اگر پیرمردی برای عکاسی می آمد و ترس داشت، عکاس به وی می گفت اگر دوست داری مسجد آبادی یا محله تان را ببینی، تکان نخور و داخل سوراخ دوربین را نگاه کن که الان آن منظره جلویت نمایان می شود و یا اگر جوان بود، عکاس از وی می پرسید که کدام یک از رفقایت را دوست داری و وقتی جواب می داد، فلانی به او می گفت، جُم نخور، اکنون دوستت را داخل دوربین می بینی.


در اوان رواج صنعت عکاسی در تهران، تنها عکاسخانه تهران «عکاسخانه مبارکه دولتی» بود که همگان به آنجا راه نداشتند و بیشتر اشراف و اعیان به این عکاسخانه می رفتند. عکاسخانه مذکور در خیابان جبارخانه به مدیریت عباسعلی بیگ بود و قیمت عکس در این عکاسخانه بستگی به کوچکی و بزرگی عکس داشت.


اما نخستین عکاسخانه عمومی تهران در خیابان علا ءالدوله (فردوسی) گشایش یافت که متعلق به شخصی به نام «روسی خان» بود. بعداز وی نیز فردی به نام ماشاءالله اقدام به پرپایی عکاسخانه ای در بازار بین الحرمین کرد که به عکاسخانه بین الحرمین ماشاءالله شهرت داشت. این دو عکاسخانه مختص مردم عادی بود. زنان تهرانی به هیچ عنوان راضی نمی شدند که داخل عکاسخانه های عمومی بشوند و نامحرم از آنان عکس بیندازد.


به دلیل عمومیت یافتن عکاسی در خانواده های اعیان و اشراف، چند نفر از زنان و دختران نیز به تجربه کردن این صنعت نوظهور پرداختند و معروف ترین آنها که نامش به عنوان اولین عکاس زن ایران به ثبت رسیده، اشرف السلطنه همسر محمدحسن خان اعتمادالسلطنه بود که عکاسی را از شاهزاده محمدمیرزا آموخته و راسا به فعالیت می پرداخت. اما نخستین زنی که به عکاسی عمومی پرداخت، خانم حداد بود که زنان برای گرفتن عکس به عکاسخانه وی در میدان شاهپور می رفتند.


در تهران قدیم، عکس ها همگی در روز و توسط نور آفتاب برداشته می شد اما نخستین عکاسی که در شب عکس گرفت، جعفر خادم بود. ابتکار جالب وی به این صورت بود که پودر منیزیوم را در ظرف درازی ریخته و دو طرف پودر را به سر سیم لخت برق وصل کرد و با آماده شدن عکس، کلید برق را زده منیزیوم مشتعل و تولید نور درخشان می کرد در این هنگام فلاش به کار می افتاد، خادم نخستین عکس در هنگام شب را از چهارراه حسن آباد گرفت و به دلیل نبود رقیب، عکس شب بسیار گران و تقریبا سه برابر قیمت عکس های روز بود.


این عکاسخانه به نام خادم با آویختن تابلویی به نام «عکاس شب و روز» باعث حیرت و اعجاز مردم شد. جعفر خادم که از دوستان رضاخان بود بعد از به سلطنت رسیدن وی به خدمت دربار او درآمد و عکاس مخصوص دربار شد و پسرش به نام علی خادم نیز بعدها جانشین پدرش شد.


قیمت عکس و شرایط پرداخت در آن دوران به این گونه بود که عکاس در ابتدا پیش پرداختی دریافت نمی کرد. بعداز تحویل عکس، پول را نقدا می گرفت. شش عکس شش در چهار فوری از یک قران تا دو قران و غیرفوری سه تا چهار قران و اگر همراه با کارت پستال بود برای مشتری پنج قران تمام می شد.

fun.


سولماز شريفي بازدید : 53 دوشنبه 02 اسفند 1395 نظرات (0)

 

ماندولین سازی است کوچک‌تر از گیتار و تا حدی گلابی شکل، دارای هشت سیم است که دو به دو به هم جفت شده‌اند که چهار زوج‌سیم تشکیل می‌دهند و رایج‌ترین کوک برای این سیم‌های جفت، فاصله پنجم درست است.

این ساز از خانواده لوت است و از حدود سال  ۱۶۰۰ به ایتالیا برده شد. ماندولین با مضراب یا زخمه انگشتان نواخته می‌شود. نه فقط قادر به اجرای نت‌های کوتاه جدا است، بلکه سیم‌های زوج آن امکان تعادل بسیار سریع بین دو نت هم فاصله را به وجود می‌آورد به طوری که افهٔ نسبتاً طویل با نوعی ترمولو منتج می‌گردد. صفحه انگشت‌گذاری آن پرده‌بندی شده‌است.

 

ساختمان و صدا دهندگی ساز ماندولین
شکل ماندولین اشک مانند، دایره‌ای و یا تخم‌مرغی است و سوراخ صدای آن می‌تواند شبیه F یا دایره‌ای شکل باشد، دسته آن پرده‌گذاری شده و قسمت پشتی آن یا مسطح و یا دایره‌ای شکل است.

 

ساز ماندولین گاهی در ارکسترهای اپرایی به کار رفته است

 

سیم‌های دست باز ماندولین
معمول‌ترین شکل کوک این ساز همانند ویلن از بم به زیر به صورت سل-ر-لا-می است. این ساز توانایی تولید صداهای طولانی که از ویلن تولید می‌شود را ندارد و این مشکل به وسیله نواختن ترمولو (همان تکنیکی که در تا و سه تار به آن ریز گفته می‌شود) برای نواختن آکوردها ونت‌های طولانی حل شده‌است.


آثار عمده برای ماندولین
ساز ماندولین گاهی در ارکسترهای اپرایی به کار رفته است مانند اپرای اتللو اثر وردی. آنتونیو ویوالدی یک کنسرتو برای یک ماندولین (کنسرتو در ر ماژور اپوس ۶ شماره ۳) و دو کنسرتو برای دو ماندولین ساخته‌است. موتسارت در اپرای دون جوان از آن استفاده کرده‌است و بتهوون نیز چند سوناتین برای آن نوشته‌است، پاگانینی هم چند سرناد برای این ساز با همراهی گیتار ساخته‌است.
منبع : fa.wikipedia.org


سولماز شريفي بازدید : 59 دوشنبه 02 اسفند 1395 نظرات (0)

 

 

داستان زیر از کتاب داستان کوتاه “باران و خشت و چند داستان دیگر” نوشته ی “حسین مقدس انتخاب شده است.


داستان زیر از کتاب داستان کوتاه "باران و خشت و چند داستان دیگر” نوشته ی "حسین مقدس انتخاب شده است. "باران و خشت و…” یک کتاب ۱۳۰ صفحه ای کوچک با داستان های کوتاه و جالب است. نوشته های حسین مقدس عمدتا ساده اند با توصیفات شاعرانه ای در گوشه و کنار داستان ها. اجازه بدهید در مورد نحوه ی داستان نویسی این نویسنده چیزی نگوییم و بگذاریم تا سگ ها و آدمها در موردش صحبت کنند.

سگها و آدمها

-چاقو وسیله بسیار خوبی است. این را همه اهل مزرعه می دانند. از کالباس بگیر تا این یابوی پیر و خرفت رو به موت.

  یعنی می شود خیلی زود سبزیجات تازه را خورد کرد و نوش جان کرد.

گفتم:

-اولا این که می گویی کالباس نیست و کل عباس است. دوما اگر منظورت از چاقو همان است که دست کل عباس است این چاقو نیست و کارد است.

-چه فرق می کند؟ چاقو یا کارد. مهم این است که برای راحتی ما درست شده.

کل عباس هم گفتنش خیلی سخت است به همین دلیل من میگویم کالباس.

-آخه کالباس نوعی گوشت است که از گوشت حیوانات درست می کنند.

جیغ کوتاهی زد و با وحشت گفت:

-گوشت حیوانات؟

گفتم:

-نترس بابا، از گوشت تو که نه.

گفت:

پس چی؟

گفتم:

-از گوشت کرمها!

گفت:

-پس باید چیز خوشمزه ای باشد!

بعد کله اش را تکان داد و چند دقیقه ای گذشت. بنظر می رسید که در افکار دور و درازی غرق شده است. آفتاب در پشت دیوار نشست کرده بود. اما انگار خیال رفتن نداشت.

یهو پرسید:

-به نظرت چرا مرغ ها از همه موجودات دیگر دوست داشتنی تر و عزیز ترند؟

گفتم:

چطور؟

گفت همه ناز ما را می کشن و از ما توقع هیچ زحمتی ندارن. ما مجبور نیستیم کار کنیمو آزاد آزاد هستیم. کالباس هر روز بهترین غذای دنیا را برای ما می ریزد. کار ما هم این است که بخوریم و کیف کنیم. زیر پایمان ررا همیشه تمیز می کنند. تازه شما هم که نگهبان فداکاری هستید و همیشه مواظبید که به ما گزندی نرسد.

گفتم:

خیلی ممنون. انجام وظیفه است دیگر! حالا بگیر بخواب تا خوابهای خوش ببینی!

همه شان گرفتند خوابیدند. حنایی حسابی چاق و چله شده بود.

راستش را بخواهید فردا کل عباس با کاردش می آید، اما این بار نه برای خورد کردن سبزی و ریختن جلوی حنایی، بلکه برای بریدن سرش. خودشان توی آشپزخانه داشتن همین را می گفتن.

همه جا را سکوت فرا گرفته بود. اما توی شب رازهایی بود که فقط ما سگ ها قادر به فهمش بودیم. دنیا تمام تصمیم های روزانه اش را شبها می گیرد. تا صبح بیدار بودن و گوش به زنگ بودن خیلی مزیت دارد. یعنی می گذاری حاکمین و محکومین حرف بزنند. ما فقط گوش می کنیم و پرده از جلو چشم مان کنار می رود. هر چند که مشام و گوش تیزی داشته ام، اما به واسطه پیری و ضعف مدتهاست که قوایم تحلیل رفته و از محیط اطرافم غافلم. در عوض متوجه مسائل مهمی شده ام که قبلا نمیدانستم. اهل مزرعه دیگر با احترام به من برخورد نمی کنند. داریوش پسر کل عباس هر بار که مرا می بیند لگد محکمی نثارم می کند با آن جمله مشهورش: "خیکی بی خاصیت!”.

شب پر از راز است. اصلا وقتی همه خوابند، دنیای دیگری بیدار و فعال می شود و راز خیلی چیزهایی که اتفاق می افتد بر ملا می کند.گمن می دانم فردا هم از آن روزهاست!

قربانی فردا حنایی است، کل عباس مثل همیشه می آید جلو و می گوید:

-بیه بیه بیه

و خیلی اصوات اشتیاق برانگیز دیگر از دهانش بیرونن می آید. حنایی با وقار می آید جلو. کپل هایش از بس سنگین شده توی راه رفتن به سمت زمین خم می شود. تاجش قرمز و چشمهایش از غرور برق می زند. وقتی کل عباس حنایی را در یک لحطه مناسب می قاپد دیگر کار تمام شده و برنامه بی نقص جلو می رود. اول کله حنایی را می کند توی سطل آب. هنایی هنوز نمیداند چه خبر است و از حرکت ناگهانی مزرعه دار شوکه شده که چرا می خواهد زورکی بهش آب بدهد. وقتی کل عباس بال های حنایی را روی زمین پهن کرده و زیر یک پایش محکم می کند. تنه حنایی روی زمین و سر و پاهایش کمی بالاتر است. چشم های حنایی از ناتوانی و کنجکاوی زق می زند و به واسطه فشرده شدن بالهایش دچار درد و وحشت و اضطراب است. انگار توقعش نمی شود باهاش که اینجوری رفتار کنند. حالا کل عباس دو پای حنایی که تو هوا آزاد بودند را زیر پای دیگرش می گذارد. فقط سر هنایی تو هواست. حلقه محاصره کاملا تنگ شده. حنایی از این بازی عجیب تمام ذهنش بهم ریخته است و دلیل این رفتارهای عجیب و غریب کل عباس را درک نمی کند. سعی می کند سرش را به سمت من راست کند تا مرا درست ببیند. شاید من جواب قانع کننده ای بهش بدهم. اما چشم و ذهن روی کارد روی زمین میخکوب شده است. کالباس و کل عباس دیگر خیلی بی ربط نیستند. حنایی با فاصله های اندکی جیغ و واق می کند. اما هنوز گمان بد نمیبرد.

راستی در کدام مرحله است که قربانی گمان بد می برد و قضیه لو می رود؟

پایان نمایش آغاز می شود. کل عباس حالا با یک دست خرخره حنایی را بین دو انگشت محکم نگه می دارد و با دست دیگر کارد را از روی زمین برمیدارد. حنایی با چشم حرکات دست کل عباس را تعقیب می کند. او از کارد نمی ترسد، چون کارد برای خورد کردن سبزی است. کارد و خرخره با هم علامت جمع را درست می کنند. حنایی از این شوخی گیجو واج است. به گمانم بهش برخورده است. هیچ گاه او را این چنین خوار و ذلیل ندیده بودم. لب های کل عباس آهسته می جنبد و بعد دست راستش را چند بار محکم و سریع به چپ و راست می برد. جالب ترین قسمتش همین جاست. کارد کار خودش را می کند. اول کمی آثار خون روی خرخره شکل می گیرد، بعد در کمتر از چند ثانیه خون از بین پرهایی که اندکی نظمشان به هم ریخته فواره می زند، تمام بدن حنایی که زیر فوران خون است زیر پاهای کل عباس متشنج شده و کل بدن مانند یک قلب به شدت در حال زدن است و برای مدت کوتاهی تشنج سختی به او دست می دهد. اما تمام حرکات حنایی به وسیله پای کل عباس کنترل می شود.

حقیقت در این است که من احساس حنایی را درست نمی فهمم. چون دیگر احوالش طبیعی نیست که از روی مشاهده بشود آن را فهمید. مهم ترین بخش راز همچنان سر به مهر است. چند لحظه که گذشت، تشنج های حنایی کمتر می شود و کل عباس با احتیاط پاهایش را از روی حنایی پس می کشد و آن وقت رقص حنایی شروع می شود. من عاشق همین جایش هستم. رقص خونین. بی هیچ نظم و قاعده ای. بدن بدون هیچ واسطه ای سخن می گوید. راز این کار را غیر از من هیچ کس دیگری نفهمیده است.

حنایی خواب بود. آرام و خوش. آسمان هنوز سیاه است اما شفق از دور سفید می زند. از بوی نمناک صبح زیر دماغم هشیارتر می شوم. کل عباس همیشه سحرخیز است و بزودی نمایش حنایی اجرا می شود. من از همین حالا کیفورم. اصلا نمایش از همین حالا شروع شده بود. شاید هم از خیلی وقت پیش.

آه، از حال این یابوی ابله غافل ماندم. نکند تمام کرده باشد و من لحظات آخرش را ندیده باشم؟

تکان نمی خورد. رویش خم می شوم. انگار صد سال است که مرده است.

 

منبع: وبسایت وی آر

سولماز شريفي بازدید : 46 دوشنبه 02 اسفند 1395 نظرات (0)

 

 

ورزش فاکتور اصلی برای کنترل وزن نیست

 

مطالعات انجام شده در دانشگاه لویولا آمریکا نشان داده که ورزش فاکتور اصلی برای کنترل وزن نیست.

 

محققان دانشگاه لویولا با بررسی افراد بزرگسال و جوان دریافتند که میزان فعالیت فیزیکی و میزان نشستن هیچ کدام با افزایش وزن در ارتباط نیستند.

 

سیر این تحقیقات می‌گوید داشتن فعالیت فیزیکی نمی‌تواند از افزایش وزن شما جلوگیری کند. داشتن فعالیت فیزیکی به سلامتی کمک می‌کند و احتمال بیماری قلبی، دیابت و سرطان را کاهش می‌دهد و بر روحیه نیز تاثیرگذار است. افرادی که ورزش می‌کنند بیشتر زندگی می‌کنند و سالم‌تر هستند. اما فعالیت فیزیکی با وجود اینکه باعث کالری‌سوزی می‌شود، اشتها را نیز افزایش می‌دهد و زمانی که استراحت می‌کنیم کمتر غذا می‌خورید.

 

در این مطالعات افرادی از کشورهای متفاوت مورد بررسی قرار گرفتند. حتی بررسی‌های انجام شده نشان داده است افرادی که تحرک لازم را دارند میزان بیشتری هر ساله وزن اضافه می‌کنند تا کسانی که اصلا فعالیت ندارند.

 

منبع: ایسنا

 

سولماز شريفي بازدید : 62 دوشنبه 02 اسفند 1395 نظرات (0)

 

 

عفونت مثانه موجب احساس سوزش هنگام دفع ادرار می شود

 

عفونت های کلیه به واسطه باکتری هایی که ابتدا در مثانه حضور دارند و عفونت دستگاه ادراری پایینی، مانند عفونت مثانه را ایجاد می کنند، شکل می گیرند. در صورت بقای باکتری ها، این امکان وجود دارد که آنها به قسمت های بالایی وارد شده و موجب عفونت کلیه شوند.

 

عفونت های کلیه که در جامعه پزشکی به نام «پیلونفریت» شناخته می شوند، به واقع مشکل آفرین هستند. این یک عفونت اندامی جدی است و فرد مبتلا باید به خوبی به این شرایط رسیدگی کند. در شرایطی که عفونت های مثانه به واقع ناراحت کننده و آزار دهنده هستند، اما عفونت های کلیه می توانند حتی مرگبار باشند.

 

متاسفانه، عفونت های کلیه در نقاط مختلف جهان شایع هستند و یکی از رایج‌ترین بیماری های اورولوژی محسوب می شوند. در بانوان، عفونت های کلیه اغلب به واسطه عدم توجه به نشانه های عفونت های مثانه یا استفاده از درمان های خانگی مانند نوشیدن آب بیشتر، استفاده از مکمل ها، یا نوشیدن آب کرنبری رخ می دهند. در شرایطی که این اقدامات می توانند در تسکین نشانه های موثر باشند، اما موجب مرگ باکتری هایی عامل عفونت نمی شوند. مصرف آب کرنبری درمانی برای عفونت دستگاه ادراری نیست. اگرچه مصرف آن می تواند به پیشگیری از اسیدی شدن ادرار کمک کند، اما مرگ باکتری های عامل عفونت را موجب نمی شود.

 

عفونت کلیه اغلب به واسطه عدم توجه به نشانه های عفونت های مثانه است

 

از آنجایی که همه چیز به یکدیگر مرتبط است، عفونت های کلیه از نظر فنی عفونت های دستگاه ادراری هستند، اما نشانه های متفاوتی بین عفونت های مثانه و عفونت های کلیه وجود دارند.

 

عفونت های مثانه به طور کلی موجب یک احساس سوزش هنگام دفع ادرار، نیاز افزایش یافته به استفاده از دستشویی، و احتمال مشاهده خون در ادرار می شوند. اما عفونت های کلیه افزون بر این نشانه ها می توانند به درد در ناحیه کمر، جایی که کلیه ها قرار گرفته اند، تب، و لرز منجر شوند. اگر عفونت کلیه درمان نشود می تواند وارد خون شود و حتی مرگ فرد را در پی داشته باشد.

 

عامل کلیدی این است که نشانه های عفونت مثانه را جدی گرفته و هرچه سریع‌تر آنها را درمان کنید. اما اگر با نشانه های عفونت کلیه مواجه هستید، توصیه می شود هرچه سریع‌تر به پزشک متخصص مراجعه کنید. با توجه به شدت عفونت، مصرف آنتی بیوتیک برای بیمار تجویز خواهد شد.

 

همچنین، شما می توانید در وهله نخست بخشی از طرح کاهش خطر ابتلا به عفونت مثانه باشید. در همین راستا، مصرف منظم آب کرنبری ممکن است مفید باشد و همچنین به گفته کارشناسان، دفع ادرار پس از رابطه جنسی مهم است. پیش از رابطه جنسی نباید ادرار کنید و این کار را باید بعد از آن انجام دهید. از این طریق جریانی قوی شکل می گیرد که به حذف باکتری هایی که ممکن است طی رابطه جنسی بالا آمده باشند، کمک می کند.

 

مهم‌ترین نکته این است که از خوددرمانی عفونت دستگاه ادراری پرهیز کنید، زیرا ممکن است به وخیم‌تر شدن شرایط منجر شود و شما را در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به عفونت کلیه قرار دهد.

منبع:asriran.co

سولماز شريفي بازدید : 64 دوشنبه 02 اسفند 1395 نظرات (0)

 

 

برنامه نویس کامپیوتر، کدهای برنامه های نرم افزاری را می نویسد. تمام آن چیزی را که از طریق کامپیوتر می توان دید از بازی های کامپیوتری گرفته تا سیستم عامل هایی مثل ویندوز و برنامه هایی مثل Office از جمله محصولات نرم افزاری است که بخش قابل توجهی از آن ها را برنامه نویسان کامپیوتر تولید کرده اند.

 

بر اساس تعریفی که از برنامه نویس شده، برنامه نویس که اغلب در انگلیسی programmer یا coder گفته می‌شود فرآیند نوشتن، اشکال زدایی(debug) – آزمایش برنامه های کامیپوتری برای اطمینان یافتن از رسیدن به نتایج مورد نظر- و نگهداری کد منبع (source code) برنامه کامپیوتر را انجام می دهد. این کد منبع با یک زبان برنامه نویسی نوشته شده است و ممکن است تغییر داده شده یک کد قبلی و یا یک کد کاملا جدید باشد. هدف برنامه نویسی ساختن یک برنامه می‌باشد که یک رفتار خواسته شده را به نمایش بگذارد.

 

برنامه نویس طرح های برنامه ای که مهندس و تحلیلگر نرم افزار تهیه کرده را به صورت دستورالعمل های مناسب کامپیوتر در می آورد سپس برنامه ها و کدهای تولید شده را اشکال زدایی و تست می کند تا به نتایج مورد نظر برسد. برنامه نویس ارتباط نزدیکی با طراح نرم افزار دارد در حالی که در برخی حوزه ها کار آنها مشترک است. به این صورت که برنامه نویس می تواند کارهای معمول طراح مانند طراحی برنامه ها را انجام دهد. این مستلزم طرح ریزی نرم افزار، ایجاد مدل ها و فلوچارت های نشان دهنده چگونگی نوشتن کد ها و طراحی رابط کاربری سیستم است.

 

برخی از برنامه ها نسبتا ساده اند و زمان کمی برای نوشتن آنها لازم است مانند برنامه های موبایل (Mobile application). برخی برنامه های دیگر مانند سیستم های عامل کامپیوتر پیچیده ترند و کامل کردن آنها در حدود یک سال یا بیشتر زمان می برد.

 

نرم افزار به عنوان یک خدمت، (SaaS) یک مفهوم جدید و حوزه رو به رشدی می باشد که شامل برنامه های کاربردی است که از طریق اینترنت ارائه می شود. اگرچه معمولا برنامه نویسان باید برنامه هایشان را برای کاربرد داشتن در محیط های مختلفبازنویسی کنند، اما برنامه های کاربردی که با استفاده از SaaS تولید می شوند، در همه محیط ها (platform) کار می کنند و نیازی به تغییر و به روز رسانی ندارند. در این حوزه برنامه نویسان فرصت بیشتری دارند که به تولید نرم افزارهای جدید بپردازند.

 

برنامه نویس معمولا به تنهایی کار می کند ولی برخی اوقات در پروژه های بزرگ با سایر متخصصان کامپیوتر به صورتی تیمی همکاری می کند. به علت اینکه برنامه نویسی را در هرجایی می توان انجام داد، بسیاری از برنامه نویسان به صورت دورکاری فعالیت می کنند و به قولی آزادکار (Freelancer) هستند.

 

وظایف برنامه نویس

 نوشتن برنامه های کامپیوتر در زبان های مختلف مانند c++ و Java  مطابق با نظر طراح (در پروژه های گروهی) یا کارفرما و مشتری (در پروژه های فردی)

 

 به روز کردن و گسترش برنامه های موجود با توجه به نیاز کارفرما یا نیاز بازار

 تست و اشکال زدایی برنامه های تولید شده

 

 استفاده از کتابخانه کدها برای سهولت در نوشتن برنامه ها

 بررسی مداوم فن آوری های جدید در حوزه برنامه نویسی و استفاده از آخرین تکنیک ها برای نوشتن کدها و برنامه های جدید

 

 تهیه برنامه های لازم به منظور اخذ گزارشات از عملکرد سیستم ها و بررسی مستمر برای ارتقاء کارآیی آنها

 

 همکاری با طراحان، تحلیل گران، کارشناسان شبکه و بانک های اطلاعاتی به منظور ایجاد تسهیلات لازم در بکارگیری سیستم های مورد نظر

 همکاری با گرافیست ها و طراحان گرافیکی برای زیباتر شدن ظاهر نرم افزار تولیدی

 

دانش و مهارت مورد نیاز شغل برنامه نویس

 تفکر تحلیلی به منظور درک کامل نتایج کدهای نوشته شده و تداعی نرم افزار مورد نظر

 تمرکز بالا به منظور جلوگیری از خطا و اشتباه در تولید کدهای جدید و حفظ یکپارچگی در کدهای تولید شده

 

 دقت و توجه به جزئیات به منظور جلوگیری از خطا و اشتباه

 توان حل مساله – زیرا در بسیاری از موارد کد نویسی کامپیوتر دارای پیچیدگی های زیادی است و برنامه نویس باید قدرت تصمیم گیری و حل مسأله را داشته باشد

 

 ابتکار و خلاقیت – زیرا یک برنامه نویس در صورتی می تواند به موفقیت برسد و برنامه ای که نوشته خریدار داشته باشد که از خلاقیت و ابتکار در تولید آن استفاده کند و نرم افزاری تولید کند که دارای ویژگی های جدید بوده و نیاز کاربران را در حوزه مورد نظر به خوبی مرتفع نماید.

 

توانایی کار تیمی – زیرا در برخی از پروژه ها کار برنامه نویسی به صورت تیمی انجام می شود و برنامه نویس باید توانایی و مهارت کار تیمی را داشته باشد.

 

تحصیلات لازم و نحوه ورود به شغل برنامه نویسی

برای آموزش برنامه نویسی می توان در کلاسهای آزاد آموزشی شرکت کرد و یا تحصیلات دانشگاهی کسب کرد .کارفرمایان برای استخدام برنامه نویس، معمولا به داشتن تجربه و تسلط بر زبان های برنامه نویسی فرد متقاضی، بسیار اهمیت می دهند.

 

در مجموع فارغ التحصیلان مدرک کارشناسی در علوم کامپیوتر، مهندسی نرم افزار، مهندسی فناوری اطلاعات و یا کارشناسی ارشد در یکی از گرایش های ارشد مهندسی کامپیوتر و گرایش های ارشد مهندسی فناوری اطلاعات آمادگی بیشتری برای ورود به این شغل دارند. در هنرستان های فنی و حرفه ای و کاردانش و در دانشگاه علمی کاربردی هم رشته کامپیوتر وجود دارد که دانش آموختگان آنها نیز می توانند شغل برنامه نویسی را انتخاب کنند.

 

بازار کار و فرصت شغلی برنامه نویس

صنعت کامپیوتر و فناوری اطلاعات در جهان رو به رشد می باشد و به تبع آن تقاضا برای انواع نرم افزارهای کامیپوتری جدید در صنایع مختلف نیز در حال افزایش است. در کنار این مورد، با توجه به توسعه کامپیوتر و نفوذ آن به داخل تقریبا همه خانواده ها، شرکت ها و صنایع و وابستگی بیش از پیش جوامع به این دستاورد بزرگ بشر، حوزه برنامه نویسی کامپیوتر نیز در حال رشد است و زمینه های کاری بسیار زیادی را برای آن می توان تصور کرد. از کارکردن در واحد فناوری اطلاعات سازمان های دولتی تا کار کردن در یک شرکت تولید کننده محصولات نرم افزاری و یا کار کردن به صورت پروژه ای و شخصی(Freelancing). عامل مهم در یافتن شغل مناسب در این حوزه، داشتن تجربه، تخصص و تسلط بر تکنولوژی و زبان های برنامه نویسی روز دنیاست.

 

در ایران در سال های گذشته میزان استخدام برنامه نویسان کامپیوتر، مخصوصا آن گروهی که به زبان های برنامه نویسی تحت وب تسلط بیشتری داشته اند، با نرخ قابل قبولی در حال افزایش بوده است و به دلیل توسعه صنعت نرم افزار در داخل کشور پیش بینی می شود این روند همچنان ادامه یابد. البته آمار و اطلاعات دقیقی از سوی مراجع ذیصلاح در این خصوص اعلام نگردیده است.

 

وضعیت استخدام برنامه نویس در برخی از کشورهای جهان

آمریکا – پیش بینی می شود میزان استخدام برنامه نویس ها در بین سال های ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۲ به میزان ۸ درصد رشد داشته باشد. در حالی که متوسط رشد استخدام همه مشاغل۱۱ درصد خواهد بود.

 

استرالیا – در ۵ سال گذشته میزان استخدام برنامه نویسان در مقایسه با متوسط رشد همه مشاغل (۱۰.۲)، رشد ۲۴.۲ درصدی داشته است.

 

حقوق و درآمد برنامه نویس

برنامه نویسی که در بخش دولتی استخدام شده باشد، مطابق با قانون مدیریت خدمات کشوری حقوق دریافت می کند.

 

محاسبه حقوق و مزایا در قانون مدیریت خدمات کشوری

در بخش خصوصی وضعیت به گونه ای دیگر بوده و با توجه به عوامل مختلفی از جمله میزان تجربه، تخصص و مهارت و نوع توافق صورت گرفته با کارفرما، برنامه نویسان درآمدهای متفاوتی دارند. برنامه نویسانی که به صورت شخصی کار می کنند(Freelancer)، میزان درآمدشان به تعداد پروژه هایی که می گیرند، بستگی دارد.

 

در جدیدترین پژوهش صورت گرفته در اواخر سال ۱۳۹۲ توسط تعدادی از متخصصان شغلی کشور، گروه های مختلف شغلی که در سازمان یا شرکتی استخدام بودند، از نظر درآمدی مورد بررسی قرار گرفته اند. بر این اساس متوسط حقوق و درآمد متخصصان حوزه فناوری اطلاعات و کامپیوتر در سمت های مختلف شغلی و در رده های مختلف سازمانی (کارشناس، سرپرست و مدیر) استخراج شده است.

 

برنامه نویس در سازمان یا شرکت، در سمت هایی مانند برنامه نویس، کارشناس نرم افزار، برنامه نویس وب، مدیر فنی، کارشناس ارشد نرم افزار و … استخدام شده و فعالیت می کند.

 

برای برنامه نویس در هر سمت  و در هر رده سازمانی حداقل، حداکثر و متوسط درآمد ماهیانه ذکر شده است. به عنوان مثال برنامه نویسی که در سمت برنامه نویس وب در رده کارشناس کار می کند، در اواخر سال ۱۳۹۲، حداقل درآمد ۷۰۰۰۰۰ تومان، حداکثر درآمد ۲۲۰۰۰۰۰ تومان و متوسط درآمد ماهیانه ۱۲۰۰۰۰۰ تومان را داشته است.

 

شخصیت های مناسب برنامه نویسی

در یک انتخاب شغل صحیح و درست، عوامل مختلفی از جمله ویژگی های شخصیتی، ارزش ها، علایق، مهارت ها، شرایط خانوادگی، شرایط جامعه و … برای هر فرد باید در نظر گرفته شوند. یکی از مهم ترین این عوامل ویژگی های شخصیتی فرد می باشد. شناخت درست شخصیت هر فرد فرآیندی پیچیده و محتاج به تخصص و زمان کافی است. البته هر فردی ویژگی های منحصربه فرد خود را دارد، حتی افرادی که به نوعی تیپ شخصیتی مشابه دارند، باز هم در برخی موارد با یکدیگر متفاوت هستند.

 

به طور کلی همیشه افراد موفقی از تیپ های شخصیتی مختلف در تمام مشاغل هستند و نمی توان دقیقا اعلام کرد که فقط تیپ های شخصیتی خاصی هستند که در یک شغل موفق می شوند. اما طی تحقیقاتی که صورت گرفته تیپ های شخصیتی ای که برای این شغل معرفی می شوند، عموما این کار را بیشتر پسندیده و رضایت شغلی بیشتری در آن داشته اند.

 

منبع : e-estekhdam.com

سولماز شريفي بازدید : 56 دوشنبه 02 اسفند 1395 نظرات (0)

اسفند؛عین پنجشنبه هاست ......

که همیشه صدبارقشنگ ترازجمعه هاست!

اصلا ازهمون شروعش قشنگه

حس بوی بهار ازپشت پنجره

وآفتاب گرمو بی جون ازلای پرده ها روی پوست سردخونه ......

شورقشنگ چهارشنبه سوری

اسفند یعنی یک سال دیگه

یعنی یه شانس دیگه

 

خوش اومدی بهترین فصل سال

 

به یاد داشته باشیم به احترام شهدای جانباخته در، حادثه پلاسکو ، ازموادآتش زا ،آتش خداحافظی کنیم .

 

 

سولماز شريفي بازدید : 34 یکشنبه 01 اسفند 1395 نظرات (0)
«شهرام ناظری» استاد آوازخوان، 29 بهمن 95 وارد 68 سالگی شد؛ اما همچنان پرکار و باانرژی به فعالیت‌های موسیقایی‌اش می‌پردازد. در سراسر ایران کنسرت می‌دهد، با همان وسواس همیشگی آلبوم‌هایش را سر و سامان می‌دهد و ساعت‌ها و ساعت‌ها برای یک قطعه در استودیو وقت می‌گذارد.
امتیاز خبر: 92 از 100 تعداد رای دهندگان 8984

وب‌سایت موسیقی ما - سما بابایی: «شهرام ناظری» 67 ساله شد. پرونده افتخاراتش پُر و پیمان است؛ با بسیاری از بزرگان کار کرده، بسیاری ابداعات در موسیقی ایجاد کرده، در مهم‌ترین سالن‌ها و رویدادهای موسیقایی جهان از جمله جشنواره موسیقی اکس آن پروانس، جشنواره موسیقی آوینیون، تئاتر دلاویل پاریس، جشنواره سامر توکیو، سالن تئاتر دالبی لس‌آنجلس، رویال آلبرت هال، جشنواره دل پوپولو در ایتالیا، ارکستر فیلارمونیک کلن آلمان، مجمع انجمن آسیا، مؤسسه جهانی موسیقی بروکلین، آکادمی موسیقی بام نیویورک، جشنواره اروپا رم، جشنواره موسیقی سائوپائولو و جشنواره موسیقی فِز مراکش و شهرهای ونیز، بارسلون، مادرید، ژنو، بروکسل، آمستردام، استکهلم، اسلو و کپنهاگ به اجرای برنامه پرداخته، شوالیه آواز ایران لقب گرفته، در سراسر جهان آوازش را تکریم کرده‌اند؛ اما همچنان چون جوانی جویای هنر می‌خواند و کشف می‌کند و جست‌وجوگر است.

محدود کردن شوالیه آواز به آوازخوانی، اما شاید نادیده گرفتن بخش مهمی از زندگی هنری او باشد. او در این سال‌ها با آلبوم‌هایش، بخش مهمی از ادبیات ایران را نیز بار‌ دیگر بازخوانی کرد. او یاد خیلی‌ها انداخت که شاهنامه‌ای وجود دارد که می‌توان آن را خواند و اجرا کرد و از آن لذت برد. او اسطوره‌ها را به ایرانیان شناساند؛ آنهایی که سال‌ها بود گم و رها شده بودند و با صدای خاص او بار دیگر یاد خیلی‌ها آمدند. او سال‌ها پژوهش کرد و شاه‌نامه را خواند. نه فقط در ایران که در بسیاری از کشورهای جهان. چند آلبوم هم دست‌رنج این تلاش است: «درفش کاویانی» و «کاوه آهنگر».
 
او «مولانا» را هم معرفی دوباره کرد. به این آثار نگاه کنید: «مثنوی موسی و شبان»، «صدای سخن عشق»، «گل صدبرگ»، «یادگار دوست» و «مولویه (شور رومی)». او همچنین تلاش‌های فراوانی برای هم‌زیستی شعر نو و موسیقی کرد و همچنان در سودای دست‌یابی به افق‌های جدید هنری است و البته در کنار تمام‌ اینها، صدایی که خاص او است و تکنیکی که دست‌یابی‌ به آن دشوار است و گاه غیرممکن؛ برای همین است که «داریوش صفوت» درباره‌اش گفته: ‌«در صدای ناظری لنگرها، دندانه‌ها و آکسن‌های خاصی وجود دارد که به آن حس حماسی بخشیده است. این لحن حماسی، قرن‌ها پیش در آواز ایرانی وجود داشته اما به دلیل مسائل تاریخی کم‌رنگ شده و به تدریج از بین رفته است.»
 
«شهرام ناظری» کرد است. همان قومیتی که در موسیقی ایران نقشی بسیار مهم دارند و تعدادی از برترین چهره‌های موسیقی سنتی ایران، از آن سر بر آورده‌اند. او کرمانشاهی است با پدر و مادری اهل موسیقی و شعر. مادرش، اولین نغمه‌ها را به او یاد داد و پدرش -که خود به سبک قدما می‌خواند- گوشه‌ها و ردیف‌های آواز ایرانی را. موسیقی در خانواده ناظری‌ها ریشه‌ای عمیق دارد. جدشان -پرویزخان پورناظری- از شاگردان کلنل وزیری بود و خود، مشوق خانواده‌اش برای کسب موسیقی که چهره‌ها و خاندان‌های مهمی هم از آن سر برآوردند: «ناظری‌ها» و «پورناظری‌ها».
 
با همه اینها «ناظری» جوان، چنان استعدادی در این زمینه داشت که آن زمان که تنها هفت‌ساله بود، ‌توانست در رادیوی کرمانشاه اولین برنامه خود را با تار یکی از نوازندگان معروف کرمانشاه اجرا کند. بعد از آن هم همچنان به برنامه‌هایش در رادیو ادامه داد. از همین زمان‌ها بود که با پسر عمویش «کیخسرو پورناظری» همراه شد که در سرنوشت فعالیت‌های هنری‌اش تأثیر مهمی داشت. اگر «شهرام ناظری» حالا استاد بزرگی است، به این خاطر است که او روزگاری شاگرد کوشایی بوده و تشنه‌ برای دریافت تکنیک و هنر. به استادانش نگاه کنید: عبدالله دوامی، نورعلی‌خان برومند، عبدالعلی وزیری، محمود کریمی، احمد عبادی، جلال ذوالفنون، ‌غلامحسین بیگجه‌خانی، محمدرضا شجریان و محمود فرنام قیطانچیان. او خود در فاصله‌ای کوتاه با این اساتید همکاری کرد و آثار متعددی را اجرا کردند.
 
«شهرام ناظری» حالا یکی از قله‌های آواز ایران است. قله‌ای سترگ و استوار. «شهرام ناظری» بودن، فقط یک راز دارد و آن، ‌خود ناظری بودن است؛ با همان حساسیت‌ها و وسواس‌ها و تلاش برای کشف جهانی دیگر در موسیقی. خواننده‌ای که «سخت» به نظر می‌رسد، با تراوش‌های ذهنی همیشه غیرمعمول. اما در عین حال، در سال‌های فعالیت‌اش بی‌سروصدا فعالیت‌های خیرخواهانه بسیاری انجام داده است. بی بوق و کرنا، بی‌اصرار برای نشان دادن، بی‌اشاره به جایی و چیزی. گاهی تمام درآمدهای کنسرت‌هایش را به جذامی‌ها داده، گاه به کودکان شِین‌آباد و گاه به آسیب‌دیدگان پیران‌شهر.

 
حالا و به بهانه سالروز تولد این استاد آواز ایران، نگاهی گذرا به تعدادی از آثار او می‌اندازیم.
 
  فعالیت در کانون چاووش

محدود کردن «چاووش» به یک اتفاق موسیقایی، نادیده گرفتن بخش مهمی از تاریخ معاصر ایران است. «محمدرضا لطفی» و «هوشنگ ابتهاج» این کانون را راه‌اندازی کردند که حاصلش شکل‌گیری 12 آلبوم است که همه‌شان بخش مهم و تأثیرگذاری از موسیقی معاصر ایران‌اند. اما در کنار آلبوم‌هایی که صرفاً باید به آنها به چشم یک اثر هنری نگریست (چاووش‌های یک تا هشت)، چهار اثر بعدی هر کدام بخش مهمی از تاریخ اجتماعی ایران را نیز در کنار حرکت رو به جلوی موسیقی روایت می‌کنند. این آثار، تحولات بسیاری در زمینه موسیقی سنتی ایران شکل دادند و نقش آوازخوانان در این مهم، در کنار آهنگسازان بسیار اساسی است. اما استعفای دسته‌جمعی این موسیقی‌دانان از رادیو، به نشانه اعتراض به کشتار 17 شهریور، نشان داد که موسیقی سنتی ایران برخلاف تمام ادعاها، می‌تواند نقش پررنگی در بطن جامعه نیز داشته باشد. «شهرام ناظری» در «شب نورد» (همراه با محمدرضا شجریان)، «آن زمان که بنهادم» و آثار بسیار دیگری نقش داشت. او تا آخرین روزهای حیات چاووش نیز در آن فعالیت کرد و در سال 1367 در کنسرتی به آهنگسازی «حسین علیزاده»، در تالار وحدت آخرین کنسرتی را برگزار کرد که با این نام روی صحنه رفت.
 
«چاووش ۲» یا «شب‌نورد»، دو آوازخوان داشت: شجریان و ناظری. محمدرضا لطفی آهنگساز قطعات آن بود و اشعاری از محمد فرخی یزدی و اصلان اصلانیان را خواند. این اثر البته در این سال‌ها، هیچ‌گاه بازنشر نشد. شهرام ناظری «آزادی» را بر اساس شعری از فرخی یزدی در «ماهور» خواند. در همین اثر، ساز و آواز «به زندان قفس»، آواز «ز بیداد فزون»، ساز و آواز «دلم از خرابی‌ها...» و سرود «آزادی» (با همخوانی گروه) اجرا شد. این اثر برای «ناظری» جوان، آغازی بسیار باشکوه بود و از همان زمان نشان داد که او تا چه اندازه به پیوند شعر و موسیقی آشنایی دارد.
 
در «چاووش 3» با آهنگسازی «حسین علیزاده» و «محمدرضا لطفی»، ناظری در کنار «بیژن کامکار» خواند. در این آلبوم از اشعار «هوشنگ ابتهاج»، «جواد آذر»، «سیاوش کسرایی»، «ابوالقاسم لاهوتی»، «محمد فرخی یزدی»، «حمید حمزه» و «امیر برغشی» استفاده و قطعاتی در ماهور، بیات‌اصفهان و چهارگاه اجرا شد. آواز «ناظری» در «ای ایران»، همچنان بعد از گذشت این سال‌ها، جسورانه تلقی می‌شود و «شهید» نیز بخش مهمی از حافظه موسیقایی چندین نسل است. ناظری در چاووش بعدی با آهنگسازی مشکاتیان و لطفی تصانیفی چون «مرا عاشق» و... دیگر اجرا کرد.
 
حضور‌ «شهرام ناظری» در چاووش هفت نیز ادامه داشت؛ بار دیگر با همراهی «محمدرضا شجریان». این اثر به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی با آهنگسازی حسین علیزاده، محمدرضا لطفی، پرویز مشکاتیان و هوشنگ کامکار اجرا شد. «ناظری» در این اثر «خاموشی» را بر اساس شعری از «سیاوش کسرایی» خواند و «عاشق سرمست» را با شعری از «مجتبی کاشانی»‌، «بخوان هم‌وطن» با شعری از محمد ذکایی، «دلیرانه» با شعری از مجتبی کاشانی. او در «چاووش 8» نیز قطعاتی را از ساخته‌های «محمدرضا لطفی» اجرا کرد.
 
  همکاری با کیخسرو پورناظری

شهرام ناظری پیش از همکاری با «چاووش» و در سال 1353 با «کیخسرو پورناظری» همکاری داشت. نسبت فاميلي و ارتباط و دوستي نزديك میان پورناظری و ناظری، سبب این همکاری بود. او آهنگ‌های «صدای سخن عشق» را می‌شنود و می‌گوید دوست دارد اين آهنگ‌ها را بخواند و این‌گونه آلبوم منتشر می‌شود. آهنگسازی روي شعر «حيلت رها كن عاشقا» هم پیشنهاد خود ناظری است.
 
«کیخسرو پورناظری»‌ درباره آن دوران می‌گوید: «ما حین فعالیت‌هایمان تعدادی آهنگ ساخته بودیم و وقتي به حدي رسيد كه مي‌شد يك آلبوم باشد، به فكر ضبط و انتشار آن افتاديم. در همان زمان ‌آغاز به كار گروه «شمس»، من شروع كردم به آهنگسازي براي تنبور. يكي از آهنگ‌ها هم همين «دل، خلوتِ خاصِ دلبر آمد» بود كه شعرش را خيلي دوست داشتم. اين شعر از نورعلي‌شاه اصفهاني است. اين آهنگ‌ها ساخته شد و ما در كرمانشاه آن را تمرين و اجرا مي‌كرديم و چندين كنسرت داديم تا زمانی كه حس كرديم بايد آلبوم بدهيم. آن سال‌ها ما و شهرام ناظری دو خط موازی بودیم که بدون هیچ فاصله‌ای به همکاری با یکدیگر می‌پرداختیم. در دورانی که با هم، هم‌سلیقه و هم‌نظر بودیم، همکاری‌های ما مخاطب زیادی داشت و مردم از آن آثار استقبال می‌کردند. به هر حال ما سال‌های سال با هم زندگی کردیم و روی هم تأثیر زیادی داشتیم.»
 
این همکاری ثمرات بسیاری برای موسیقی ایران داشت. «صدای سخن عشق» حاصل همکاری «شهرام ناظری» با آهنگسازی «کیخسرو پورناظری» است. آلبومی شامل قطعاتی چون «خلوت خاص»، «یا رب شو زنده‌داران»، «مردان خدا»، «تجلی طور» و آواز همراه با تنبور و «باید که جمله جان شوی» است. «صدای سخن عشق» را می‌توان یکی از مهم‌ترین آثار موسیقایی طی دهه‌های اخیر دانست. ناظری در این اثر، آوازی بدون‌نقص ارائه داده و تحریرهای منحصر به فردش با آهنگسازی مثال‌زدنی «کیخسرو پورناظری» و تک‌نوازی‌های تنبور، سبب شده تا این اثر، خود به تنهایی بار بخش مهمی از موسیقی ایران را به دوش بکشد. جواب آواز ماندگار سید‌خلیل در این کاست با صدای ناظری یكی از اعجاب‌انگیزترین قطعه‌های موسیقی تنبور در ایران است.
 
«مهتاب‌‌رو» نیز دیگر همکاری ناظری و پورناظری است که با «گروه تنبور شمس» اجرا شد. تصنیف «مهتاب‌رو» از جمله درخشان‌ترین تصنیف‌هایی است که نشان از درک پورناظری از اشعار مولانا دارد و البته آواز بی‌بدیل ناظری که همواره دغدغه مولانا داشته است.
 
«حیرانی» هم اثر دیگری با همکاری این دو موزیسین است که بخشی از آن به زبان فارسی و بخش دیگر آن به زبان کردی خوانده شده است.
 
  همکاری با ذوالفنون

ناظری در «مثنوی موسی و شبان» هم مولانا خواند؛ این اثر شروع فعالیت‌ها با «جلال ذوالفنون» است که به آثار مهمی در پرونده کاری هر دو منجر شد. «ذوالفنون» در این اثر سه‌تار نواخت و «ناظری» نگاه ساختارشکنانه خود را در این آلبوم نشان داد؛ ریتم مثنوی را شکست، مرکب‌خوانی کرد، ریتم‌های عرفانی را وارد اثر کرد و اثری را با آن قدرت موسیقایی با همکاری «ذوالفنون» خلق کرد که تا پیش از آن، حتی تصورش هم نمی‌رفت. همچنان هم استفاده از اشعار مولوی در کنار شاعرانی چون حافظ و سعدی مهجور است و ناظری، همچنان یکی از یکه‌تازان این عرصه.
 
او «شعر و عرفان» را نیز بر اساس اشعار مولانا با آهنگسازی «جلیل عندلیبی» اجرا کرد. ناظری در حالی از اشعار مولانا برای آثار خود بهره می‌بُرد که با مخالفت‌هایی نیز همراه بود. هرچند خود در یکی از گفت‌وگوهایش در این باره گفته است: «یک موسیقی‌دان نمی‌تواند صددرصد بگوید فقط شعر تعیین‌کننده مسیرش است. ادبیات، مادر تمام هنرها است و قرابت و نزدیکی هر هنرمندی با ادبیات و تاریخ، تأثیر زیادی در کارش می‌تواند داشته باشد، حتی اگر کارش موسیقی بی‌کلام باشد. موسیقی و ادبیات در کنار هم هستند، این دو از هم تفکیک‌ناپذیرند و مکمل یکدیگر.»
 
«گل صدبرگ» در هشتصدمین سالگرد تولد مولانا در مایه بیات‌ترک (بیات زند) به سرپرستی جلال ذوالفنون اجرا شد. ذوالفنون با این اثر، بار دیگر سه‌تار را احیا کرد و می‌گویند که نتیجه اجرای این اثر، اقبال بی‌سابقه هنرآموزان به ساز سه‌تار بود. او با «گل صد برگ» قابلیت‌های فراموش شده این ساز ملی را به موسیقی‌دانان ایران یادآور شد. اگرچه بسیاری معتقدند بخش عمده‌ای از «گل صدبرگ» و موفقیت کم‌نظیرش مرهون حضور و هنر رضا قاسمی است.
 
آخرین قطعه از این اثر، قطعه آوازی است که با سه‌تار رضا قاسمی اجرا شده است. نخستین اجرای این آواز، به سال ۱۳۵۴ در منزل دکتر نظام‌زاده نائینی بازمی‌گردد؛ جایی که شهرام ناظری جوان به درخواست استاد غلامحسین بنان شروع به خواندن می‌کند: «چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون/ زند موجی بر آن کشتی که تخته‌تخته بشکافد».
 
«اندک اندک» هم از جمله ماندگارترین قطعات این آلبوم است. در این قطعه که از ساخته‌های خود ناظری است، دف (بیژن کامکار) و سه‌تار (ذوالفنون) نقشی پررنگ دارند. از دیگر قطعات این آلبوم می‌توان به مقدمه چاووشی بر پیش‌درآمد و تصنیف «درس سحر»، ساز و آواز «مثنوی»،‌ تصنیف «اندک اندک»، چهارمضراب قدیمی بیات‌ترک،‌ ساز و آواز «دل من رای تو دارد»،‌ تصنیف «الا یا ایها الساقی» و‌ قطعه ضربی اشاره کرد.
 
«ناظری» درباره این اثر گفته است: «وقتی امروز به اشعار این اثر مراجعه می‌کنید و روند حرکت شعر را می‌‌بینید، می‌فهمید که «گل صدبرگ» هم به نوعی دیگر همان مسائل چاووش را بازگو می‌‌کند. «یادگار دوست» آن دردی را که در دوران جنگ با غم از دست دادن جوانان برازنده ایرانی در دل همه مردم بود را انتقال می‌‌دهد. شاید در «کاروان شهید» هم همین مسئله وجود داشته باشد. با این توضیح، من مطمئنم هیچ‌کدام از ما دوست نداشتیم از هم جدا شویم؛ اما اجبار به ما امکان انتخاب دیگری را نداد و چاووش در هم شکست.»
 
او در اظهار نظری دیگر درباره این اثر گفته است: «بیشترین حق را در «گل صدبرگ» منصفانه باید به «رضا قاسمی» داد که در ایجاد، جذابیت و موثر بودن این اثر تلاش فراوان کرد. او انسان اهل قلم و روشنفکری بود که با پشتوانه دانشی که داشت، سه‌تار را طی دو سال، به درجه استادی می‌نواخت. من هم در زمینه ردیف موسیقی و تلفیق شعر و موسیقی، ایشان را راهنمایی می‌کردم. او در «گل صدبرگ» تلفیقی از شعر مولانا و حافظ انجام داد (دلا نزد کسی بنشین) که بر مبنای یکی از گوشه‌های موسیقی سنتی ساخته شد و نشانگر مهارت و دانش والای ایشان بود. مقدمه تند و هیجان‌انگیز او در شروع این کار (که من شعر «چه دانستم که این سودا» را روی آن گذاشتم) کار سورئال، تکان‌دهنده و متفاوتی شد. واقعاً حیف شد که او به فرانسه مهاجرت کرد.»
 
«آتش در نیستان» دیگر آلبومی بود که با همکاری «ناظری» و «ذوالفنون» منتشر شد. این اثر نیز بر پایه هم‌نوازی سه‌تار در سال 1367 اجرا شد و «ذوالفنون» بار دیگر دغدغه‌های خود درباره این ساز را نشان داد. این اثر هنوز بعد از گذشت بیش از سه دهه از زمان انتظارش، به عنوان یکی از برترین و پرمخاطب‌ترین آثار موسیقی سنتی شناخته می‌شود. شعر این اثر از «شرف‌الدین میرزا محمد مجذوب تبریزی» معروف به مجذوب علی‌شاه است. ناظری جوان در این اثر علاوه بر تکنیک‌های صحیح آوازخوانی، لحنی سوزناک دارد و بدون‌شک نقشی مهم در ماندگاری این اثر.
 
«باد صبا»‌ هم آلبومی دیگر از این دو هنرمند است که در اوایل دهه ۶۰ منتشر شده است. در این اثر ناظری از اشعار قدمایی چون مولانا، سعدی، حافظ و فخرالدین عراقی بهره برده و حالا بعد از 40 سال، همچنان «سلسله موی دوست حلقه دام بلاست» بر زبان‌ها جاری است.
 
«شهرام ناظری» درباره این همکاری گفته است: «یکی از دوره های خيلی درخشان که چند کار ماندگار به وجود آمد، دوره‌ای بود که با استاد بزرگ، جلال ذوالفنون نزديک شديم و يکی از زيباترين دوره‌های زندگی مرا در مجموع رقم می‌زند. چند کار ماندگار مثل «گل صدبرگ» (که شايد پرتيراژترين اثر تاريخ موسيقی بوده) با همفکری ذوالفنون، خود بنده و البته رضا قاسمی توليد شد و ما برای اين کار شب‌ها و روزهای زيادی را با هم گذرانديم و خاطرات خيلی زيبايی از آن روزها داريم. پيش از اين البته يک کاری از حضرت مولانا را تدوين کرده بودم به نام «موسی و شبان» در سال ۱۳۵۶که با اين استاد بزرگ، استاد ذوالفنون، مشورت کردم و گفتم که من دوست دارم شما با من برای اجرای اين کار همراهی و همکاری کنيد.
 
در سال ۵۶ ما با همکاری استاد ذوالفنون کار «موسی و شبان» را ضبط کرديم و البته آقای بهزاد فروهری که نوازنده نی بودند نيز همراهی و همکاری کردند. اين کار در اين شرايط ضبط شد، هرچند که اين کار به صورت جدی هرگز پخش نشد، ولی يکی از نمونه‌های کار روی ذهنيت روايی شعر بود. در سال‌های بعد باز هم يک کار ماندگار به نام «آتش در نيستان» را با هم کار کرديم. بعد از «گل صدبرگ» با استاد ذوالفنون مترصد فرصت بوديم تا کار ديگری با هم انجام بدهيم؛ ولی به نتيجه نرسيدیم. تا اينکه من روی يکی از شعرهای «مجذوب» اين آهنگ را گذاشتم. استاد ذوالفنون وقتی شنيد، تحت تأثير قرار گرفت. آن زمان بود که گفت من بقيه اين کار را ادامه می‌دهم.»
 
او همچنین درباره این نوازنده سه‌تار گفته است:‌ «استاد جلال ذوالفنون همه‌چيز را خوب می‌ديد و آرامش عجیبی داشت و اينها از جمله خصوصيات خيلی خوب ذاتی او بود. من از سعه صدر ایشان استفاده می‌کردم و آن آرامشی که در وجودش بود را دوست داشتم. در کنار همه اينها، يک طنز قوی در وجودش بود که به هر پديده‌ای با دید طنز نگاه می‌کرد. هر جا با ذوالفنون بوديم، جو زيبا، باطراوت و شادی حاکم بود.»
 
  همکاری با گروه موسیقی دستان

ناظری در سال‌های فعالیت خود با گروه‌ها و آهنگسازان بسیاری کار کرده؛ اما حالا که به سابقه‌ی فعالیت‌های او نگاه می‌کنیم،‌ می‌توان کیفیت مثال‌زدنی هر کدام از آثار او را در عین کثرت فعالیت‌هایش مشاهده کرد. او فعالیت‌های متعددی نیز همراه با گروه موسیقی «دستان» داشته که حاصل آن چند اثر از جمله «سفر به دیگر سو» و «لولیان» است.
 
آلبوم «سفر به دیگر سو»، ضبط اجرای زنده واشنگتن، یادواره «شمس تبریزی» است. آهنگسازی تمامی قطعات این آلبوم را خود «ناظری» بر عهده داشته و گروه «دستان» (شامل نوازندگانی چون حمید متبسم، پژمان حدادی و حسین بهروزی‌نیا)، این قطعات را اجرا کرده‌اند. یکی دیگر از نوازندگان «دستان» در آن سری از کنسرت‌ها،‌ «کیهان کلهر» بود که در این گروه «سه‌تار»‌ می‌نواخت. اثر با موسیقی‌ای آرام شروع شده و در نهایت به هیجانی برخاسته از نوعی عرفان حماسی می‌رسد. انگار نوازنده‌ها و خواننده خود در حال سماع‌اند.
 
این خواننده، یک بار دیگر نیز کنسرت‌هایی را همراه با این گروه اجرا کرد که با نام «شهرام ناظری و گروه دستان» منتشر شد. این اثر، حاصل اجرای زنده در فرانسه در سال ۲۰۰۱ است. در این اثر نیز اشعار مولانا و اشعار محلی کُردی اجرا شده‌اند. ناظری خود در این اثر دف نیز نواخته و این از معدود آثاری است که در آن نوازندگی کرده است.
 
«لولیان» از دیگر کارهای مهم این گروه و شهرام ناظری است. این اثر را «حمید متبسم» در آواز دشتی ساخته است. ناظری در این اثر هم از تحریرهای ریتمیک بهره برد که همچنان می‌توان آن را در آثارش شنید. بعدها خوانندگان دیگری سعی در تقلید از آن کردند و البته به جایی نرسید. او خودش در این باره می‌گوید:‌ «از سال‌ها پیش یکی از دغدغه‌هایم در آواز، به ریتم در آوردن تحریرها و استفاده از اصوات و آواهای بی‌کلام بوده است. اصولاً فکر می‌کردم که خواننده آواز باید به این درجه از درک موسیقی رسیده باشد که بتواند بدون کمک گرفتن از کلام و شعر و با اجرای آواها و اصوات موسیقایی احساسات و پیام خود را ابراز کند.»
 
  همکاری با پرویز مشکاتیان

«یک سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی در سال ۱۳۵۶ اولین آهنگ زنده‌یاد مشکاتیان (مرا عاشق چنان باید) با گروه عارف و با همراهی علیزاده، آهنگ مشکاتیان، صدای من و با حضور سایه ضبط شد. این اثر اولین کار پرویز مشکاتیان با صدای من بود. ما دوستان صمیمی برای هم بودیم و رفاقت‌مان سال‌ها ادامه پیدا کرد. در این میان، فرصت برگزاری کنسرت «لاله بهار» را داشتیم که در اوایل انقلاب یعنی سال ۵۸ با گروه عارف و مشکاتیان در انجمن زرتشتیان ایران اجرا شد و کنسرت به یاد ماندنی‌ای بود. این اجرا با احساسات توصیف‌نشدنی از سوی ما و حاضران در سالن برگزار شد و تأثیر معنوی عمیق و فراموش‌نشدنی روی مخاطبان داشت. ما برای این اجرا، اشعاری از ملک‌الشعرای بهار را انتخاب کرده بودیم که بسیار زیبا بود و با شرایط آن دوران هم‌خوانی زیادی داشت.»
 
این خلاصه رابطه‌ای است که میان «ناظری» و «مشکاتیان» گذشته است. این دو موزیسین که هر دو بخش مهمی از تاریخ موسیقی معاصر ایران را به دوش می‌‌کشند، با یکدیگر «لاله بهار» را علاوه بر ‌آثار چاووش کار کردند. «لاله بهار» در سال ۱۳۶۲ اجرا و در سال ۱۳۶۵ منتشر شد. دو اثر به نام‌های «بیست سال با آثار پرویز مشکاتیان» نیز منتشر شده که آوازهای ناظری نیز در آن آمده است.
 
  همکاری با حسین علیزاده

«نوروز» و «شورانگیز» حاصل همکاری شوالیه آواز ایران با «حسین علیزاده» است. «نوروز»، نام آلبومی است که از اجرای صحنه‌ای در شهر کلن آلمان و در بهار ۱۹۹۰ ضبط شده و در سال ۱۹۹۵ منتشر شده است. اما «شورانگیز» اثر قابل تأمل‌تری در همکاری میان این دو استاد است. این اثر در سال ۱۳۶۷ اجرا و در سال ۱۳۶۸ منتشر شد. در این آلبوم که در آواز بیات‌ترک و دستگاه شور اجرا شده، از اشعار حافظ، مولوی و نظامی گنجوی استفاده شده است.
 
درباره «شورانگیز» گفته می‌شود اثری است که به دلیل استفاده از فرم‌ها و ابداعات تازه در موسیقی ایرانی، کاری نو و متفاوت است و از ذهن پیچیده و خلاق حسین علیزاده در این کار خبر می‌دهد. شهرام ناظری در این اثر آوازی در مایه بیات‌ترک با شعر معروفی از مولانا را اجرا کرده است: «دگرباره بشوریدم بدان سانم به جان تو/ که هر بندی که بربندی بدرّانم به جان تو/ من آن دیوانه بندم که دیوان را همی‌بندم/ زبان مرغ می‌دانم سلیمانم به جان تو»
 
این دو استاد سال‌ها بعد گروه «دوستی» را شکل دادند و تور کنسرت‌هایی را نیز برگزار کردند. نکته قابل توجه در این کنسرت‌ها مفهوم بداهه‌نوازی بود. «شهرام ناظری» درباره همکاری‌اش با علیزاده گفته است: «من با آقای علیزاده کارهایی انجام داده‌ام که دوست دارم منتشر شوند. مانند «زمستان» و «چاووشی» (با شعر اخوان) را خوانده‌ام که بسیار هم زیبا هستند. «آی عشق» شاملو را خوانده‌ام و همچنین «می‌تراود مهتاب» و چند تا از شعرهای نو را اجرا کرده‌ایم که آثاری شنیدنی از آب در آمده‌اند.»
 
 همکاری با محمد جلیل عندلیبی

«کیش مهر» از جمله آثاری است که ناظری همراه با عندلیبی منتشر کردند و یکی از آثار ماندگار پس از انقلاب ایران است. همکاری‌ای که برای هر دو خاطره خوشی را رقم زده است. عندلیبی درباره آن همکاری می‌گوید: «در سال‌های ابتدایی انقلاب، من جوان بودم و در عین حال با شهرام ناظری زحمت‌های زیادی برای موسیقی کشیدیم و ریتم‌های وزین را جایگزین ریتم‌های سبک کردیم. من با شجریان، ناظری و افتخاری تلاش‌های زیادی کردیم تا مردم موسیقی خوب بشنوند و فکر می‌کنم موسیقی همان‌ها‌ بود. موسیقی‌های امروز فقط سر و صدا هستند!»
 
«بی‌قرار» حاصل دیگر همکاری این دو موزیسین با همدیگر است. پیش‌درآمد و تصنیف «بی‌قرار»، آواز شوشتری و لیلی و مجنون و مثنوی،‌ پیش‌درآمد «وداع یار»،‌ درآمد شور (فراق دوستانش باد)،‌ آواز «بار فراق دوستان» (چوپانی) و تصنیف «وداع یاران» از جمله قطعات این آلبوم است.
 
  همکاری با هوشنگ کامکار

یکی از خاطره‌انگیزترین همکاری‌های شهرام ناظری در مقام خواننده، با گروه کامکارها در آثار و کنسرت‌هایشان است. یکی از متفاوت‌ترین تجربه‌های موسیقایی او در آلبوم «در گلستانه» شکل گرفته است. این آلبوم در زمستان سال ۱۳۶۶ به مناسبت شصتمین سال تولد سهراب سپهری و با دکلمه احمدرضا احمدی منتشر شد. این اثر برای ارکستر سمفونیک، آواز سلو، گروه کُر، به همراهی سازهای سنتی سنتور، سه‌تار، کمانچه و دف تنظیم شده است.
 
«بهاران آبیدر» نیز با آواز شهرام ناظری و بیژن کامکار با آهنگسازی هوشنگ کامکار تجربه‌ای دیگر در این زمینه است که در سال ۱۳۶۵ برای اولین بار منتشر شد. این آلبوم سه قطعه دارد. قطعه‌ای برای ارکستر سمفونیک بر اساس ملودی‌های محلی کُردی،‌ ارکستر سمفونیک تهران و آواز راست پنجگاه است.
 
 همکاری با کامبیز روشن‌روان

شهرام ناظری دو همکاری با «کامبیز روشن‌روان» داشته است؛ دو اثری که هر کدام با استفاده از ارکستر سمفونیک ضبط شده‌اند: «ساقی‌نامه» و «یادگار دوست». دومی در سال ۱۳۶۳ و به مناسبت هشتصدمین سالگرد تولد مولانا منتشر شد. تمامی اشعار این مجموعه از مولانا است. می‌توان گفت که «یادگار دوست» جزء موفق‌ترین آثار در کارنامه «کامبیز روشن‌روان» آهنگساز این اثر است. این آلبوم در دستگاه ماهور و با نوازندگی هنرمندانی چون حمید متبسم، محمدعلی کیانی‌نژاد، مجتبی میرزاده و... اجرا شده است. از جمله نقاط برجسته این اثر، تصنیف غم عشق است که روی شعری از «مولانا» ساخته و اجرا شده است.
 
همکاری با حافظ ناظری

«بُعد یازدهم» نتیجه همکاری «شهرام ناظری» با پسرش است. این اثر در ایران با نام «ناگفته» منتشر شد و بحث‌های زیادی برانگیخت. تور کنسرت‌های این اثر اما یکی از پرفروش‌ترین و پرمخاطب‌ترین کنسرت‌های برگزارشده در این سال‌ها بوده است. شوالیه اما درباره پسرش نیز سخت‌گیری‌های بسیاری داشته و می‌گوید: «در مورد کار حافظ، من هیچ‌گاه نقش پدر را ندارم و با صراحت، نظرم را در موردش گفته‌ام و ‌می‌گویم. «حافظ» در قسمت‌هایی از کارش نظرم را جلب کرده و در بخش‌هایی از آن راضی نیستم. مثلاً من در بخش‌هایی از کار موسیقی، وقتی او را با خودم در سنین او مقایسه می‌کنم، می‌بینم که آن‌طوری که دوست داشتم و فکر می‌کردم نشده. اما از اینکه می‌بینم یک کار منحصر‌به‌فرد و بدون تقلید انجام می‌دهد، خرسندم.
چون در حال حاضر یکی از کارهایی که بچه‌های هم‌نسل او انجام می‌دهند، تقلید کردن است. به محض اینکه یک کاری از سوی یک آهنگساز و خواننده خوب مطرح می‌شود، بلافاصله گروهی به سرعت در پی کپی کردن آن برمی‌آیند! ضعف‌های او را به خودش گفته‌ام و در مورد اشکالات و ضعف‌هایش، صحبت‌های زیادی کرده‌ایم. حتی به او گفته‌ام که انتظار دارم که روی قسمت‌های آوازی بیشتر کار کند و در بخش ملودی‌ها هم به او تأکید کرده‌ام که نت‌ها را طوری کنار شعر قرار بدهد تا مجموع کار کاملاً منطقی باشد.
 
به‌هرحال همه کسانی که من را می‌شناسند، می‌دانند که آدمی نیستم که الکی به کسی نان قرض بدهم یا اینکه چون فرزند بنده است، پس حتماً بهترین هنرمند دنیا باشد. نه، اصلاً این‌طور نیست. چون من در کارم اصلاً تعارف ندارم و خارج از این نگاه، صحبت نمی‌کنم. ضمن اینکه از افرادی که بی‌جهت از فرزندان‌شان تعریف و تمجید می‌کنند و بی‌دلیل هم به‌به و چه‌چه می‌کنند، اصلاً خوشم نمی‌آید!»
سولماز شريفي بازدید : 97 یکشنبه 01 اسفند 1395 نظرات (0)

چند سالی است که با ایده جشن سپندارمذگان اسفندگان به جای ولنتاین به عنوان روز عشق و زن و مادر آشناتر شدیم اما عجیب است که هرچه بیشتر می شنویم که جشن اسفندگان را می خواهند در بهمن ماه به ما قغالب کنند و چه خوب می پذیریم و اینجاست که دیگر حرجی نداریم بر آنان که پذیرفتند نماز جمعه را چهارشنبه بخوانند.

 

اینکه اسم جشن اسفندگان را بیشتر به عنوان سپندارمذگان بخوانیم برای آنست که از خود نپرسیم چطور جشن روز اسفند از ماه اسفند که همان 5 اسفند است را به بهمن انداخته اند؟

 

دوستان، امسال بیش از هر سال پیام آفلاین و پیامک در باب جشن نگرفتن ولنتاین به ما می رسد (که ایده ای نیکوست چرا که اصولاً ولنتاین را به تقلید از اسفندگان ما ساختند و داستان پشت آن به نظر صحیح نیست) لیکن اگر آن را به 29 اسفند بیندازید، خیانتی بزرگتر در حق تقویم خود که بهترین تقویم جهان و تنها تقویم هماهنگ با فصول سال است روا داشته اید پس همان بهتر که ولنتاین را جشن بگیرید.

 

به من ارتباطی ندارد که چرا زرتشتیان علاقه دارند بگویند 5 اسفند در تقویم مذهبی آنها روزی 29 بهمن بوده است، مشکل خودشان است اما این تحریف را نباید ما به این تقویم ارزشمند راه دهیم. تقویم ما عمر صدساله ندارد که بگوییم کسی صد سال پیش آنرا دستکاری کرده باشد.

 

دوستان، این حرفها را برخی از شما پارسال هم از من شنیدید اما امسال تقاضا می کنم لینک این صفحه را به همه دوستانتان هم بفرستید و جلوی دستکاری تقویم باستانی ایرانی که افتخار ماست را بگیرید. چطور می پذیرید که روز اسفند از ماه اسفند ممکن است در ماه بهمن باشد؟!

 

خوشبختانه قبل از ارسال این پیام نوشته ای از استاد مرادی غیاث آبادی یافتم که چه علمی و چه شیوا سخنی که این بنده از سر درد نوشت را با استدلال به قلم تحریر در آوردند لذا بخشی از آنرا اینجا کپی می کنم:

 

همانگونه که نوشته اید، جشن اسفندگان یا سپندارمذگان برابر است با پنجمین روز از ماه اسفند در همه گاهشماری‌های ایرانی. اما در باره پرسش شما از وجود دوگانگی‌ها باید گفت که جشن‌ها و فاصله‌های میان آنها در متون کهن ایرانی دارای تعریف و اندازه‌های مشخصی است که به مانند دانه‌های یک زنجیر در پیوستگی کامل با یکدیگر هستند. تغییر جای یکی از آنها، موجب گسست کل این رشته خواهد شد.

 

چنانکه در منابع ایرانی آمده است، جشن سده پس از 40 روز از شب یلدا یا چله، و پس از 100 روز از اول آبان قرار دارد. همچنین جشن سده، پیش از 25 روز از جشن اسفندگان است.

 

این اندازه‌ها و فاصله‌های تعریف شده در متون و منابع کهن ایرانی، تنها با گاهشماری ایرانی با ماه‌های سی و یک روزه (مبدأ هجری خورشیدی فعلی) که بزرگترین دستاورد دانش گاهشماری در جهان است، مطابق است؛ ولی با کتابچه‌ای نوساخته که در چند سال اخیر در ایران با نام سالنمای دینی زرتشتیان چاپ می‌شود، مطابقت پیدا نمی‌کند. چرا که در این کتابچه، فاصله 100 روزه از اول آبان تا جشن سده به 106 روز، فاصله 40 روزه شب یلدا تا جشن سده به 46 روز، و فاصله 25 روزه جشن سده تا اسفندگان به 19 روز رسیده است. این فاصله‌ها با هیچکدام از اسناد و منابع و تاریخ‌نامه‌های ایرانی هماهنگی ندارد.

 

اینها نمونه‌هایی از آشفتگی‌هایی است که منتشرکنندگان این کتابچه در ذهن نوجویان ایجاد کرده و نه تنها نظام قانونمند گاهشماری ایرانی را مخدوش کرده‌اند، بلکه اختلال‌هایی نیز در تقویم سنتی یزدگردی زرتشتی که در میان بسیاری از زرتشتیان ایران و عموم زرتشتیان هند و جهان رواج دارد، به وجود آورده‌اند.

 

معدودی که از این شبه تقویم نوساخته دفاع می‌کنند، عملاً در نوشته های خود از این فاصله‌های 100 روزه و 40 روزه و 25 روزه یاد می‌کنند، اما گفتار خود را بگونه‌ای با توصیف‌های زیبا و شعر و ترانه ترتیب می‌دهند که خواننده غیردقیق متوجه نشود این اعداد و ارقام با آن سالنما هیچگونه انطباقی ندارد.

 

همانگونه که می‌دانید، من و دیگران در این زمینه بارها نوشته‌ایم و پرسش‌هایی را در رسانه‌های گوناگون خطاب به تهیه‌کنندگان ناشناس آن مطرح کرده‌ام. این پرسش‌ها تاکنون بدون پاسخ مانده است. چرا که هرگونه پاسخی می‌تواند موجب افشای قدمت بیست ساله این تقویم، دستکاری‌های فراوان در گاهشماری ایرانی و زرتشتی، نبود هیچگونه سامانه کبیسه‌گیری و تعریف مشخص از طول سال، مبدأ سالشماری ساختگی و نیز اختلاف‌های فراوان با دیگر زرتشتیان جهان شود که چنین دستکاری‌هایی در قواعد سنتی و دینی را نادرست می‌شمارند.

 

از این رو، زمان درست شب یلدا برابر با شامگاه 30 آذر، جشن سده در 10 بهمن و جشن اسفندگان در 5 اسفند است. کسانی که از روز دیگری نام می برند، می‌‌باید بجای کوشش برای انحراف ذهن خواننده، به توجیه و توضیح این فاصله‌های منطقی و تعریف شده که خود نیز به آن باور دارند، برآیند و سپس دست بکار تغییر روزهای جشن های ملی ایران که در طول هزاران سال در گستره پهناور سرزمین‌های ایرانی تثبیت شده‌اند، بشوند.

همچنین در خبرگزاری میراث فرهنگی به خبری برخوردم از جمع آوری نظر اساتید گرامی دیگری که همگی متفق القول آنچه را که بدیهی بود و در این نوشته از نظرتان گذشت تأیید کرده اند که آنرا نیز در تکمیل مطلب کپی می کنم:

 

خبرگزاری میراث فرهنگی_ گروه میراث فرهنگی_ هر ساله به هنگام جشن‌های ملی، تفاوت نظرهایی در باره زمان درست آنها پیش می‌آید. با توجه به نظر استادان ایران شناس که همگی متفق‌القول هستند، مشخص می شود که زمان جشن‌ها می‌باید با گاهشماری ملی و رسمی ایران تعیین شود و بکارگیری گاهشماری یزدگردی درست نیست.

 

استاد جلیل دوستخواه با نقل نظر شادروان استاد ابراهیم پورداوود می‌نویسد:

در چندین دهه پیش از این، به پیشنهاد استاد ِزنده یادم «ابراهیم پورداوود»، روز پنجم اسفند به عنوان روز پرستار شناخته شده بود و به طور رسمی برگزار می شد و در این روز، برای ارج گزاری خدمت ارزنده ی پرستاران، آیین هایی به اجرا در می آمد که در آنها با پیشکش شاخه های گل بیدمشک (گل ویژه ی امشاسْپَند بانو اسپندارمذ در اسطوره های کهن)، پرستاران میهنمان را می نواختند.

 

یادآوری می شود که برخی از دوستان، با استناد به دیگرگونی گاه شمار خورشیدی کنونی نسبت به گاه شمار باستانی، زمان برگزاری جشن ِ اسپندارمَذگان را شش روز بازپس می برند و در روز 29 بهمن ماه می شناسند. اما همان گونه که پیشتر هم روشنگری کردم، روز ِدرست و سزاوار ِ این جشن، همان پنجم اسفندماه است.

 

در پاسخ به دوستانی كه 29 بهمن را جشن اسفندگان شمرده و با پیام های مهرآمیزشان آن را «فرخنده باد !» گفته اند، نوشتم:

جشن اسپندارمذگان (اسفندگان) در پنجم اسفندماه (و نه 29 بهمن)، بر شما فرخنده باد !

همچنان بر این باورم كه كاربرد گاهشماری خیامی (مشهور به جلالی)، نباید ما را از پاسداشت یادگار نیاكان ارجمندمان بازدارد.

برماست که همه ی جشن های یازده گانه ی با پسوند «- گان» از ماه دوم تا دوازدهم را هم، مانند ماه یكم در همان روزهای اصلی (روزهای یكی شدن ِ نام روز و ماه) برگزاریم و به روزهای دیگری منتقل نكنیم تا انگیزه ی بنیادین برگزاری آن ها از یاد نرود.

 

ما هم اكنون، جشن های نوروز، فروردینگان (فروردگان)، یلدا و سده را به درستی در همان زمان های تعیین شده برای آن ها در روزگار باستان (یكم فروردین، سی ام آذر و دهم بهمن)، برمی گزاریم. پس چرا در مورد جشن های یازده گانه ی اردیبهشتگان تا اسفندگان، دچار این آشفته كاری و سامانْ شكنی شده ایم؟

 

استاد دکتر جلال خالق مطلق می‌نویسد:

ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه که در سال 391 هجری تألیف کرده است، آنجا که درباره ی جشن های ایرانی سخن می گوید، از جشنی نام می برد که در روز اسفندارمذ در ماه اسفندارمذ، یعنی در پنجم اسفند برگزار می شد.

در ایران کهن، یک جشن بهاری زنان بوده که در آن روز زنان از آزادی بیشتری برخوردار بودند و بویژه دختران «دم بخت» به همسرگزینی تشویق می شدند و از این رو این جشن را «مردگیران» می نامیدند.

 

سپس تر با نفوذ بیشتر مذهب این جشن نخست تغییر ماهیت داده و جشن زنان شوهردار شده و این دسته زنان در آن روز از شوهران خود به پاس یکسال پارسایی و خانه داری و شوهردوستی هدیه می گرفتند، تا اینکه همین نیز رفته رفته فراموش شده است.

 

روز این جشن پنجم اسفند بود. پر بیراه نیست اگر بانوان روشنفکر ایرانی دست کم، کنگره ها و جلسات ویژه ی مسایل زنان را در این روز برگزار کنند تا یاد آن جشن دوباره زنده گردد.

 

دکتر تورج پارسی نیز در این باره نوشته‌اند:

در سالشمار ما، ماه سی روز بوده و هر روز هم نامى داشته است. براى نمونه روز پنجم هر ماه به سپندارمذ نامور بوده كه در ماه اسفند این روز را به نام زنان جشن مى گرفتند. (اوستا زن را «ریته سیه بانو» می نامد كه به معنای مهر وفروغ و روشنایی است. به همین دلیل هم جشن سپندارمذ مى باید در همان روز پنجم اسفند برگزار بشود و نه روز ?? بهمن. امید دارد كه جشن ها كه داراى اصول نجومى هستند، دستخوش آشفتگى بیش ازاین نشده ودر برگزاریشان كه بسیار پسندیده است، اصول نجومى آنها رعایت بشود.

 

استاد دکتر رضا مرادی غیاث آبادی در پاسخ پرسشی نوشته است:

جشن اسفندگان یا سپندارمذگان برابر است با پنجمین روز از ماه اسفند در همه گاهشماری‌های ایرانی. در باره وجود دوگانگی‌ها باید گفت که جشن‌ها و فاصله‌های میان آنها در متون کهن ایرانی دارای تعریف و اندازه‌های مشخصی است که به مانند دانه‌های یک زنجیر در پیوستگی کامل با یکدیگر هستند. تغییر جای یکی از آنها، موجب گسست کل این رشته خواهد شد.

چنانکه در منابع ایرانی آمده است، جشن سده پس از 40 روز از شب یلدا یا چله، و پس از 100 روز از اول آبان قرار دارد. همچنین جشن سده، پیش از 25 روز از جشن اسفندگان است.

این اندازه‌ها و فاصله‌های تعریف شده در متون و منابع کهن ایرانی، تنها با گاهشماری ایرانی با ماه‌های سی و یک روزه (مبدأ هجری خورشیدی فعلی) که بزرگترین دستاورد دانش گاهشماری در جهان است، مطابق است؛ ولی با کتابچه‌ای نوساخته که در چند سال اخیر در ایران با نام سالنمای دینی زرتشتیان چاپ می‌شود، مطابقت پیدا نمی‌کند. چرا که در این کتابچه، فاصله 100 روزه از اول آبان تا جشن سده به 106 روز، فاصله 40 روزه شب یلدا تا جشن سده به 46 روز، و فاصله 25 روزه جشن سده تا اسفندگان به 19 روز رسیده است. این فاصله‌ها با هیچکدام از اسناد و منابع و تاریخ‌نامه‌های ایرانی هماهنگی ندارد.

از این رو، زمان درست شب یلدا برابر با شامگاه 30 آذر، جشن سده در 10 بهمن و جشن اسفندگان در 5 اسفند است.

 

با توجه به نظر همه این استادان لازم است که ترتیبی دهیم تا از ناهماهنگی و آشفتگی های فعلی دست کشیده شود و همه جشن ها مطابق با گاهشماری ملی و رسمی ایران که شکل تکامل یافته گاهمشاری یزدگردی و در ایران و همه جهان شناخته شده است، برگزار شود.

 

خواهش من به عنوان مدیر همسفر این است که بیایید جلوی این تحریف آشکار را بگیریم و اگر شک دارید تحقیق کنید و تا آن زمان همان ولنتاین را جشن بگیرید اما با جشن گرفنن 29 بهمن به اسم اسفندگان به تقویم خود خیانت نکنید.

 منبع:tebyan.net

سولماز شريفي بازدید : 54 یکشنبه 01 اسفند 1395 نظرات (0)

طرز تهیه دلمه خیار

 

مواد لازم برای دلمه خیار :

 خیار سالادی  9 عدد
 گوشت چرخ کرده 1 پیمانه 
 رب گوجه فرنگی 1 قاشق غذاخوری 
فلفل قرمز و فلفل سیاه  نصف قاشق مرباخوری  
نمک 1/5 قاشق غذاخوری
پیاز 1 عدد
سیر 3 حبه خرد شده
بلغور 2 قاشق غذاخوری
برنج دانه گرد 1 پیمانه سرخالی
کره 100 گرم
* شوید خشک و نعنا و پیازچه از هر کدام به میزان دلخواه

 

* شوید خشک و نعنا و پیازچه از هر کدام به میزان دلخواه (من از هر کدوم 1 قاشق غذاخوری ریختم)

 

طرز تهیه دلمه خیار :

ابتدا خیارها را شسته و داخل آن ها را با وسیله ای که داخل تصویر می بینید خالی می کنیم.

پیاز و سیر را با کره داخل قابلمه تفت داده و کمی زردچوبه بزنید و تفت بدهید تا رنگ آن طلایی شود گوشت را اضافه کرده و تفت بدهید نمک و فلفل و فلفل سیاه و رب را اضافه کنید و خوب هم بزنید و سپس برنج و بلغور و سبزیهای خشک راو اضافه کرده و کمی که تفت خورد از روی حرارت بردارید و داخل خیارها را با این مواد پر کنید و داخل قابلمه مرتب بچینید و کمی آب بریزید که مغز پخت شوند و در آخر اگر مثل من چرب و چیلی دوست دارید روی آن روغن مایع بریزید.

 

نکته برای تهیه دلمه خیار :

اگر ترش مزه دوست دارید می توانید به جای آب خالی که برای پخت روی خیارها می ریزید. سماق را نیم ساعت قبل داخل آب ولرم خیس کنید و صاف کرده و ته نشین که شد + 1 قاشق رب گوجه روی آن بریزید.

امیدوارم درست کنید و لذت ببرید خیلی خوشمزه است.

سولماز شريفي بازدید : 79 یکشنبه 01 اسفند 1395 نظرات (0)

یکی از شایع ترین سرطان های فعلی در جهان، بیماری سرطان پروستات است

 

براساس آمار، 27درصد کل سرطان ها مربوط به سرطان پروستات است و دومین عامل مرگ و میر ناشی از تمام سرطان هاست.
همیشه گفته می شود که مردان به سلامت خود کمتر توجه می کنند و بیماری های مختلف از جمله سرطان در بین آنان شیوع دارد. دکترعلی اصغر یارمحمدی، استاد اورولوژی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، حرف های زیادی درباره خودمراقبتی مردان دارد. این جراح و متخصص بیماری های کلیه و مجاری ادراری از سرطان پروستات به عنوان «قاتل مردان» یاد می کند.
 

وی در ادامه می گوید: روزی نیست که در محافل پزشکی، اعم از کنگره ها و نوشته ها (کتب، مجلات) به تفصیل از سرطان سخن گفته نشود (که البته از مسئولیت های شغلی پزشکان و متخصصان است). از طرفی روزی نیست که از وسایل ارتباط جمعی اعم از رادیو، تلویزیون، روزنامه و اینترنت درباره سرطان مطلبی منتشر نشود، سازمان بهداشت جهانی W.H.O در گذشته ای نزدیک با اشاره به بروز و شیوع بیماری سرطان آن را به یک سونامی تشبیه کرده بود. چندی پیش نیز یک کانال تلویزیونی با اشاره به فراوانی این بیماری گفت، تا سال 2025 از هر 4نفر، یک نفر به دلیل سرطان خواهد مرد.
 

به یاد دارم وقتی که به عنوان دانشجوی پزشکی پذیرفته شدم، اهم آموزش دانشجویان به بیماری های عفونی و انگلی واگیر مثل ذات الریه، مالاریا و ... اختصاص داشت، چراکه علت اصلی مرگ و میر بیماران بود و کمتر از اهمیت سرطان سخنی به میان می آمد ولی امروزه یکی از اساسی ترین مباحث آموزش دانشجویان پزشکی، آموزش بیماری مهلک سرطان است. سرطان، کلمه ای است که فرد مبتلا با شنیدن آن لرزه بر اندامش می افتد و بدون این که اغلب کلمه ای به زبان آورد از درون با احساس نیستی خود رو در رو می شود. .
 

گرچه در بسیاری از موارد نباید چنین تعبیری برای بیان آن به کار برد، ولی از باب هزینه های کمرشکن که به اقتصاد خانوار و به ویژه اقتصاد ملی تحمیل می کند و با تغییر روش های متنوع و پرعارضه درمان آن، که چاره ای جز مقابله با آن نیست، تعبیر گفته شده با واقعیت عینیت پیدا می کند.
 

به دلیل اهمیت بروز و شیوع بیماری در تمام جهان و در کنار آن در کشور ما ، لازم است حداقل آگاهی های لازم به جامعه منتقل شود که طبق شعار «با خودمراقبتی، یک عمر سلامتی» بتوان با تشخیص به موقع و با درمان ریشه ای، بیماری را درمان و بیمار را از روش های پیچیده، هزینه بر و زمین گیر کننده رادیوتراپی، شیمی درمانی، هورمون درمانی، ژن درمانی و ... بی نیاز کرد.
 

یکی از شایع ترین سرطان های فعلی در جهان، بیماری سرطان پروستات است . در ادامه، مختصر به معرفی این بیماری می پردازیم. سرطان پروستات پس از سرطان پوست، شایع ترین سرطان انسانی است. در آمریکا در میان سرطان ها دومین علت اصلی مرگ بیماران، محسوب می شود. اگر چه در بعضی دیگر از کشورها این جایگاه قابل تغییر است.
 

از سال 1990 بروز بیماری به طور شتابزده اوج گرفت که بعضی از آن به عنوان سونامی نام می بردند. امروزه براساس آخرین مطالب کتب مرجع از هر صدهزار نفر جمعیت، 200نفر (البته در کشورهای مختلف این آمار ثابت نیست) مبتلا به سرطان پروستات می شوند که این آمار متأسفانه رو به افزایش است و طبق آمار از این تعداد 74نفر یعنی 37درصد در طول درمان جان خود را از دست می دهند. در زیر 40 سالگی میزان ابتلا به ازای هر 10000 نفر، یک نفر گزارش شده است، ولی فقط در 15 درصد این رقم تشخیص داده می شود و 2.9درصد آن ها خواهند مرد.

 

مصرف زیاد ویتامین D و کلسیم یکی از دلایل بروز سرطان پروستات در مردان می باشد

 

درباره غده پروستات بیشتر بدانیم
غده پروستات جزو غد درون ریز بدن است که در گردن مثانه واقع شده است . این غده تحت تأثیر عوامل گوناگون به ویژه هورمون تستوسترون است که غالب آن از بیضه ها ترشح می شود و باعث تغییرات حجمی و شکلی سلولی غده پروستات می شود؛ این تغییرات باعث اختلالات در روند جریان ادرار (انسداد) و بروز بدخیمی پروستات می شود.

 

روند تغییرات پروستات عبارت است از:
معمولا تا پایان دهه سوم عمر تغییرات عمده ای در پروستات دیده نمی شود و از دهه چهارم زندگی به ویژه بعد از 45 سالگی تغییرات شروع می شود و این تغییرات شامل دو قسمت کاملا متفاوت است.
 

الف – بزرگی خوش خیم پروستات
آمارها نشان می دهد اگر مردان به دهه هشتم زندگی برسند، 88درصد آن ها و اگر به دهه نهم زندگی برسند، 100درصد آن ها دچار تغییرات حجمی خوش خیم پروستات می شوند. اگرچه در مجموع از این میزان ابتلا، حدود 30درصد آن ها نیاز به دخالت درمانی جراحی پیدا می کنند.

 

ب – سرطان پروستات
براساس آمار، 27 درصد کل سرطان ها مربوط به سرطان پروستات است و دومین عامل مرگ و میر ناشی از تمام سرطان هاست. براساس مطالعات عواملی که در بروز سرطان پروستات دخیل است، عبارت است از:
– سابقه فامیلی: آن دسته افراد مذکر که پدر (پدران) آن ها سابقه ابتلا به سرطان پروستات را داشته است، به مراتب بسته به سن شروع با افزایش خطر ابتلا مواجهند. (بسته به سن از 3 تا 7 برابر)
– سن: با افزایش سن، میزان ابتلا افزایش می یابد، به طوری که اگر همه مردان به دهه نهم زندگی برسند، از هر 8نفر یک نفر مبتلا به این بیماری می شود.
– نژاد: معمولا سیاه پوستان بیش از سفیدپوستان به این بیماری مبتلا می شوند.
– هرچه از شرق به غرب دنیا برویم، احتمال ابتلا افزایش می یابد.
– تغییرات آب و هوایی
– رژیم های غذایی به ویژه رژیم پرچرب و اشباع شده
– چاقی
– مصرف زیاد ویتامین D و کلسیم
– مصرف الکل و موادمخدر
– بحث امواج و استرس گرچه به آن توجه شده، ولی اثبات شده نیست.
وازکتومی (بستن لوله های مرد)، به عنوان یک ریسک مورد ادعاست اگرچه اثبات آن نیاز به مطالعات بیشتری دارد.
– ارتباط تعداد دفعات مقاربت با سرطان پروستات: تا به حال در مطالعات به نتیجه ای قطعی درباره ارتباط تعداد دفعات مقاربت با سرطان پروستات اشاره نشده است.
 

عوامل کاهش دهنده بروز سرطان پروستات
از لیکوپن (گوجه فرنگی)، سلنیم (آجیل جات)، ویتامین E و ماهی (اسیدهای چرب امگا3) به عنوان عوامل کاهنده بروز سرطان پروستات نام برده می شود. با وجود بیماری براساس مطالعات و اطلاعات پیگیرانه به ویژه در افراد مسن، مرگ زودرس در قیاس با سایر سرطان ها بسیار کمتر اتفاق افتاده است و بیشتر بیماران به دلیلی غیر از سرطان پروستات می میرند که علت غالب این مرگ ها، بیماری قلبی عروقی است؛ یعنی می توان گفت افراد مسن مبتلا به سرطان پروستات با بیماری سرطان می میرند ولی نه از سرطان پروستات.
منبع:khorasannews.com

سولماز شريفي بازدید : 36 یکشنبه 01 اسفند 1395 نظرات (0)

دوربین حرارتی گوشی CAT S60 به تنهایی ۲۵۰ دلار قیمت دارد

 

«CAT S60» نخستین گوشی جهان مجهز به دوربین حرارتی
این‌طور که کارشناسان می‌گویند CAT S60 بیشتر از یک گوشی هوشمند است و امکانات داخلی آن می‌تواند این دستگاه را از تمام گوشی‌های موجود در بازار مجزا کند. CAT S60نخستین گوشی هوشمند موجود در بازار جهانی محسوب می‌شود که به دوربین حرارتی مجهز شده است و از این طریق قابلیت‌های مجزا و متمایزی را در اختیار کاربران قرار می‌دهد.

 

دوربین نصب شده در گوشی هوشمند CAT S60 می‌تواند از فاصله ۱۵ تا ۳۰ سانتی‌متری دمای شیء مورد نظر را تشخیص دهد و حتی از میان دود غلیظ هم اشیا را شناسایی کند. به‌عنوان مثال این گوشی هوشمند می‌تواند توسط آتش‌نشان‌ها مورد استفاده قرار گیرد تا افراد در بین دود و آوار شناسایی شوند. دوربین حرارتی این دستگاه در شرکت Flir ساخته شده است و تصاویر ویدیویی حرارتی را با سرعت ۶۰ فریم در ثانیه به نمایش می‌گذارد.

 

گوشی هوشمند CAT S60 اگر ۲۶ بار متوالی از فاصله 8/ 1 متری سقوط کند با مشکلی مواجه نمی‌شود و لایه یک میلیمتری Gorilla Glass 4 روی نمایشگر آن را پوشانده است. این گوشی باتری ۳۸۰۰ میلی‌آمپری دارد و از دیگر مشخصات آن می‌توان به نمایشگر 7/ 4 اینچی، رم ۳ گیگابایتی و حافظه داخلی ۳۲ گیگابایتی اشاره کرد. گوش پرقدرت CAT S60 از اواخر سال جاری میلادی با قیمت ۶۰۰ دلار وارد بازار می‌شود. توجه داشته باشید که دوربین حرارتی گوشی CAT S60 به تنهایی ۲۵۰ دلار قیمت دارد.
منبع: mobna.com

سولماز شريفي بازدید : 37 یکشنبه 01 اسفند 1395 نظرات (0)

معلم مدرسه‌ای با اینکه ﺯﯾﺒﺎ ﻭ ﺍﺧﻼﻕ خوبی داشت هنوز ازدواج نکرده بود. ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻧﺶ ﮐﻨﺠﮑﺎﻭ ﺷﺪند ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: «ﭼﺮﺍ ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﭼﻨﯿﻦ ﺟﻤﺎﻝ ﻭ ﺍﺧﻼﻗﯽ خوبی ﻫﺴﺘﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻧﮑﺮﺩﻩﺍﯼ؟»


معلم گفت: «ﯾﮏ ﺯﻧﯽ ﺑﻮﺩﮐﻪ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻮﺩ. ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺁﻥ ﺯﻥ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﮔﺮ یک بار ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺧﺘﺮ به دنيا بياورد ﺁﻥ ﺭﺍ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ خواهد ﮔﺬﺍﺷﺖ ﯾﺎ به هر ﻧﺤﻮﯼ شده ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯد. ﺧﻮﺍﺳﺖ خداوند ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﻥ ﺯﻥ ﺩﺧﺘﺮﯼ به دنیا آورد. ﭘﺪﺭﺵ ﺁﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻫﺮ ﺷﺐ كنار میدان شهر ﺭﻫﺎ می‌کرد. ﺻﺒﺢ ﮐﻪ می‌آمد، ﻣﯽﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ طفل ﺭﺍ نبرده ﺍﺳﺖ. ﺗﺎ ﻫﻔﺖ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﺮای ﺁﻥ ﻃﻔﻞ دعا می‌کرد ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ می‌سپرد. ﺧﻼﺻﻪ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ ﮐﻮﺩﮐﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ بازگرداند. ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩﮐﻪ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺩﺧﺘﺮ به دنيا بيآورد ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺍﺳﺖ خداوند ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﺴﺮ باشد ﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺗﻮﻟﺪ ﭘﺴﺮ، ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺰﺭﮔﺸﺎﻥ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ. ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺣﺎﻣﻠﻪ ﺷﺪ ﻭ ﭘﺴﺮﯼ به دنیا ﺁﻭﺭﺩ ﺍﻣﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﻭﻣﺸﺎﻥ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ. ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭘﻨﺞ ﺑﺎﺭ ﭘﺴﺮ به دنيا آورد ﺍﻣﺎ ﭘﻨﺞ ﺩﺧﺘﺮﺷﺎﻥ ﻫﻤﻪ فوت كردند. ﺍﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺧﺘﺮﺷﺎﻥ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ می‌خواست ﺍﺯ ﺷﺮﺵ ﺧﻼﺹ ﺷﻮﺩ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﻣﺎﻧﺪ. ﻣﺎﺩﺭ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻧﺪ.»


ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶﺁﻣﻮﺯﺍﻧﺶ ﮔﻔﺖ: «می‌دانید آن ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﭘﺪﺭﺵ ‌می‌خواست ﺍﺯ ﺷﺮﺵ ﺧﻼﺹ ﺷﻮﺩ کی ﺑﻮﺩ؟ آن دختر ﻣﻨﻢ! ﻭ ﻣﻦ ﺑﺪﯾﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻧﮑﺮﺩﻩﺍﻡ ﭼﻮﻥ ﭘﺪﺭﻡ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﯿﺮ ﻫﺴﺖ ﻭ ﮐﺴﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺮ ﻭ ﺧﺸﮏ ﻭ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﯼ ﮐﻨﺪ. ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺧﺪمت می‌کنم. آن ﭘﻨﺞ ﭘﺴﺮ، ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﻢ، ﻓﻘﻂ ﮔﺎﻫﮕﺎﻫﯽ خبرش را می‌گیرند. ﭘﺪﺭﻡ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮔﺮﯾﻪ می‌کند ﻭ ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺑﺎ ﻣﻦ ﮐﺮﺩﻩ.»


ﭼﻪ ﺑﺴﺎ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ ﻭ ﻧﺎﭘﺴﻨﺪ ﻣﯽﺩﺍﻧﯿﺪ ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺧﯿﺮﯼ ﻧﻬﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ.


ﻭﺍﻟﻠﻪ ﯾﻌﻠﻢ ﻭﺍﻧﺘﻢ ﻻﺗﻌﻠﻤﻮﻥ..

ﺍﻟﻠﻪ می‌داند ﺍﻣﺎ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﻓﻬﻢ ﻭ ﺩﺭﮎ ﺁﻥ ﻋﺎجز ﻫﺴﺘﯿﺪ.


ﺑﻪ ﻗﻀﺎﯼ ﺍﻟﻬﯽ ﻭ اراده ﺍﻭ ﺭﺍﺿﯽ ﻭ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺑﺎﺵ ﺗﺎ ﻃﻌﻢ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐنی.

 

منبع:yekibood.ir

سولماز شريفي بازدید : 49 شنبه 30 بهمن 1395 نظرات (0)

اسیدهای چرب امگا ۳ میل شدید به سیگار را کاهش می‌دهد

 

در صورتی که میخواهید از روشهای طبیعی استفاده کنید این مقاله برای شما مفید است پس در ادامه با ما همراه شوید:

 

آیا داروهای ترک سیگار را امتحان کرده‌اید و به نتیجه نرسیده‌اید؟ ما پیشنهادهای بهتری برایتان داریم.

همه افرادی که تا به حال برای ترک سیگار تلاش کرده‌اند و موفق نشده‌اند، از دو نکته آگاهند: سیگار برای سلامتی بسیار مضر است و عادتیست که ترک آن بسیار مشکل است. بر اساس اعلان موسسه ریه امریکا، در واقع از هر ۱۰ نفر سیگاری ۶ نفر آنها در اولین تلاش برای ترک سیگار ناموفق بوده‌اند و به این منظور چندین بار راه‌های مختلف را امتحان کرده‌اند.

 

ضروری‌ترین امر در ترک سیگار دلسرد نشدن و بی‌وقفه تلاش کردن است. خبر خوب آن است که، هزار و یک راه برای دستیابی به این امر مهم و درمان‌های فراوانی که جایگزین نیکوتین شوند، از قبیل آدامس و چشم‌بند تا داروهای تجویزی از قبیل قرص و کپسول وجود دارد. اما نکته اینجاست که همه افراد به درمان‌های دارویی علاقه ندارند.

 

اگر شما از آن دسته افرادی هستید که ترجیح می‌دهید بدون دارو سیگار را ترک کنید یا می‌خواهید شانس خود را برای ترک سیگار، با ترکیبی از دارو و مواد طبیعی امتحان کنید، در اینجا چند راهکار طبیعی و البته اثبات شده را برایتان ذکر می‌کنیم:

 

مکمل‌های روغن‌ماهی

محققان ثابت کرده‌اند که اسیدهای چرب امگا ۳ میل شدید به سیگار را کاهش می‌دهد و همین امر منجر به مصرف کمتر سیگار در روز می‌شود.

اگر به افراد سیگاری در طی یک ماه، هر روز روغن ماهی داده شود، به طور میانگین روزانه دو نخ سیگار کمتر مصرف می‌کنند و گزارش شده که میزان تمایل آنها به تنباکو به طور قابل توجهی کاهش می‌یابد. علاوه بر این، حتی یک ماه پس از قطع مصرف روغن ماهی نیز، میل به مصرف سیگار پیدا نمی‌کنند. از مزایای روغن ماهی: امگا ۳ میزان التهاباتی که منجر به بیماری‌های قلبی، سرطان و چین و چروک‌های پوستی می‌شود را کاهش می‌دهد.

 

عرق بریزید

فقط کافیست ۳۰ دقیقه در روز فعالیت‌های ملایم بدنی از قبیل پیاده‌روی تند یا یک سری حرکات اسکات انجام دهید تا میل به تنباکو را کاهش دهید. تحقیقات حاکی از آن است که انجام حرکات ورزشی، فعالیت‌ مغز را تحت تاثیر قرار داده و میل به نیکوتین را کاهش می‌دهد. بعلاوه، تمرینات ورزشی با اضافه وزن ناشی از ترک سیگار مبارزه می‌کند.

 

سیگار برای سلامتی بسیار مضر است و عادتیست که ترک آن بسیار مشکل است

 

استرس را از خود دور کنید

در طب سوزنی و طب فشاری، فشار و ضربات آهسته از جمله روش‌های بهره‌برداری کامل از انرژی‌های بدن هستند. در این روش‌ها با فشار نقاط خاصی از بدن می‌توانید از میزان استرس خود بکاهید، بدین منظور روزانه نقاط خاصی از بدن را با انگشت فشار یا ماساژ می‌دهیم تا از میزان استرس کاسته شود. به اعتقاد جسیکا اورتنر نویسنده کتاب کاهش وزن و اعتماد به نفس با طب فشاری می‌گوید: “سیگار و استرس با هم گره خورده‌اند. ما برای رفع استرس به سیگار پناه می‌بریم. هنگامی که با استرسمان مبارزه کنیم، میل ما به سیگار نیز کم می‌شود.”

 

روش‌های متفاوتی را امتحان کنید

اگرچه تحقیق در زمینه ترک سیگار با استفاده از روش‌ هیپنوتیزم و طب سوزنی گاهی با شکست و گاهی با موفقیت همراه است اما حکایت همه این موفقیت‌ها و شکست‌ها منوط به انگیزه فرد در ترک سیگار است. در یکی از این تحقیقات نشان داده شد که با استفاده از طب سوزنی میل به سیگار کم می‌شود. بعلاوه اینکه استفاده از این روش کاملا ایمن و بی‌خطر است.

 

دهانتان را مشغول کنید

هنگامی که استرس دارید به جای کشیدن سیگار، دهان را با یک آدامس بدون شکر قانع کنید. یا اسنک‌ها و میان‌وعده‌های کم‌چرب از قبیل پاپ‌کورن‌‌های بدون کره یا کرفس و هویج بخورید تا دهانتان مشغول باشد اما نه با سیگار.

منبع:majalesalamat.com

سولماز شريفي بازدید : 108 شنبه 30 بهمن 1395 نظرات (0)

انجام ورزش یوگا، عصبانیت، اضطراب و افسردگی را کاهش می‌دهد

 

ورزش نقش اساسی در مقابله با انرژی و اضطراب ایفا می‌کند. ورزش‌های خاصی وجود دارند که بیشتر بر روی سلامت ذهن تاثیر می‌گذارند و می‌توانند افسردگی را دور کنند.

جسم و ذهن با یکدیگر در ارتباط هستند. هنگامی که شخص ورزش می‌کند و از بدن خود مراقبت می‌کند در واقع بر روی ذهن خود نیز کار کرده است. البته تمام کسانی که مشکلات وخیم ذهنی دارند باید برای درمان با پزشک خود مشورت کنند.

 

با این حال آنچه که در تحقیقات مختلف مشخص شده نشان می‌دهد که سه نوع ورزش نقش زیادی در کاهش افسردگی دارند که عبارتند از :

 

دویدن:

دویدن برای سلامتی بسیار مناسب است. این ورزش کالری سوزی بالایی دارند و احتمال بیماری‌های قلبی را کاهش می‌دهد. تنها پنج ‌دقیقه دویدن در روز طول عمر را افزایش می‌دهد. دویدن بر روی روحیه نیز تاثیر مثبت دارد.

دویدن تغییراتی در انتقال دهنده‌های عصبی همچون سروتونین و نورپینزین ایجاد می‌کنند که باعث احساس خوب می‌شوند. به نظر می‌رسد که دویدن تاثیر زیادی بر آرامش ذهن دارد.

 

بررسی‌ها نشان داده است که ورزش مانند داروهای ضد افسردگی عمل می‌کند و می‌تواند افسردگی های مزمن را با کمک رشد نرون های جدید در مغز کاهش دهد. دویدن خواب شب را راحت‌تر می‌کند و باعث افزایش حافظه و کاهش استرس نیز می‌شود.

 

پیاده روی در جنگل و طبیعت:

سعی کنید مسیرهای پیاده روی در جنگل و طبیعت را طی کنید. طبیعت تاثیر زیادی بر آرامش ذهن دارد. گذراندن زمان در کنار طبیعت باعث کاهش اضطراب می‌شود و ترشح هورمون آرامش بخش را در بدن افزایش می‌دهد. ضمنا این کار حافظه را نیز بهبود می بخشد.

 

یوگا:

بررسی‌های انجام شده در سال 2007 نشان داده است که انجام ورزش یوگا، عصبانیت، اضطراب و افسردگی را کاهش می‌دهد. بنابراین یوگا برای بیماران مبتلا به افسردگی تجویز می‌شود.

در سال 2012 گروهی از محققان تاثیر یوگا بر استرس را بررسی کردند. آنها دریافتند که این ورزش تاثیر زیادی بر کاهش نشانه های افسردگی و استرس دارد.

یکی از ویژگی‌های خوب یوگا این است که این ورزش بر پایه حرکات کششی و قدرتی است و بر تنفس تمرکز دارد. بنابراین باعث آرامش فرد می‌شود.

هنگامی که فرد تنفس عمیق انجام می‌دهد احتمال اضطراب و استرس کاهش می یابد.

منبع:salamatnews.com

سولماز شريفي بازدید : 77 شنبه 30 بهمن 1395 نظرات (0)

محققان دانشگاه روهر آلمان دریافتند علت چپ دست یا راست دست بودن افراد عملکرد نخاع آن‌ها در دوران جنینی است و این وضعیت ربطی به مغز ندارد.

 به گزارش ایرنا از پایگاه خبری ساینس دیلی، پیش از این محققان مختلف به این نتیجه رسیده بودند که چپ دست یا راست دست بودن افراد به نامتقارنی دو نیمکره مغز آن‌ها بستگی دارد؛ اما محققان آلمانی دریافتند اولویت استفاده از دست چپ یا راست در هشت هفتگی جنین و در نخاع آن مشخص می‌شود و در هفته سیزدهم بارداری با استفاده از سونوگرافی قابل تشخیص است.

 

حرکات دست و بازو توسط غشای حرکتی مغز کنترل می‌شود. این غشا سیگنال‌های مربوطه را به نخاع ارسال می‌کند تا در آنجا به دستورالعمل‌های حرکتی تبدیل شوند. با وجود این در مراحل اولیه رشد جنین غشای حرکتی مغز با نخاع ارتباط ندارد و پس از تشکیل پیش‌سازهای دست در رحم برقرار می‌شود.

 

محققان برای اثبات این نظریه، بیان ژن نخاع را بین هفته هشتم تا دوازدهم بارداری تحلیل کردند و در بخش‌هایی از نخاع جنین که حرکات بازو و پا را کنترل می‌کنند، تفاوت‌های مهمی بین جنین‌های چپ دست و راست دست شناسایی کردند.

 

همچنین محققان علت فعالیت‌های ژنتیکی نامتقارن را ردیابی کرده و عوامل اپی‌ژنیکی را شناسایی کردند که منتهی به آنزیم‌هایی می‌شود که گروه‌های متیل (گروهی که از پیوند شیمیایی یک اتم کربن با سه اتم هیدروژن تشکیل شده‌است) را به دی‌ان‌ای متصل می‌کنند و موجب کاهش قابلیت بازخوانی ژن‌ها شده یا بر این قابلیت اثر می‌گذارند. اپی ژنیک به تغییرات خارجی دی‌ان‌ای اشاره دارد که ژن را خاموش یا روشن می کنند. این تغییرات توالی دی‌ان‌ای را تغییر نمی دهند، بلکه بر نحوه بیان ژن تاثیر می گذارند.

 

نتایج این تحقیقات نشان داد این پدیده در قسمت چپ و راست نخاع به اشکال متفاوتی به‌وقوع می‌پیوندد و در نتیجه فعالیت ژن‌ها در دو طرف نخاع با یکدیگر متفاوت است.

 

گزارش کامل این تحقیقات در نشریه eLife‌ منتشر شده است.

سولماز شريفي بازدید : 54 شنبه 30 بهمن 1395 نظرات (0)

هنگام فیلمبرداری با تلفن همراه همواره توصیه می‌شود دستگاه خود را در حالت افقی در دست نگه‌دارید تا بتوانید تصویری عریض در اختیار داشته باشید.

بسیاری از کاربران نیز هنگام فیلمبرداری با تلفن همراه خود به این مساله توجه دارند، اما گاهی به دلیل عجله در فیلمبرداری این نکته مهم فراموش می‌شود و تصویر عمودی می‌شود. در مواردی نیز شرایط بدتر می‌شود و کاربر فراموش می‌کند دوربین را از کدام جهت در دست بگیرد و در این موارد هنگامی که ویدئوی نهایی در رایانه پخش می‌شود تصویر برعکس است!

 

همان‌طور که می‌دانید دستگاه‌های هوشمند همچون تلفن همراه به کمک حسگر شتاب‌سنج خود عملیات چرخش خودکار فایل ویدئویی را انجام داده و همواره آن را در جهت صحیح برای شما نمایش می‌دهند، اما هنگامی که این ویدئو به رایانه منتقل شود انجام این کار نیازمند طی مراحلی است که در ادامه شما را با روش چرخاندن انواع فایل‌های ویدئویی در سیستم‌عامل مک آشنا می‌کنیم:

 

ابتدا ویدئوی موردنظر را در برنامه QuickTime فراخوانی کنید.

 

از نوار منو روی گزینه Edit کلیک کرده و یکی از گزینه‌های Rotate Right, Rotate Left,Flip Horizontal یا Flip Vertical را انتخاب کنید.

تا زمانی که تصویر در جهت صحیح نمایش داده شود می‌توانید مرحله دو را تکرار کنید و در ادامه پس از نمایش ویدئو در جهت صحیح، روی گزینه File کلیک کرده و Save را انتخاب کنید.

 

نکته: چنانچه ویدئوی موردنظر شما به ابزار Photos وارد شده است، برای چرخش آن باید ابتدا ویدئو را با عملیات کشیدن و رها کردن به دسکتاپ منتقل کرده و سپس با اجرای ویدئو در QuickTime عملیات را اجرا کنید.

منبع:jamejamonline.ir

سولماز شريفي بازدید : 44 شنبه 30 بهمن 1395 نظرات (0)

بیماری گربه

بیماری گربه می تواند باعث آنسفالیت (التهاب مغز) و بیماری های عصبی شود. روش های زیادی برای انتقال بیماری گربه به انسان است که می توان یکی از روش ها را تماس مستقیم با حیوان آلوده دانست در ادامه شما را با انواع بیماری های گربه و روش های پیشگیری، راههای انتقال بیماری گربه و درمان بیماری گربه را شرح می دهیم.

توکسوپلاسموز چیست؟

توکسوپلاسموز (به انگلیسی: Toxoplasmosis) عبارت است از یک عفونت پروتوزوآیی با توکسوپلاسما گوندی که در انسان‌ها و بسیاری از گونه‌های پستانداران و پرندگان ایجاد می‌شود.

 

در طول چند هفته اول پس از قرار گرفتن در معرض بیماری گربه، عفونت به طور معمول باعث ایجاد یک بیماری خفیف مانند آنفلوآنزا می شود. انگل گربه ای به ندرت باعث هر گونه نشانه در افراد بزرگسال و سالم می شود. با این حال افراد مبتلا به ضعف سیستم ایمنی بدن، مانند بیماران مبتلا به ایدز و یا زنان باردار، ممکن است به طور جدی بیمار شوند و گاهی اوقات می تواند کشنده باشد.

 

بیماری گربه می تواند باعث آنسفالیت (التهاب مغز) و بیماری های عصبی شود و می تواند قلب، کبد، گوش داخلی و چشم را تحت تاثیر قرار دهد. تحقیقات اخیر توکسوپلاسموز گربه یا بیماری گربه را با خودکشی، اختلال نقص توجه بیش فعالی، اختلال وسواسی جبری، و اسکیزوفرنی مرتبط دانسته است.

 

پنج نوع از بیماری گربه که می توانیم آنها را بگیریم شامل موارد زیر است:

1- توکسوپلاسما

2- ژیاردیا و کریپتواسپوریدیا

3- عفوت قارچی کرم حلقه ای

4- سالمونلا

5- گاز گرفتن و چنگ زدن گربه

 

علت بیماری گربه یا توکسوپلاسموز گربه چیست؟

 

راه های انتقال بیماری گربه تماس مستقیم با حیوان آلوده می باشد

 

◊ در طبیعت انواع زیادى از حیوانات اهلى که انسان از گوشت آنها استفاده مى‌کند، وجود دارد. این حیوانات با بلعیدن انگل آلوده مى‌شوند و انگل را در بافت‌هاى مختلف خود نگهدارى مى‌نمایند.

 

◊ انسان با خوردن گوشت خام یا نیم پز آنها به‌ انگل توکسوپلاسموز مبتلا مى‌گردد.

 

◊ گوسفند و خوک در انتقال این بیمارى نقش عمده‌ترى دارند.

 

◊ گربه به‌طور معمول فضولات خود را زیر خاک پنهان مى‌کند، ولى در اثر آب باران، حرکت کرم‌هاى خاکى و عوامل دیگر به سطح زمین آورده مى‌شود و خود آن باعث ایجاد بیماری گربه می شود.

 

◊ پرندگان با صید کرم‌ها و دانه‌چینى، و جوندگان با خوردن دانه‌هایى که در محیط آلوده به این انگل هستند، آلوده مى‌شوند.

 

◊ از طرف دیگر علفخواران اهلی، به ویژه گوسفندانى که در اطراف شهرها و روستاها چرا مى‌کنند، با خوردن مواد آلوده به انگل توکسوپلاسموز گربه، آلوده مى‌شوند و کیست‌هاى توکسوپلاسما را در ماهیچه‌هاى خود نگه مى‌دارند.

 

راه های انتقال بیماری گربه:

• تماس مستقیم با حیوان آلوده

• انتقال خون

• پیوند عضو آلوده

• استفاده از شیر حیوان آلوده و تخم‌مرغ خام

• انتقال تصادفى در کارکنان آزمایشگاه‌ها

 

علایم بیماری گربه:

 

تب‌ یکی از علائم بیماری گربه می باشد

 

 معمولاً بدون‌ علامت‌ (90%-80% بيماران‌)
♦ تب‌
♦ تورم‌ غدد لنفاوي‌
♦ خستگي‌
♦ درد عضلاني‌
♦ گلودرد
♦ رتينيت‌ (التهاب‌ شبكيه‌)
♦ بثور (گاهي‌)

 

عواقب‌ مورد انتظار بیماری گربه:

اکثر افراد دچار عفونت‌، علایمی‌ ندارند و افراد دچار علایم‌ خفیف‌ بدون‌ هیچ‌گونه‌ عارضه‌ متعاقبی‌ خود به‌ خود بهبود می‌یابند.

 

عوارض‌ بیماری گربه:

 

آلودگی به بیماری گربه برای خانم‌های باردار که می‌تواند باعث سقط جنین شود اهمیت دارد

 

بیماری گربه در بارداری، وقتی‌ عفونت‌ در اوایل‌ بارداری‌ رخ‌ دهد:

¤ سقط‌

¤  تولد مرده‌

¤ اختلالات‌ مزمن‌ مختلف‌ (تشنج‌)

¤  نقایص‌ تولد (کوری‌، کری‌) در نوزاد (ممکن‌ است‌ برخی‌ از آنها سال‌ها ظاهر نشوند).

¤ عفونت‌ اواسط‌ و اواخر بارداری‌ معمولاً اثرات‌ بدی‌ ندارد.

¤ برای‌ بیماران‌ دچار نقص‌ ایمنی‌، آسیب‌ ریه‌ و قلب‌، التهاب‌ مغز، عود

¤ برای‌ بیمارانی‌ که‌ دچار نقص‌ ایمنی‌ نیستند، به‌ ندرت‌ ممکن‌ است‌ التهاب‌ ریه‌ یا مغز ایجاد گردد.

¤ کودکان‌ کم‌سن‌تر (زیر 5 سال‌) ممکن‌ است‌ دچار التهاب‌ چشم‌ شوند.

 

روش‌های تشخیص بیماری گربه:

ـ آزمایش آنتی‌بادی‌های توکسوپلاسموز

ـ سی‌تی‌اسکن سر

ـ ام‌.آر.آی سر

ـ نمونه‌برداری

 

تشخیص بیماری گربه در بارداری

 

آمنیوسنتز یکی از روش های تشخیص بیماری گربه در زنان باردار می باشد

 

اگر فردی قبل یا حین بارداری دچار عفونت توکسوپلاسموز شود، حدود 30 درصد احتمال انتقال عفونت به جنین وجود دارد، حتی اگر خود فرد هیچ علائمی نداشته باشد. در خانم‌های باردار که مبتلا به توکسوپلاسموز می‌شوند انجام دادن این آزمایش‌ها انتقال عفونت به جنین را مشخص می‌کند.

 

با آمنیوسنتز می توان بیماری گربه را در زنان باردار تشخیص داد: در این روش که معمولا 15 هفته پس از بارداری انجام می‌شود، پزشک به وسیله یک سوزن نازک مقداری از مایع اطراف جنین را خارج می‌کند و برای تشخیص وجود عفونت به آزمایشگاه می‌فرستد.

 

سونوگرافی یکی از روش های تشخیص بیماری گربه در خانم های باردار می باشد: در این روش از طریق امواج فراصوت می‌توان از سلامت جنین آگاه شد، البته در مواردی که توکسوپلاسموز هیچ‌گونه علامتی ندارد، با وجود سالم بودن سونوگرافی، برای اطمینان از سلامت نوزاد باید آزمایش‌های لازم پس از تولد نوزاد انجام شود.

 

درمان بیماری گربه:

 

درمان دارویی بیماری گربه

 

درمان دارویی برای بیماری گربه شامل: پیریمتامین‌، سولفادیازین‌ یا تری‌سولفاپیریمیدین‌ها به‌ مدت‌ 4-3 هفته‌ و اسید فولیک‌ برای‌ کاهش‌ عوارض‌ جانبی‌ پیریمتامین‌ غالباً تجویز می‌شوند. کورتیکواستروئیدها، در صورت‌ لزوم‌، برای‌ التهاب‌.

 

فعالیت در زمان ابتلا به بیماری گربه:

سطح‌ فعالیت در زمان ابتلا به بیماری گربه باتوجه‌ به‌ شدت‌ علایم‌ تعیین‌ خواهد شد.

 

درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟

*  اگر شما یا کودکتان‌ علایم‌ توکسوپلاسموز را داشته‌ باشید.

 

* اگر پس‌ از تشخیص‌ و درمان‌ علایم‌ بدتر شوند یا بهبود نیابند.

 

* اگر شما دچار علایم‌ جدید و غیر قابل‌ توجیه‌ شده‌اید. داروهای‌ مورد استفاده‌ در درمان‌ ممکن‌ است‌ عوارض‌ جانبی‌ داشته‌ باشند.

 

راه‌های پیشگیری از بیماری گربه

 

برای جلوگیری از ابتلا به بیماری گربه سبزی و میوه‌ها را قبل از مصرف بدقت شست‌وشو دهید

 

برای جلوگیری از توکسوپلاسموز گربه یا بیماری گربه رعایت موارد زیر ضروری است:

· هنگام باغبانی از دستکش استفاده کنید و پس از اتمام کار، دست خود را با صابون و آب ولرم بشویید.

 

· گوشت خام یا نیم‌پز استفاده نکنید. بخصوص گوشت بره را کاملا بپزید و از تست کردن گوشت قبل از پختن خودداری کنید.

 

·پس از پاک و خرد کردن گوشت، دست‌ها و تمام وسایل مورد استفاده را با دقت بشویید.

 

· سبزی و میوه‌ها را قبل از مصرف بدقت شست‌وشو دهید.

 

· از مصرف شیر و محصولات لبنی که پاستوریزه نیستند، خودداری کنید.

 

· به گربه‌های ولگرد دست نزنید.

 

·به گربه تحت مراقبت خود به جای گوشت خام، گوشت پخته یا کنسروی بدهید.

 

· خانم‌ها‌ی بارداری که در روستاها زندگی می‌کنند بهتر است در دوران بارداری از دست زدن به گوسفندان و بره‌های آنها خودداری کنند.

سولماز شريفي بازدید : 79 شنبه 30 بهمن 1395 نظرات (0)

آووکادو سرشار از ویتامین و مواد مغذی مورد نیاز برای عملکرد صحیح بدن است. در ادامه مواد مغذی ای که در این میوه سخت وجود دارد و فواید آن برای سلامتی را با شما به اشتراک میگذاریم:

فواید و ویتامین های آووکادو که شما باید بدانید

تمایلات غذایی همواره در حال تغییر بوده است ولی به لطف مزایای سلامتی آووکادو، این میوه در حال حاضر مورد توجه همه واقع شده است. بیشتر به خاطر بافت خامه ای و خوشمزه ای که دارد- و البته ظاهر خوب و زیبایی که پوره اش روی نان تست دارد، معروف است.  ولی علت اضلی پرطرفدار بودن آن که در ادامه به آن خواهیم پرداخت مقدار زیاد مواد مغذی است که در هر آووکادو یافت می شود.

 

آووکادو از نگاه متخصص تغذیه

 آووکادو تنها میوه ای است که حاوی چربی های اشباع نشده مفید است. اضافه کردن چربی های سالم به وعده غذایی روزانه برای سیر شدن و راضی نگه داشتن افراد اهمیت زیادی دارد، از آنجایی که هضم چربی ها مدت زمان بیشتری نسبت به کربوهیدرات ها و پروتئین ها، طول میکشد.

- بخش عمده چربیهای آووکادو تک اشباع نشده است که مزایای ضد التهابی داشته و برای کمک به کاهش کلسترول و خطر ابتلا به بیماری های قلبی موثر است. همچنین برخی تحقیقات نشان داده اند که چربی سالم تاثیر مثبت بر سطح انسولین و قند خون داشته و خطر ابتلا به دیابت نوع 2 را کاهش میدهد. به علاوه آووکادو حاوی سدیم طبیعی بوده و فاقد کلسترول است. "

 

چگونگی و میزان مصرف آووکادو

پوره آن را روی نان تست کشیده یا روی ساندویچ بکشید یا برشهایی از آن را روی تخم مرغ یا سالاد بگذارید. روشهای بی پایانی برای استفاده از آووکادو وجود دارد. فقط مراقب باشید که زیاده روی نکنید چون محتوای چربی آووکادو کالری بسیار بالایی دارد بنابراین مصرف بیش از حد آن میتواند نتیجه معکوس داشته باشد. زانینی پیشنهاد میدهد که در هر وعده 30 گرم که حدود 2 تا 3 برش یا به اندازه یک چهارم یک آووکادوی کوچک است را مصرف کنید.

خواص درمانی آووکادو

آووکادو سرشار از ویتامین و مواد مغذی مورد نیاز برای عملکرد صحیح بدن است. در ادامه مواد مغذی ای که در این میوه سخت وجود دارد و فواید آن برای سلامتی را با شما به اشتراک میگذاریم:

ویتامین K : ترویج لخته شدن طبیعی خون و پیشگیری و درمان استخوان های ضعیف.

ویتامین C : کمک به رشد و ترمیم سلول از پوست تا اعصاب. همچنین یک آنتی اکسیدان است که از بدن در برابر مزاحمان مضری ( رادیکال های آزاد ) که در مسائل مرتبط با سلامتی از قبیل بیماری قلبی و سرطان نقش دارند، محافظت میکند.

ویتامین B6 : ترویج عملکرد سالم سیستم ایمنی بدن، عملکرد عصب، و تشکیل سلول های قرمز خون.

ویتامین E : به بدن برای ساخت گلوبول های قرمز خون و افزایش عملکرد سیستم ایمنی بدن کمک میکند. همچنین یک آنتی اکسیدان است و برای سلامت پوست و مو ضروری است.

فولات Folate : ترویج سلول سالم و توسعه بافت. برای بهبود رشد مغز و ستون فقرات جنین هم ضروری است بنابراین به طور خاص از اهمیت بسزایی برای زنان باردار برخوردار است ( به تمام زنان در سن باروری توصیه میشود که مکمل فولات استفاده کنند. ) این مسئله برای پیشگیری از کم خونی اهمیت دارد.

منیزیم Magnesium : برای عملکرد اعصاب و عضلات اهمیت دارد و همچنین از سلامت سیستم ایمنی و استحکام استخوانی حمایت میکند. قند خون را تنظیم کرده و به تولید انرژی کمک میکند. کسانی که از میگرن رنج می برند، گرفتن منیزم بیشتر می تواند اثر پیشگیری داشته باشد.

پتاسیم Potassium : یک الکترولیت است که به حفظ تعادل مایعات طبیعی بدنمان کمک می کند. و در عملکرد عضلات و اعصاب، سنتز پروتئین ( عضله سازی ) و عادی نگه داشتن ضربان قلب تاثیر گذار بوده و همچنین در کاهش نفخ موثر است.

فیبر Fiber : که به طور معمول در سلامت روده بزرگ، کاهش کلسترول، تثبیت قند خون ( که اشتها را کنترل کرده و مدت زمان بیشتری به شما احساس سیری می دهد ) و حفظ وزن سالم بدن تاثیر گذار است. آووکادو هم مثل بسیاری از میوه ها دارای هر دو نوع فیبر محلول و نامحلول است.

لوتئین Lutein :  این کاروتنوئید – نامی برای انواع رنگدانه های گیاهی که باعث تولید رنگ قرمز، نارنجی و زرد میشود – برای سلامت چشم فوق العاده است. تحقیقات نشان میدهد که ممکن است به محافظت در مقابل بیماری های چشمی کمک کند، علتش این است که تا حدودی نور آبی مخرب را جذب میکند. ضمن این که لوتئین یک آنتی اکسیدان است.

سولماز شريفي بازدید : 51 شنبه 30 بهمن 1395 نظرات (0)

لباس های گل دار از مهم ترین های سال 96-2017 است

 

رنگ های خیلی تند و روشن :

در بیشتر لباس های معرفی شده در هفته مد اخیر، رنگ های تند و روشن مثل قرمز و آبی سیر و سبز و زرد به وفور مشاهده شد که نشان می دهد در فصل آتی شاهد ظهور این رنگ ها در مدل های جدید لباس ها خواهیم بود.

 

دهه هشتاد: 

مثل فصل های گذشته در فصل آینده نیز مدل‌های دهه هشتاد جانی دوباره می گیرند، اپل، لباس‌های گشاد، چرم و لباس‌های ساسون دار را مجددا در لباس های مدل جدید و بر تن ستاره ها خواهید دید.

 

سر تا پا گل دار:

لباس های گل دار از مهم ترین های سال 96-2017 است که مدتی است جای خود را در پوشاک باز کرده و به نظر نمی رسد قصد رفتن داشته باشد. این مدل را برای فصل بهار فراموش نکنید.

 

لباس هایی که در سال 96-2017 مد روزاند:

ست نبودن، هم رنگ پوشیدن دیگر از مد افتاده است و از این به بعد شما تنها باید به هماهنگی مناسب رنگ های مختلف در کنار هم فکر کنید و نه هم رنگ کردن لباس ها.

 

راه راه های فانتزی:

در بسیاری از نمایش‌های مد در هفته‌های مد اخیر شاهد لباس‌هایی با راه های درشت و رنگی عریض به صورتی اغراق آمیز بودیم که جلوه زیبایی به لباس‌ها داده بود. منتظر ظهور این مدل‌ها در لباس‌های فصل آتی نیز باشید.

سولماز شريفي بازدید : 78 شنبه 30 بهمن 1395 نظرات (0)

در حالي كه براي زنان، مردان تيره پوست جذابيت بيشتري دارد، مردان از زنان با پوست سفيد را بيشتر خوششان مي آيد! اما چرا؟!

 

براساس يك تحقيق علمي كه در دانشگاه تورنتو انجام شده است، زنان مردان با پوست تيره را بيشتر دوست دارند، مردان نيز لذت بيشتري از زنان با پوست روشن مي برند.

 

طبق اين تحقيق در حالي كه رنگ سفيد سمبل معصوميت، سادگي، ظرافت و بكارت به شمار مي رود و مردان دنبال اين نشانه ها هستند، براي زنان رنگ تيره، گندمگون و سبزه نشانه خطر، جذبه، اقتدار و سك.سي بودن به شمار مي رود و زنان به دنبال اين نشانه ها در مردان هستند.

 

محققان گفته اند مردان از هر نژادي كه باشند به دنبال زن با پوست روشن هستند و اينگونه زنان را مي پسندند، زنان نيز بر عكس اين سليقه مردان عمل مي كنند.

 

محققان ضمن اشاره به زنان با پوست تيره مانند مونيكا بلوچي كه مورد پسند تعداد زيادي از مردان مي باشد علت آنرا خطرخواهي غيراثباتي مردان دانسته اند.

 

مردان؛ زنان با پوست روشن همچون نيكول كيدمن و كيل مينوگ را سمبل صاف و درست بودن مي دانند. زنان نيز هنرپيشه هاي با پوست تيره همچون كولين فارل و جاني دپ را سمبل خطر و جذابيت مي دانند.

 

منبع: txlove.blogfa.com

سولماز شريفي بازدید : 46 شنبه 30 بهمن 1395 نظرات (0)

ضرب المثل انگلیسی

 

You’re only young once

آدم  همیشه که جوان نمی ماند؛ قدر جوانی را بدان.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ضرب المثل انگلیسی با ترجمه فارسی

 

f you cant stand the heat, get out of the kitchen

خر ما از کُرّه گی دم نداشت.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ضرب المثل انگلیسی با معنای فارسی

 

Sweet nothing

حرف های صد من یه غاز.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ضرب المثل انگلیسی با ترجمه فارسی

 

You can’t make an omelette/omelet without breaking eggs

تا خراب نشود، آباد نمی شود؛ بی مایه فطیر است.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ترجمه ضرب المثل انگلیسی

 

You may end him but you’ll not mend him

 توبه گرگ مرگ است.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی

 

To carry coals to Newcastle
زیره به کرمان بردن.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ضرب المثل انگلیسی با ترجمه فارسی

 

third time lucky
تا سه نشه بازی نشه.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

انواع ضرب المثل انگلیسی

 

easy come, easy go
باد آورده را باد می برد.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ترجمه ضرب المثل انگلیسی

 

Too many cooks spoil the broth

آشپز که دو تا شد آش یا شور میشود یا بی نمک.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ضرب المثل انگلیسی با معنای فارسی

 

You pay your money and you take your choice
هر چقدر پول بدهی همان قدر آش می خوری.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ضرب المثل انگلیسی با معنی

 

You must grin and bear it
باید بسوزی و بسازی.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

انواع ضرب المثل انگلیسی

 

from the cradle to grave
ز گهواره تا گور دانش بجوی.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ضرب المثل 

 

ou can’t put the clock back

گذشته ها گذشته است.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی

 

smell fishy
کاسه ای زیر نیم کاسه است.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ضرب المثل انگلیسی با معنی

 

Strike while the iron is hot

تا تنور داغه نون رو بچسبون.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

انواع ضرب المثل انگلیسی

 

You can’t keep a good man down

  خواستن توانستن است.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

انواع ضرب المثل انگلیسی

 

To milk the ram

آب در هاون سائیدن

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی

 

You are scraping the bottom of the barrel

ملاقه ات به ته دیگ خورده است.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

انواع ضرب المثل انگلیسی

 

Horses for courses
هر کسی را بهر کاری ساخته اند.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ترجمه ضرب المثل انگلیسی

 

every cloud has a silver lining
در ناامیدی بسی امید است.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ضرب المثل انگلیسی با ترجمه فارسی

 

You must lie on the bed you have made

خود کرده را تدبیر نیست.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ضرب المثل انگلیسی با معنای فارسی

 

You can not get blood out of stone.

از آب کره نتوان گرفت.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ترجمه ضرب المثل انگلیسی


business is business
حساب حساب است کاکا برادر.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

انواع ضرب المثل انگلیسی

 

In unity there is strength

یه دست صدا نداره.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ترجمه ضرب المثل انگلیسی

 

You  may know by a handful the whole sack

 

مشت نمونه خروار است.

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ضرب المثل انگلیسی با ترجمه فارسی

 

Half a loaf is better than no bread 

کاچی به از هیچ چیز است

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

معنی ضرب المثل انگلیسی

 

no news is good news

بی خبری خوش خبری است.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ضرب المثل انگلیسی با معنی

 

One swallow does not make summer
با یک گل بهار نمی شود.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ضرب المثل انگلیسی با ترجمه فارسی

 

The cat dreams of mice
شتر در خواب بیند پنبه دانه.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ضرب المثل انگلیسی با معنای فارسی

 

You buy land, you buy stones, you buy meat, you buy bones

گنج بی مار و گل بی خار نیست.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ضرب المثل انگلیسی با ترجمه فارسی

 

You can’t see the wood for the trees.

آنقدر سمن است که یاسمن پیدا نیست.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ضرب المثل انگلیسی با معنی

 

One should not look a gift horse in the mouth
دندان اسب پیشکشی را نمی شمارند.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

معنی ضرب المثل انگلیسی

 

a Word to the wise is enough/sufficient
در خانه اگر کس است یک حرف بس است.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ترجمه ضرب المثل انگلیسی

 

To dance to a person’s tune
به ساز کسی رقصیدن.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

انواع ضرب المثل انگلیسی

 

While the grass grow, the cow starves
بزک نمیر بهار میاد، خربزه با خیار میاد.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی

 

He is a dog in the manager
نه خود خورد نه کس دهد، گنده شود به سگ دهد.

 

ضرب المثل انگلیسی با معادل فارسی , ضرب المثل

ضرب المثل انگلیسی با ترجمه فارسی

 

the Weakest goes to the wall
هر چه سنگ است به پای لنگ است؛ سنگ به در بسته می خورد.

سولماز شريفي بازدید : 43 شنبه 30 بهمن 1395 نظرات (0)

طرز تهیه نان سوپ

 

مواد لازم برای تهیه نان سوپ :

 شیر یا آب ولرم ۱ لیوان 
 تخم مرغ  ۱ عدد
 آرد  ٥٠٠ گرم يا تا جایی که خمیر بدست نچسبد
روغن زیتون   ۶ قاشق غذاخوری
پودر مخمر ۱ قاشق غذاخوری
عسل ۱ قاشق برای عمل آوردن خمیر
نمک ۱ قاشق مرباخوری
شوید خشک بسته به ذایقه خود مقداری

 

طرز تهیه نان سوپ :

خب اول شیر يا آب ولرم را با ۱ قاشق غذاخوری عسل مخلوط می کنیم بعد مخمر را روی آن می پاشیم و می گذاریم ۱۰ دقیقه تا عمل بیاید بعد تخم مرغ و نمک و شوید خشک و روغن زیتون را با هم مخلوط می کنیم بعد مخمر را اضافه و بدون هم زدن آرد را روی مواد الک می کنیم، خمیر را ورز می دهیم. روی خمیر را با نایلون می پوشانیم و اجازه می دهیم یک ساعت استراحت کند.

 

بعد از زمان سپری شده خمیر را به صورت نواری برش زدم و دور سیخ چوبی که چرب کردم پیچ دادم و داخل فر از قبل گرم شده با درجه حرارت 180 به مدت 20 الی 25 دقیقه می پزیم باز تاکید می کنم دمای فرها متغیر است حواستان باشد.

 

عطر شوید طعم این نان خوشمزه را معرکه می کند در ضمن بعد از پخت سیخ چوبی به راحتی از داخل نان خارج کنید.

 

سولماز شريفي بازدید : 74 جمعه 29 بهمن 1395 نظرات (0)

 

 

در دنیا فقط ثروتمندها لذت زندگی را درک می کنند. سالها ی کودکی را به بازی وتفریح می گذرانند. از جوانی لذت کامل می برندو و دوران پیری را با آرامش خیال سپری می کنند . اما بقیه چی؟

ما جز قشری هستیم که از کودکی وجوانی چیزی نفهمیدیم . پس به این ترتیب که پیش می رویم تکلیف دوران پیری واز کار افتادگی ما هم روشن است. راست گفته اند"گلیم بخت کسی که سیاه است با شستن سفید نمی شود...."

یادم می آید بچه که بودم یکسال عید به خانه دوستی رفتیم ، پسر خانواده ترن برقی داشت که روی ریلهای ظریفی در حرکت بود،خوشم امد ...دلم خواست از نزدیک تماشا کنم....تا دستم را بطرف ترن برقی دراز کردم،مادرم ارام گفت:-دست نزن خرابش می کنی...

هنوز هم بعداز چهل و چند سال که از خدا عمر گرفته ام ،وقتی یاد آنروز می افتم از خجالت خیس عرق می شوم.

یکروز که خانواده ام سفر رفته بودند ، پیش یکی از دوستانم که پزشک است ، رفتم .اوهم از تنهایی حوصله اش سر رفته بود. خانمش بچه هارا برای گردش وتفریح بیرون برده بود... دکتر توی اسمانها دنبال یک همصحبت می گشت که من از راه رسیدم...از دیدنم خیلی خوشحال شد.

کنار پنجره روبروی هم نشستیم وضمن گفتگو بیرون را هم تماشا می کردیم.مردی ژنده پوش حدود سی چهل ساله را دیدیم که جعبه واکس زنی به کولش اویزان بود، ازفرط خستگی گوشه ای نشست و سرش را توی شانه هایش فرو کرد.نا گهان از درون اتومبیلی که بسرعت از خیابان می گذشت،بادکنک ابی رنگی رها شد وبطرف مرد ژنده پوش رفت .واکسی تا چشمش به بادکنک افتاد، یکباره عوض شد...تمام ناراحتیهایش را فراموش کرد ومشغول بازی شد. با پایش شوت می کرد با سرمی زد...چنان غرق در لذت بازی بود که به هیچکس وهیچ جا توجه نمی کرد.... بالاخره بادکنک پاره شد وافتاد روی زمین...قیافه واکسی درهم رفت انگار بچه اش جلوی چشمش زیر ماشین رفته ...بادکنک پاره را برداشت و رفت.

دکتر می خندید...انهم چه خنده ای. از چشمهایش آب راه افتاد.پرسیدم:

-چرا می خندی؟

اما قادر نبود جواب بدهد. شنیدید می گویند دو چیز مسری است یکی خنده و دیگری خمیازه .منهم بادیدن قهقهه های دکتر به خنده افتادم .خوب که خنده هایمان را کردیم، دکتر داستان عجیبی برایم نقل کرد.گفت:

چند سال پیش در یکی از بیمارستانهای شهر.... کار می کردم یک شب که کشیک بودم و خیلی دیر خوابیده بودم، قبل از طلوع افتاب بیدارم کردند با ناراحتی علت را پرسیدم در جواب گفتند که شش مریض بد حال اوردن.وقتی به بخش اورژانس رفتم . متوجه شدم مسموم شده اند . دستورات لازم را دادم تا اینکه بعد چندساعت به هوش امدندو داستان انشب را برایم تعریف کردند:

-ما در پارک کودک کار می کنیم .بچه ها که برای بازی به پارک می ایند پدرها ومادرها هم به بهانه بچه ها سوار چرخ وفلک و..بعضی از وسایل بازی می شوند که ما اسمشان راهم نمی دانیم .یکروز با رفقا تصمیم گرفتیم که نصفه شب زمانیکه هیچکس در پارک نباشد ،سوار چرخ وفلک شویم. بالاخره نیمه های شبی هر کدام از ما توی یکی از اتاقکها نشستیم .حالا نمی دانستیم چطور چرخ وفلک راه می افتد .

یوسف که از همه ما جوانتره هم سواد داره گفت:

-من می دانم چطور کار میکنه.این با برق راه می افته ...یک کلیدی باید این دور وبرها باشه

مدتی دنبال کلید گشت ولی پیدا نکردگفت:

-رفقا نشد...فردا....

منهم گفتم که چه بهتر لابد مصلحتی تو کار بوده...پیاده شویم

داشتیم حرف می زدیم که یکهو چرخ وفلک راه افتاد .یوسف کلید را پیدا کرده بود .بگو مگوها قطع شد وهر کسی دودستی چسبید به اطراف اتاقکها که نیفتد. یکی که قبل از راه افتادن چرخ وفلک می خواست پیاده بشه، یک پایش تو اتاقک بود ویک پایش بیرون .داد و فریاد کرد اگر نگرفته بودمش پرت می شد و می مرد.

ازبالا چیزی هایی ریخت روسرم  حال رفیقم بهم خورده بود

همه خوشحال بودیم و می خندیدیم تا اینکه متوجه شدیم سرعتمان زیاد شده .از ترس خنده را فراموش کردیم همه ازیوسف می خواستیم سرعتشو کم کنه اما او که از ترس دندانهایش به هم می خورد جواب دادکه:

-نمی دانم کلیدش کجاست ؟

داد وفریادمان به گوش کسی نمی رسید . دوستانم یکی یکی از حال رفتند . منهم نمی دانم کی از حال رفتم.

خلاصه معلوم شد این بیچاره ها تمام شب را دور خودشان چرخیده اند و صبح رهگذری انها را دیده و به پلیس خبر داده. این بیچاره ها قربانی ارزو وهوس کودکی خود شده بودند .....

 

نویسنده داستان سولمازشریفی

سولماز شريفي بازدید : 68 چهارشنبه 27 بهمن 1395 نظرات (0)

 

اگر از جمله افرادی هستید که از تایپ کردن با استفاده از صفحه کلیدهای کوچک گوشی و کوبیدن بر روی شیشه تلفن همراه خسته شده اید، با پوشیدن یک صفحه کلید منحصر به فرد مشکلتان را حل کنید.

 به گزارش مهر به نقل از ویربل، شرکت Tap Systems صفحه کلیدی موسوم به Tap Strap عرضه کرده که با درک حرکات دست در زمان تایپ می تواند عملکرد صفحه کلیدها را به طور کامل تقلید کند و به شما امکان دهد بر روی هر سطحی عمل تایپ را شبیه سازی کنید تا کلمات و جملات بر روی نمایشگر تایپ شود.

 

این صفحه کلید را می توان به هر وسیله ای که دارای بلوتوث است متصل کرد تا حسگرهای کار گذاشته شده در آن اطلاعات حرکات دست و انگشت کاربر را ردگیری کرده و حروف مدنظر را بر روی صفحه کلید تایپ کنند. این صفحه کلید مانند یک دستکش کوچک بندانگشتی است.

 

بعد از اتصال بلوتوثی این صفحه کلید دستکش مانند به گوشی یا تبلت تنها کافیست با انگشتانتان بر روی هر سطحی اعم از لبه مبل یا پاهایتان و ... بزنید تا شاهد تایپ شدن حروف و کاراکترها بر روی نمایشگر باشید.

 

دیوید شیک یکی از طراحان این صفحه کلید می گوید استفاده آزمایشی از آن از سال ۲۰۱۶ آغاز شده و تلاش برای ارتقا و بهینه سازی آن هنوز در جریان است. قرار است این محصول در اواسط تابستان روانه بازار شود و قیمت آن هنوز اعلام نشده است.

 

سولماز شريفي بازدید : 48 چهارشنبه 27 بهمن 1395 نظرات (0)

 

چای ماسالا را می توانید با هر نوع شیرینی میل کنید


زمان آماده سازی : 5 دقیقه
زمان پخت : 10 دقیقه

مواد لازم برای چای ماسالا :

 میخک  6 عدد
 هل 7 عدد
 چوب دارچین 2 عدد
 زنجبیل 2 تکه
پودر رازیانه 1 قاشق غذاخوری
دانه فلفل سیاه 2 عدد
آب ولرم 2 پیمانه
شیر 2 پیمانه
عسل به میزان لازم


طرز تهیه چای ماسالا :
کلیه ادویه ها را به همراه زنجبیل داخل آب ریخته روی حرارت ملایم قرار داده تا حجم آب پس از تبخیر نصف شود.
سپس شیر را حرارت داده تا کمی تبخیر شود عسل را اضافه کرده و شیر و عسل را به آب اضافه کنید.


چای را اضافه کرده و به مدت 3-4 دقیقه روی حرارت ملایم قرار داده و سپس صاف کرده و میل نمایید.
دقت کنید که می توانید این چای را با شکر یا نبات نیز شیرین کنید یا به صورت ساده تهیه کرده و کنار آن قند یا شکلات سرو نمایید.

چای ماسالا یک چای اصالتا هندی است که از ترکیب چای، شیر و چندین ادویه تهیه می شود. این چای مناسب برای عصرانه در روزهای سرد زمستانی و یا رفع خستگی می باشد.


تاریخچه چای ماسالا به ۵۰۰۰ سال (یا ۹۰۰۰ سال) پیش در آسیای جنوبی بازمی گردد. زمانی که پادشاهان این چای را به عنوان نوشیدنی که خاصیت دارویی درمانی داشت استفاده می کردند. در آن زمان چای ماسالا هم به صورت سرد و هم گرم سرو می شد و از انواع ادویه ها در تهیه آن استفاده می شد. در واقع طرز تهیه آن در مناطق مختلف متفاوت بود.


سالها بعد در سال ۱۸۳۵ وقتی که بریتانیا شروع به کشت چای سیاه در ایالت‌ آسام‌ (شمال‌ شرقى‌ کشور هندوستان‌) کرد، صنعت چای در هندوستان رشد چشمگیری پیدا کرد و تنوع در تهیه چای نیز آغاز شد. چای ماسالا که امروزه ما آن را می شناسیم در همین دوران به وجود آمد.


در حال حاضر این چای در قسمتهای زیادی در دنیا شناخته شده است و تنوع زیادی در طرز تهیه آن وجود دارد تقریبا می توان گفت که دستورالعمل ثابتی برای تهیه این چای وجود ندارد ولی چای، شیر و ادویه زنجبیل در تمام دستورالعمل ها به کار گرفته شده است. اخیرا چای لاته و چای ماسالا در کشورهای اروپایی و خصوصا آمریکایی طرفداران بسیار ریادی پیدا کرده است.

نکاتی برای تهیه چای ماسالا :
در صورتی که چای را زیاد روی حرارت نگه دارید. مواد طعم خود را بیش از حد پس داده و احتمال دارد چای شما خوش طعم نشود.

در انتخاب ادویه های این چای دقت کنید. ادویه های تازه و معطر حتما کیفیت بهتری به محصول شما خواهند داد.

 

به جای عسل می توانید از شیرین کننده های دیگر مانند نبات و … نیز استفاده نمایید.

منبع : peymooneh.com

 

سولماز شريفي بازدید : 152 چهارشنبه 27 بهمن 1395 نظرات (0)

 

سیما بینا زاده ۱۴ دی ۱۳۲۳ در خوسف(بیرجند))، نوازنده، نقاش، آهنگساز و خواننده آوازها و ترانه‌های محلی ایرانی است.

نام اصلی:سیما بینا

تولد:۱۴ دی ۱۳۲۳ خوسف، خراسان جنوبی

ملیت:ایرانی

سبک‌(ها):محلی

ساز(ها): دف، سه تار

 

سیما بینا (زاده ۱۴ دی ۱۳۲۳ برابر با ۴ ژانویه ۱۹۴۵ در خوسف(بیرجند))، نوازنده، نقاش، آهنگساز و خواننده آوازها و ترانه‌های محلی ایرانی است. او از کودکی در کنار احمد بینا پدری که استاد موسیقی سنتی و شاعر و آهنگ‌ساز ترانه‌های اولیه او بود رشد کرد.

 

زندگی‌نامه سیما بینا :

سیما بینا در خوسف از استان خراسان جنوبی به دنیا آمد. نام مادرش پوراندخت ایران‌نژاد بود و پدرش احمد بینا از اهالی تفرش بود. سیما در کنار پدری که استاد موسیقی سنتی و شاعر و آهنگساز ترانه‌های اولیه او بود، رشد کرد.

از سن ۹ سالگی خوانندگی را در رادیو ایران آغاز کرد. ردیف موسیقی ایرانی و تکنیک‌های آوازی را نزد استادانی چون موسی‌خان معروفی و نصرالله زرین‌پنجه فراگرفت.

 

سیما بینا پس از فارغ‌التحصیل شدن از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشتهٔ نقاشی در سال ۱۳۴۹ تحصیل موسیقی ایرانی و ردیف را نزد عبدالله دوامی ادامه داد. او پس از سال ۱۳۵۷ در کنار تدریس موسیقی و آواز به پژوهش و گردآوری ترانه‌های محلی ایرانی و بازنویسی آهنگ‌های مردمی و روستایی، به‌ویژه موسیقی‌های محلی زادگاهش خراسان، پرداخته‌است. او با سفر به دورافتاده‌ترین نواحی در سرتاسر این ناحیه توانسته‌است مجموعه‌ای از ترانه‌ها و آهنگ‌های کمیاب و تقریباً فراموش‌شده را جمع‌آوری کند.

 

از سال ۱۳۷۲ سیما بینا برای ارائهٔ گنجینهٔ یافته‌هایش در موسیقی محلی ایرانی به جشنواره‌های موسیقی در کشورهای گوناگون دعوت شده‌است. سیما بینا پس از پایان تحصیل با عزیز میتویی ازدواج کرد و ۲ فرزند دختر و پسر به دنیا آورد، اما زندگی مشترکشان با خودکشی همسرش پایان یافت.  سیما بینا سال‌ها بعد با حسن زارع ازدواج کرد و گاهی در کلن به سر می‌برد و به تهیه آوازهای محلی مشغول است.

 

او نخستین زنی است که پس از انقلاب ۱۳۵۷ کلاس تعلیم آواز دایر کرد. همچنین نخستین زنی بود که در تالار وحدت به اجرای کنسرت پرداخت. از سال ۱۹۹۳ میلادی تا به امروز به جشنواره‌های جهانی دعوت شده و موسیقی محلی ایران رابه گوش علاقه‌مندان رسانده‌است.

 

 

او یکی از نخستین زنان ایرانی است که با تلاش زیاد در احیای موسیقی نواحی و پاس داری از آن کوشید و از این نظر جایگاه ویژه ای در تاریخ موسیقی این سرزمین دارد. سالیان اخیرِ زندگی او به آمد و شد بین ایران و خارج گذشته است. دفتر کاری او در شهر کلن آلمان است؛ شهری که آن را همچون پایگاهی برای برگزاری کنسرت ها و رتق و فتق روابط هنری اش برگیزده.

کتاب «لالایی های ایران» حاصل سی سال پژوهش در سفرهای سیما بینا به شهرها و روستاهای مختلف و ملاقات با مادران پیر و جوان ایرانی است.

 

نمی خواهد هنرمندِ کوچ کرده به شمار رود و تاکید می کند که هنرش در این سرزمین ریشه دارد. می گوید که ورکشاپ ها و کلاس های خصوصی اش در تهران همچنان برقرار است، هر چند که به دلیل سفرهای پیاپی نظم سابق را ندارد. از همان دقایق اول مکالمه او را زنی مهربان، صمیمی و فروتن می یابیم که با آرامش و حوصله سخن می گوید و از قضاوت و سوگیری درباره این و آن پرهیز می کند. می گوید هر کسی که زحمت می کشد احترام دارد.

 

صاحب پسر و دختری هنرمند است که از آنها با ستایش یاد می کند. آرش و آسا میتویی حاصل ازدواج او با همسرِ درگذشته اش، مهندس عزیز میتویی هستند. 

آرش موسیقی راک را برگزیده و هنرمندی جدی با سبک و سیاقی شخصی است. آسا هم سال های قابل توجهی از عمر خود را به طراحی لباس پرداخته است و پیش تر مجموعه ای را ملهم از پوشش زنان نواحی ایران طراحی و ارائه کرده بود که مادر، تعدادی از آنها را برای اجراهای خود انتخاب کرده است. آسا اکنون در مادرید زندگی می کند و به تدریس در مدرسه ای بین المللی اشتغال دارد. می گوید هر دو عاشق شعر و ادبیات فارسی هستند و از کودکی در محیطی فرهنگی و ادبی رشد کرده اند.

 

از عشقش به نوه کوچک و باهوش خود حرف می زند و از همراهی عاشقانه همسرش. او را بزرگترین حامی و همراه خود می داند؛ مردی که عاشق موسیقی است، ضعف های او را در کارهایی که به تکنولوژی مربوط می شود جبران می کند؛ و در سفرهای پژوهشی پا به پایش می آید و عکس و فیلم می گیرد.

 

آلبوم‌ها:

همدلان

پریشان

شولا

نوایی

درنا

حنایی

بانو جان

کلاسیک پارسی (با همراهی حسین عمومی)

زلفای یارم

موسیقی جنوب خراسان

موسیقی شمال خراسان

عشق گل

آوای صحرای۱

آوای صحرای۲

لاله‌زار

دلبر

گل سرخ

افغانستان

یا مولا

 

برخی از آثار:

برخی از آثار محبوب و پرفروش او عبارت‌اند از:

ای بت چین ای صنم

عزیز بنشین به کنارم

بیا تا قدر یکدیگر بدانیم

شاه صنم، زیبا صنم

این یار منه که می‌رود سربالا (شفتالوفروش)

چون شب خواندی

از خم زلفت دل شیدا شکست

از این‌جا تا به بیرجند سه گداره

دلبر

بانو

عزیزوم بهلولی‌ام

ننه گل ممد

 

 

 

سولماز شريفي بازدید : 59 سه شنبه 26 بهمن 1395 نظرات (0)

 

 

 

توخانه ی ما اسم مرا « شلخته گذاشتن» پدرم، خواهرم ، همه از شلختگی من صحبت می کنن....خود منهم می دونم این کار بدیست !خیلی تلاش می کنم آدم با سلیقه ای باشم ، اما هرچه زحمت می کشم،بی فایده اس.صبح یکی ،دو ساعت باید عقب کتاب و دفترم بگردم وهر کدامشان را از یک گوشه پیداکنم .

مادرم خیلی غصه می خوره ودایم سرزنشم می کنه:- نمی دونم عاقبت توبا این شلختگی چی میشه؟

منهم جواب می دادم:- چیکارکنم که اینطور خلق شدم!

دیروز صبح باز این موضوع تکرار شد،هر چی می گشتم از کتاب ودفترم خبری نبود . پدرم شروع به غروغر کرد.پدر بزرگ ومادر بزرگ هم خانه ی ما بودند.... آنها هم از ریخت وپاش من ناراحت شدند.... حتی خواهرم خودشو قاطی آنها کرده بود، بقدری از دست همه آنها ناراحت شدم که تمام اثاث کمدم را بیرون ریختم ،تا همه را جمع وجور کنم....وقتی کتابهایم راآ وردم بیرون ،یک جفت جوراب مردانه ، یک روژلب ودو تا پاکت نامه لای کتابهایم پیدا کردم.همه را جمع کردم وبه اتاق پذیرایی بردم ... آنها هنوز داشتند از شلختگی من حرف می زدند..

جوراب را به آنها  نشان دادم وپرسیدم:- این مال کیه؟ توی کتابهایم پیدا کردم .

پدرم گفت:- مال منه... پریروز دوساعت عقبش گشتم، پیدا نکردم .

-این روژلب مال کیه؟ فکر می کردم مال خواهرمه ، اما مادرم لبشو گزید وزیر لب گفت :- ذلیل مرده اینو از کجا ور داشتی ؟

-لای کتابهایم بود... بعد پاکت نامه ها را نشون دادم :-این مال کیه؟

صورت خواهرم سرخ شد وگفت:- از کجا پیدا کردی؟ من خیلی عقب اینها گشتم...

-توکمد من بود .... نترس نخواندمشان ...بیا بگیر!

کتابهایم را جمع کردم،اما اثری از خودکارم نبود، داشتم ،همه جا را می گشتم که مادرم پرسید:-باز دنبال چی می گردی ؟

-خودکارم نیست.مادرم چپ چپ نگاهم کرد.مادر بزرگم مداخله کرد وگفت:- آخه دختر ، تواز این شلختگی،کی دست بر می داری؟

قضیه داشت تموم می شد که پدرم دنبالش را گرفت:- چند دفعه بهت گفتم هرچی رو، جای خودش بگذار ، حرف تو گوشت فرو نمیره!- بیا حالا با خودکار من کار کن...اما مبادا گمش کنی؟رفت تو اتاقش که خودکار بیاره، اما از همانجا شروع به داد وفریاد کرد:- خودکار منو کی برداشته؟

مادر بزرگم ناراحت شد:- وای شماها چرا مراقب وسایلتون نیستین؟

مادرم گفت:- من نمی دونم شلختگی اینا به کی رفته ... خونه ی ما اینجور ریخته و پاشیده نبود...

پدربزرگم که افسر بازنشسته اس و آدم منظبطیه از حرف مادرم عصبانی شد:- شما دارید به بچه ای که نصف انگشت شماس نصیحت می کنید!میگید به کی رفته؟به خودتون !...شما خودتون از همه بدترین....

«زنده باد بابا بزرگ »از اینکه پشتیبانی مرا کرده بود خوشحال شدم.می دانستم کسی    جرأت نداره رو حرف او حرفی بزنه،امامادر بزرگ کار را خراب کردوگفت:- توکه اینطور حرف می زنی بچه ها هم خودشونولوس می کنن!

وقتی بابا بزرگ دهانش باز می شد،  به این آسونی ولکن نبود...آنروز هم ادامه داد:- بچه از پدر ومادرش یاد می گیره....وقتی بزرگترها کارشونو بلد نیستن ، از بچه انتظاری، میشه داشت!....هر کاری باید نظم داشته باشه....توی خونه هر چیز جای مخصوص باید داشته باشه...

پدرم این حرف بابا بزرگ را تایید کرد:- این اخلاق بابابزرگ از سربازیش مونده منهم می دونم وسایلم را کجا می گذارم مثلا فندکم توی کدام جیبمه...کیف پولم را کجا گذاشتم...

مادرم لبخندی زد وگفت:- این امکان نداره!

پدرم با عصبانیت گفت :- امتحانش مجانیه!

بعد از جایش بلند شد وچشمهایش را بست وگفت:- ببینید ، من همیشه فندکم را توی جیب چپم می گذارم...ما با دقت نگاهش می کردیم...پدرم دستش را برد توی جیبش . اما هرچی گشت ، فندکش را پیدا نکرد. بعد گفت:- خوب، حالا می دونم که خود نویسم تو جیب راستمه . بعد دستشو کرد تو جیبش ، کمی گشت ،اما خبری نبود.

پدر بزرگ خنده اش گرفت وگفت:- مگه  چاه می کنی؟!

پدرم که از خجالت عرق کرده بود، گفت:- مثل اینکه آستر جیبم پاره شده ، افتاده پایین...اینهاش ...دستشو کرد تو جیبش ویک چیزی در آورد ، اما خودنویس نبود.قرقره نخ مادرم از جیب پدرم درآمد:- این چیه؟!

-ای وای ...پریروز می خواستم دگمه لباست را بدوزم یادم رفته مونده تو لباست!

پدر بزرگم آنقدر خندیده بود،که سرفه اش گرفت وتو جیبش دنبال دستمال می گشت وقتی کمی گشت، گفت:-دستمال تو جیب پالتومه!رفتم که دستمال را بیاورم،اما پالتو جیب نداشت. پدر بزرگ گفت:- مگه میشه پالتو جیب نداشته باشه؟! معلوم شد خیاط یادش رفته براش جیب بذاره....پدربزرگ که عصبانی شده بود،گفت:-این جعبه سیگارم کجاس؟

-همین جاهابود!

خلاصه سرتونودرد نیارم،همه برای پیدا کردن جعبه این ور وآن ور پخش وپلا شدیم...همه از پدر بزرگ می ترسیدیم...مادرم که چاق بود ،رفت زیر مبل را بگرده.اما نتونست بیاد بیرون وهمانجا گیر کرد... سه چهار نفری پاهاشو گرفتیم وکشیدیمش بیرون ... به جای جعبه سیگار چیزهای دیگه پیدا کردیم.

پدربزرگ خیلی عصبانی شده بود .از جایش بلند شد وجعبه سیگار از زیرش افتاد روی زمین!

پدربز رگ گفت:- این درس عبرتی باشه برای همتون که هر چیزی سر جای خودش باشه!بعد دستش کرد تو جیبش  وفندک پدرم را درآورد تا سیگارش را روشن کند. همه ی ما بی اختیار خندیدیم .مادرم دست مرا گرفت وگفت:-اگه این دفعه فضولی کنی ،فلفل تو دهنت می ریزم.


سه شنبه 16 /3 /91       داستانی ازخودم ؛سولماز شریفی

تعداد صفحات : 9

درباره ما
برای من سولماز شریفی « زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست مهربانی هست سیب هست ایمان هست آری تا شقایق هست زندگی باید كرد» هست . به توسوگند سایتی است سرگرم کننده ، آموزنده ، شاد و .....دوست من ، با نظرها ،پیشنهادها وانتقادهای خود، همراهم باشید . باسپاس کارشناس ارشدادبیات فارسی وادبیات کودک ونوجوان وادبیات تطبیقی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرشما بازدید کننده عزیز ، درباره محتویات ومطالب ارسالی سایت به توسوگند چیست ؟
    به تو سوگند

    خوش است درد که باشد امید درمانش

    دراز نیست بیابان که هست پایانش

    نه شرط عشق بود با کمان ابروی دوست

    که جان سپر نکنی پیش تیربارانش

    عدیم را که تمنای بوستان باشد

    ضرورت است تحمل ز بوستانبانش

    وصال جان جهان یافتن حرامش باد

    که التفات بود بر جهان و بر جانش


    تابستان

    این طرف تر

    در خیابان گنجشکی افتاده بی غذا

    فصل تابستان است

    می نویسم شعری

    از زبان سهراب

    و خدایی که در این نزدیکی است ...

    آمار سایت
  • کل مطالب : 321
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 31
  • آی پی دیروز : 12
  • بازدید امروز : 389
  • باردید دیروز : 18
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 493
  • بازدید ماه : 1,029
  • بازدید سال : 13,029
  • بازدید کلی : 57,188