loading...
به تو سوگند
سولماز شريفي بازدید : 23 پنجشنبه 31 خرداد 1397 نظرات (0)

 

برنامه های غیر ضروری اندروید

 

اپلیکیشن های اندرویدی زیادی در پلی استور گوگل وجود دارند. برخی برنامه های غیر ضروری اندروید عملکرد گوشی را کند کرده و مصرف باتری را افزایش می دهند.

بسیاری از افراد بر روی دستگاه های خود اپلیکیشن هایی را نصب می کنند که علاوه بر ایجاد مشکل در عملکرد آن ها، باعث افزایش مصرف باتری نیز می شوند.

 

در این مطلب به معرفی برنامه های غیر ضروری اندروید که باید از گوشی خود حذف کنید می پردازیم. در ادامه با ما همراه باشید.

 

برنامه های افزایش حافظه رم

برنامه های پس زمینه اندروید رم زیادی مصرف می کنند و همچنین باعث مصرف انرژی می شوند. این موضوع در زمانی که گوشی در حالت آماده به کار باشد نیز صادق است. بسیاری از اپلیکیشن های اندرویدی ادعا می کنند که با بستن برنامه های پس زمینه میزان رم دستگاه را افزایش می دهند.

 

حذف برنامه های غیر ضروری در اندروید

 

این اپلیکیشن ها اجرای برنامه های پس زمینه را متوقف می کنند با این حال بعد از مدتی این برنامه ها ریستارت می شوند. زمانی که یک اپلیکیشن دوباره اجرا می شود، میزان زیادی انرژی و حافظه رم مصرف می کند.

 

سیستم عامل اندروید به صورت اتوماتیک میزان مصرف رم را مدیریت می کند بنابراین با استفاده از برنامه های افزایش حافظه رم تنها کارایی گوشی های هوشمند دچار مشکل می شود.

 

برنامه Clean Master (اپلیکیشن های پاکسازی)

اپلیکیشن های پاکسازی ادعا می کنند که با حذف فایل های اضافه عملکرد گوشی های هوشمند را بهبود می بخشند. در حالی که با حذف کش برنامه ها می توان سرعت گوشی را افزایش داد، برای این کار نیاز به اپلیکیشن جداگانه ای نیست. کاربران می توانند با ورود به بخش تنظیمات حافظه کش را پاک کنند.

 

 اپلیکیشن های اندرویدی

 

برنامه های پاکسازی مصرف باتری بالایی دارند. در اکثر این اپلیکیشن ها شاهد وجود تبلیغات هستیم که باعث افزایش مصرف اینترنت می شود. با توجه به این موضوع پیشنهاد می کنیم که این برنامه ها را از دستگاه خود حذف کنید.

 

اپلیکیشن فیس بوک

شبکه اجتماعی فیس بوک به تازگی با مشکل کمبریج آنالیتیکا مواجه شده است. این رسوایی به همراه مشکلات دیگر فیس بوک را تبدیل به یکی از برنامه های غیر ضروری اندروید می کند. 

 

 

با حذف اپلیکیشن فیس بوک از گوشی هوشمند خود علاوه بر افزایش سرعت، کارایی آن را نیز بهبود دهید. برنامه فیس بوک نیاز به رم زیادی دارد و همچنین همیشه فعال باقی می ماند. این اپلیکیشن باتری زیادی مصرف می کند. 

در صورت استفاده از فیس بوک به شما پیشنهاد می کنیم که از سایت موبایلی آن استفاده کنید. با انجام این کار علاوه بر جلوگیری از افت سرعت دستگاه خود، شارژدهی باتری آن را نیز افزایش دهید.

 

اپلیکیشن های پیش فرض

بسیاری از تولیدکنندگان دستگاه های اندرویدی بر روی محصولات خود چندین اپلیکیشن به صورت پیش فرض نصب می کنند. بسیاری از این برنامه ها علاوه بر اشغال حافظه داخلی باعث افزایش مصرف انرژی نیز می شوند.

 

کاربران می توانند برخی از این اپلیکیشن ها را حذف کنند با این حال بعضی از این برنامه ها قابل حذف شدن نیستند. صاحبان دستگاه های اندرویدی برای جلوگیری از فعالیت این برنامه ها می توانند در بخش تنظیمات آن ها را غیر فعال کنند. این موضوع باعث می شود که اجرای برنامه های غیر ضروری اندروید متوقف و از لیست برنامه ها نیز حذف شوند.

 

 

تعدادی از تولیدکنندگان محصولات اندرویدی به کاربران اجازه حذف برنامه های مربوط به شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک را نمی دهند. برای جلوگیری از این موضوع سعی کنید دستگاه هایی را خریداری کنید که کمترین تغییرات در سیستم عامل آن ایجاد شده باشد. برای مثال گوشی های هوشمند گوگل و لنوو نرم افزارهای اضافی کمتری دارند.

 

اپلیکیشن های کاهش مصرف باتری

مانند برنامه های افزایش حافظه رم، اپلیکیشن های کاهش مصرف باتری نیز کارایی مناسبی ندارند. در حالی که توسعه دهندگان ادعا می کنند این برنامه ها باعث افزایش شارژدهی دستگاه ها می شوند، در حقیقت مصرف باتری را افزایش می دهند.

 

گوگل به اپلیکیشن ها اجازه کنترل سیستم عامل اندروید را نمی دهد به همین علت برنامه های کاهش مصرف باتری تنها به کاربر برنامه های پرمصرف را معرفی می کند. کاربر با بستن این برنامه ها مصرف باتری را افزایش می دهد چرا که آن ها برای اجرای مجدد انرژی بیشتری مصرف می کنند.

 

 

اگر خواهان شناسایی برنامه های پرمصرف و بستن آن ها هستید می توانید به‌جای نصب برنامه های غیر ضروری اندروید به بخش تنظیمات و باتری مراجعه کنید.

 

منبع: click.ir

سولماز شريفي بازدید : 32 چهارشنبه 30 خرداد 1397 نظرات (0)
ای دو چشمانت چمن زاران من

 

ای شب از رؤیای تو رنگین شده سینه از عطر توام سنگین شده ای به روی چشم من گسترده خویش شادیم بخشیده از اندوه بیش

شعر عاشقانه سروده فروغ فرخزاد

ای شب از رؤیای تو رنگین شده

سینه از عطر توام سنگین شده

ای به روی چشم من گسترده خویش

شادیم بخشیده از اندوه بیش

همچو بارانی که شوید جسم خاک

هستیم زآلودگی‌ها کرده پاک

ای تپش‌های تن سوزان من

آتشی در مزرع مژگان من

ای ز گندمزارها سرشارتر

ای ز زرین شاخه ها پربارتر

ای در بگشوده بر خورشیدها

در هجوم ظلمت تردیدها

با توام دیگر ز دردی بیم نیست

هست اگر، جز درد خوشبختیم نیست

ای دل تنگ من و این بار نور؟

هایهوی زندگی در قعر گور؟

ای دو چشمانت چمنزاران من

داغ چشمت خورده بر چشمان من

پیش از اینت گر که در خود داشتم

هرکسی را تو نمیانگاشتم درد تاریکیست، درد خواستن

رفتن و بیهوده خود را کاستن

سر نهادن بر سیه‌دل سینه‌ها

سینه آلودن به چرک کینه‌ها

در نوازش، نیش ماران یافتن

زهر در لبخند یاران یافتن

زر نهادن در کف طرارها

گمشدن در پهنهٔ بازارها

آه، ای با جان من آمیخته

ای مرا از گور من انگیخته

چون ستاره، با دو بال زرنشان

آمده از دوردست آسمان

از تو، تنهائیم خاموشی گرفت

پیکرم بوی همآغوشی گرفت

جوی خشک سینه ام را آب، تو

بستر رگهام را سیلاب، تو

در جهانی اینچنین سرد و سیاه

با قدمهایت قدمهایم براه

ای به زیر پوستم پنهان شده

همچو خون در پوستم جوشان شده

گیسویم رااز نوازش سوخته

گونه‌هام از هرم خواهش سوخته

آه، ای بیگانه با پیراهنم

آشنای سبزه‌زاران تنم

آه، ای روشن طلوع بی‌غروب

آفتاب سرزمین‌های جنوب

عشق دیگر نیست این، این خیرگیست

چلچراغی در سکوت و تیرگیست

عشق چون در سینه‌ام بیدار شد

از طلب، پا تا سرم ایثار شد

این دگر من نیستم، من نیستم

حیف از آن عمری که با من زیستم

ای لبانم بوسه‌گاه بوسه‌ات

خیره چشمانم براه بوسه‌ات

ای تشنج‌های لذت در تنم

ای خطوط پیکرت پیراهنم

آه، میخواهم که بشکافم ز هم

شادیم یکدم بیالاید به غم

آه، میخواهم که برخیزم ز جای

همچو ابری اشک ریزم هایهای

این دل تنگ من و این دود عود؟

در شبستان، زخمه‌های چنگ و رود؟

این فضای خالی و پروازها؟

این شب خاموش و این آوازها؟

ای نگاهت لای‌لائی سحر بار

گاهوار کودکان بیقرار

ای نفسهایت نسیم نیمخواب

شسته در خود، لرزه‌های اضطراب

خفته در لبخند فرداهای من

رفته تا اعماق دنیاهای من

ای مرا با شور شعر آمیخته

اینهمه آتش به شعرم ریخته

چون تب عشقم چنین افروختی

لاجرم، شعرم به آتش سوختی


شاعر: فروغ فرخزاد

سولماز شريفي بازدید : 31 چهارشنبه 30 خرداد 1397 نظرات (0)

 

  غزل‌های عاشقانه شهریار را با هم مرور می‌کنیم، عاشقانه‌هایی که امروز ضرب‌المثل شده‌اند.
حالا چرا
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا

نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا

وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار
اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا

شور فرهادم بپرسش سر به زیر افکنده بود
ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا

ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا

در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا

شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر
این سفر راه قیامت میروی تنها چرا

تو بمان و دگران
از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران
رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران

ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران وای به حال دگران

رفته چون مه به محاقم که نشانم ندهند
هر چه آفاق بجویند کران تا به کران

میروم تا که به صاحبنظری بازرسم
محرم ما نبود دیده کوته نظران

دل چون آینه اهل صفا می شکنند
که ز خود بی خبرند این ز خدا بیخبران

دل من دار که در زلف شکن در شکنت
یادگاریست ز سر حلقه شوریده سران

گل این باغ بجز حسرت و داغم نفزود
لاله رویا تو ببخشای به خونین جگران

ره بیداد گران بخت من آموخت ترا
ورنه دانم تو کجا و ره بیداد گران

سهل باشد همه بگذاشتن و بگذشتن
کاین بود عاقبت کار جهان گذران

شهریارا غم آوارگی و دربدری
شورها در دلم انگیخته چون نوسفران

سه تار من
نالد به حال زار من امشب سه تار من
این مایه تسلی شب های تار من

ای دل ز دوستان وفادار روزگار
جز ساز من نبود کسی سازگار من

در گوشه غمی که فراموش عالمی است
من غمگسار سازم و او غمگسار من

اشک است جویبار من و ناله سه تار
شب تا سحر ترانه این جویبار من

چون نشترم به دیده خلد نوشخند ماه
یادش به خیر خنجر مژگان یار من

رفت و به اختران سرشکم سپرد جای
ماهی که آسمان بربود از کنار من

آخر قرار زلف تو با ما چنین نبود
ای مایه قرار دل بیقرار من

در حسرت تو میرم و دانم تو بی وفا
روزی وفا کنی که نیاید به کار من

از چشم خود سیاه دلی وام میکنی
خواهی مگر گرو بری از روزگار من

اختر بخفت و شمع فرومرد و همچنان
بیدار بود دیده شب زنده دار من

من شاهباز عرشم و مسکین تذرو خاک
بختش بلند نیست که باشد شکار من

یک عمر در شرار محبت گداختم
تا صیرفی عشق چه سنجد عیار من

جز خون دل نخواست نگارندهٔ سپهر
بر صفحهٔ جهان رقم یادگار من

زنگار زهر خوردم و شنگرف خون دل
تا جلوه کرد این همه نقش و نگار من

در بوستان طبع حزینم چو بگذری
پرهیز نیش خار من ای گلعذار من

من شهریار ملک سخن بودم و نبود
جز گوهر سرشک در این شهریار من

گوهرفروش
یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم

تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز
من بیچاره همان عاشق خونین جگرم

خون دل میخورم و چشم نظر بازم جام
جرمم این است که صاحبدل و صاحبنظرم

منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی
هوس عشق و جوانیست به پیرانه سرم

پدرت گوهر خود تا به زر و سیم فروخت
پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم

عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر
عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم

هنرم کاش گره بند زر و سیمم بود
که به بازار تو کاری نگشود از هنرم

سیزده را همه عالم به در امروز از شهر
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم

تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
گاهی از کوچه معشوقه خود می گذرم

تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس
خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم

از شکار دگران چشم و دلی دارم سیر
شیرم و جوی شغالان نبود آبخورم

خون دل موج زند در جگرم چون یاقوت
شهریارا چه کنم لعلم و والا گهرم

انتظار
باز امشب ای ستاره تابان نیامدی
باز ای سپیده شب هجران نیامدی

شمعم شکفته بود که خندد به روی تو
افسوس ای شکوفه خندان نیامدی

زندانی تو بودم و مهتاب من چرا
باز امشب از دریچه زندان نیامدی

با ما سر چه داشتی ای تیره شب که باز
چون سرگذشت عشق به پایان نیامدی

شعر من از زبان تو خوش صید دل کند
افسوس ای غزال غزل خوان نیامدی

گفتم به خوان عشق شدم میزبان ماه
نامهربان من تو که مهمان نیامدی

خوان شکر به خون جگر دست می دهد
مهمان من چرا به سر خوان نیامدی

نشناختی فغان دل رهگذر که دوش
ای ماه قصر بر لب ایوان نیامدی

گیتی متاع چون منش آید گران به دست
اما تو هم به دست من ارزان نیامدی

صبرم ندیده ای که چه زورق شکسته ایست
ای تخته ام سپرده به طوفان نیامدی

در طبع شهریار خزان شد بهار عشق
زیرا تو خرمن گل و ریحان نیامدی

در راه زندگانی
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را

کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم
به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را

به یاد یار دیرین کاروان گم کرده رامانم
که شب در خواب بیند همرهان کاروانی را

بهاری بود و ما را هم شبابی و شکر خوابی
چه غفلت داشتیم ای گل شبیخون جوانی را

چه بیداری تلخی بود از خواب خوش مستی
که در کامم به زهرآلود شهد شادمانی را

سخن با من نمی گوئی الا ای همزبان دل
خدایا با که گویم شکوه بی همزبانی را

نسیم زلف جانان کو که چون برگ خزان دیده
به پای سرو خود دارم هوای جانفشانی را

به چشم آسمانی گردشی داری بلای جان
خدا را بر مگردان این بلای آسمانی را

نمیری شهریار از شعر شیرین روان گفتن
که از آب بقا جویند عمر جاودانی را

کاش یارب
در دیاری که در او نیست کسی یار کسی
کاش یارب که نیفتد به کسی کار کسی

هر کس آزار من زار پسندید ولی
نپسندید دل زار من آزار کسی

آخرش محنت جانکاه به چاه اندازد
هر که چون ماه برافروخت شب تار کسی

سودش این بس که بهیچش بفروشند چو من
هر که با قیمت جان بود خریدار کسی

سود بازار محبت همه آه سرد است
تا نکوشید پی گرمی بازار کسی

من به بیداری از این خواب چه سنجم که بود
بخت خوابیدهٔ کس دولت بیدار کسی

غیر آزار ندیدم چو گرفتارم دید
کس مبادا چو من زار گرفتار کسی

تا شدم خوار تو رشگم به عزیزان آید
بارالها که عزیزی نشود خوار کسی

آن که خاطر هوس عشق و وفا دارد از او
به هوس هر دو سه روزیست هوادار کسی

لطف حق یار کسی باد که در دورهٔ ما
نشود یار کسی تا نشود بار کسی

گر کسی را نفکندیم به سر سایه چو گل
شکر ایزد که نبودیم به پا خار کسی

شهریارا سر من زیر پی کاخ ستم
به که بر سر فتدم سایه دیوار کسی

غوغا میکنی
ای غنچه خندان چرا خون در دل ما میکنی
خاری به خود می بندی و ما را ز سر وا میکنی

از تیر کجتابی تو آخر کمان شد قامتم
کاخت نگون باد ای فلک با ما چه بد تا میکنی

ای شمع رقصان با نسیم آتش مزن پروانه را
با دوست هم رحمی چو با دشمن مدارا میکنی

با چون منی نازک خیال ابرو کشیدن از ملال
زشت است ای وحشی غزال اما چه زیبا میکنی

امروز ما بیچارگان امید فردائیش نیست
این دانی و با ما هنوز امروز و فردا میکنی

ای غم بگو از دست تو آخر کجا باید شدن
در گوشه میخانه هم ما را تو پیدا میکنی

ما شهریارا بلبلان دیدیم بر طرف چمن
شورافکن و شیرین سخن اما تو غوغا میکنی

نی محزون
امشب ای ماه به درد دل من تسکینی
آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی

کاهش جان تو من دارم و من می دانم
که تو از دوری خورشید چها می بینی

تو هم ای بادیه پیمای محبت چون من
سر راحت ننهادی به سر بالینی

هر شب از حسرت ماهی من و یک دامن اشک
تو هم ای دامن مهتاب پر از پروینی

همه در چشمه مهتاب غم از دل شویند
امشب ای مه تو هم از طالع من غمگینی

من مگر طالع خود در تو توانم دیدن
که توام آینه بخت غبار آگینی

باغبان خار ندامت به جگر می شکند
برو ای گل که سزاوار همان گلچینی

نی محزون مگر از تربت فرهاد دمید
که کند شکوه ز هجران لب شیرینی

تو چنین خانه کن و دلشکن ای باد خزان
گر خود انصاف کنی مستحق نفرینی

کی بر این کلبه طوفان زده سر خواهی زد
ای پرستو که پیام آور فروردینی

شهریارا گر آئین محبت باشد
جاودان زی که به دنیای بهشت آئینی

جلوه جلال
شبست و چشم من و شمع اشکبارانند
مگر به ماتم پروانه سوگوارانند

چه می کند بدو چشم شب فراق تو ماه
که این ستاره شماران ستاره بارانند

مرا ز سبز خط و چشم مستش آید یاد
در این بهار که بر سبزه میگسارانند

به رنگ لعل تو ای گل پیاله های شراب
چو لاله بر لب نوشین جویبارانند

بغیر من که بهارم به باغ عارض تست
جهانیان همه سرگرم نوبهارانند

بیا که لاله رخان لاله ها به دامنها
چو گل شکفته به دامان کوهسارانند

نوای مرغ حزینی چو من چه خواهد بود
که بلبلان تو در هر چمن هزارانند

پیاده را چه به چوگان عشق و گوی مراد
که مات عرصه حسن تو شهسوارنند

تو چون نسیم گذرکن به عاشقان و ببین
که همچو برگ خزانت چه جان نثارانند

به کشت سوختگان آبی ای سحاب کرم
که تشنگان همه در انتظار بارانند

مرا به وعده دوزخ مساز از او نومید
که کافران به نعیمش امیدوارانند

جمال رحمت او جلوه می دهم به گناه
که جلوه گاه جلالش گناهکارانند

تو بندگی بگزین شهریار بر در دوست
که بندگان در دوست شهریارانههند


زندان زندگی
تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم
روزی سراغ وقت من آئی که نیستم

در آستان مرگ که زندان زندگیست
تهمت به خویشتن نتوان زد که زیستم

پیداست از گلاب سرشکم که من چو گل
یک روز خنده کردم و عمری گریستم

طی شد دو بیست سالم و انگار کن دویست
چون بخت و کام نیست چه سود از دویستم

گوهرشناس نیست در این شهر شهریار
من در صف خزف چه بگویم که چیستم


شهید عشق
به خاک من گذری کن چو گل گریبان چاک
که من چو لاله به داغ تو خفته ام در خاک

چو لاله در چمن آمد به پرچمی خونین
شهید عشق چرا خود کفن نسازد چاک

سری به خاک فرو برده ام به داغ جگر
بدان امید که آلاله بردمم از خاک

چو خط به خون شبابت نوشت چین جبین
چو پیریت به سرآرند حاکمی سفاک

بگیر چنگی و راهم بزن به ماهوری
که ساز من همه راه عراق میزد و راک

به ساقیان طرب گو که خواجه فرماید
اگر شراب خوری جرعه ای فشان بر خاک

ببوس دفتر شعری که دلنشین یابی
که آن دل از پی بوسیدن تو بود هلاک

تو شهریار به راحت برو به خواب ابد
که پاکباخته از رهزنان ندارد باک

نالهٔ ناکامی
برو ای ترک که ترک تو ستمگر کردم
حیف از آن عمر که در پای تو من سرکردم

عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران
ساده‌دل من که قسم های تو باور کردم

به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود
زآن همه ناله که من پیش تو کافر کردم

تو شدی همسر اغیار و من از یار و دیار
گشتم آواره و ترک سر و همسر کردم

زیر سر بالش دیباست تو را کی دانی
که من از خار و خس بادیه بستر کردم

در و دیوار به حال دل من زار گریست
هر کجا نالهٔ ناکامی خود سر کردم

در غمت داغ پدر دیدم و چون در یتیم
اشک‌ریزان هوس دامن مادر کردم

اشک از آویزهٔ گوش تو حکایت می کرد
پند از این گوش پذیرفتم از آن در کردم

بعد از این گوش فلک نشنود افغان کسی
که من این گوش ز فریاد و فغان کر کردم

ای بسا شب به امیدی که زنی حلقه به در
چشم را حلقه‌صفت دوخته بر در کردم

جای می خون جگر ریخت به کامم ساقی
گر هوای طرب و ساقی و ساغر کردم

شهریارا به جفا کرد چو خاکم پامال
آن که من خاک رهش را به سر افسر کردم



سولماز شريفي بازدید : 221 چهارشنبه 30 خرداد 1397 نظرات (0)
كار ما نیست شناسایی راز گل سرخ با دکلمه خسرو شکیبایی

 

پرده را برداریم : بگذاریم كه احساس هوایی بخورد. بگذاریم بلوغ ، زیر هر بوته كه می خواهد بیتوته كند. بگذاریم غریزه پی بازی برود.

در نبندیم به روی سخن زنده تقدیر كه از پشت چپر های صدا می شنویم

بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم

دیده ام گاهی در تب ، ماه می آید پایین،

می رسد دست به سقف ملكوت.

دیده ام، سهره بهتر می خواند.

گاه زخمی كه به پا داشته ام زیر و بم های زمین را به من آموخته است.

گاه در بستر بیماری من، حجم گل چند برابر شده است.و فزون تر شده است ،

 قطر نارنج ، شعاع فانوس

 

و نترسیم از مرگ

 

مرگ پایان كبوتر نیست.

مرگ وارونه یك زنجره نیست.

مرگ در ذهن اقاقی جاری است.

مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد.

مرگ در ذات شب دهكده از صبح سخن می گوید.

مرگ با خوشه انگور می آید به دهان.

مرگ در حنجره سرخ - گلو می خواند.

مرگ مسئول قشنگی پر شاپرك است.

مرگ گاهی ریحان می چیند.

مرگ گاهی ودكا می نوشد.

گاه در سایه است به ما می نگرد.

و همه می دانیم ریه های لذت ، پر اكسیژن مرگ است


در نبندیم به روی سخن زنده تقدیر كه از پشت چپر های صدا می شنویم.

 

پرده را برداریم :

بگذاریم كه احساس هوایی بخورد.

بگذاریم بلوغ ، زیر هر بوته كه می خواهد بیتوته كند.

بگذاریم غریزه پی بازی برود

كفش ها را بكند، و به دنبال فصول از سر گل ها بپرد.

بگذاریم كه تنهایی آواز بخواند.چیز بنویسد.به خیابان برود.

 

ساده باشیم.

ساده باشیم چه در باجه یك بانك چه در زیر درخت.

 

كار ما نیست شناسایی "راز" گل سرخ ،

 كار ما شاید این است كه در "افسون" گل سرخ شناور باشیم.

پشت دانایی اردو بزنیم.

دست در جذبه یك برگ بشوییم و سر خوان برویم.

صبح ها وقتی خورشید ، در می آید متولد بشویم.

هیجان ها را پرواز دهیم.

روی ادراك فضا ، رنگ ، صدا ، پنجره گل نم بزنیم.آسمان را بنشانیم میان دو هجای "هستی".

ریه را از ابدیت پر و خالی بكنیم.

بار دانش را از دوش پرستو به زمین بگذاریم.

نام را باز ستانیم از ابر،از چنار، از پشه، از تابستان.روی پای تر باران به بلندی محبت برویم.

در به روی بشر و نور و گیاه و حشره باز كنیم.

 

كار ما شاید این است

 كه میان گل نیلوفر و

 قرن پی آواز حقیقت بدویم


برای شنیدن دکلمه زیبای زنده یاد خسروشکیبایی به آپارات مراجعه فرمایید


منبع: aparat.com

سولماز شريفي بازدید : 23 چهارشنبه 30 خرداد 1397 نظرات (0)
زنان حرامسرای قاجار ، نیمه پنهان تاریخ!

 

 زنان  در دوره های گوناگون تاریخی همواره تحت سیطره جامعه مردسالار حاکم بر جامعه بودند و برای رشد و شکوفایی توانایی هایشان با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می کردند.

 سرگذشت زنان پنهان در پستوها و حرمسرا

زنان در تاریخ ایران، نیمه فراموش شده و نادیده گرفته شده ساختارهای سنت باور و مردسالار ایرانی بوده اند. محصور ماندن در حصار پستوها و حرم سراها، ارتباط زنان را با دنیای بیرون و هر آنچه مظاهر تمدن و پیشرفت بود، قطع می نمود و آنان را به موجوداتی بی خبر، ناآگاه و قابل چشم پوشی بدل می کرد. در جامعه قاجار تنها دختران خانواده های روشنفکر و ثروتمند، آن هم نه با حضور در اجتماع، بلکه با استفاده از معلم سرخانه آموزش می دیدند. جامعه ای که گرفتار اوهام و خرافه پرستی بود و سواد زنان را مغایر با احکام شریعت می دانست، و با چنین قید و بندهایی برخی زنان باسواد، ناگزیر از پنهان نمودن سواد و دانش خویش بودند.
از دیگر مظاهر خرافه پرستی در جامعه سنتی قاجار، مکروه دانستن خاطره نویسی از سوی زنان بود. مبتنی بر این باور، اگر زنی به هر ترتیب موفق به آموزش و فراگیری خواندن و نوشتن می شد، دست نوشته ها و خاطرات خود را می سوزاند و آن را از دیگران پنهان می کرد. تنها چند مورد خاطره نویسی از زنان دوره قاجار به جا مانده است که با توجه به کمیاب بودن این گونه نگارشات بسیار حائز اهمیت هستند. مادامی که زن نمی توانست بسان مردان از حق اختیار در ازدواج، حق آموزش، اشتغال و ظاهر شدن در اجتماع برخوردار باشد، القاب کمینه، ضعیفه، عاجزه و امثال آن، که القابی رایج در دوره قاجار و پیش از آن بودند را به ناچار پذیرا بود. القابی که به شدت از ارزش و منزلت والای زن می کاهد و آنان را به عنوان جنس دوم و فروتر از مردان معرفی می کند و شایسته ترحم و دلسوزی جنس برتر می داند.

پیداست که در چنین جامعه ای زنان دارای هویت مستقل نبودند؛ چراکه صرفاً ناموس پدر، برادر و شوهر خویش محسوب می شدند. تاریخ ایران که خود نتیجه نگارش های مردانه است، از زنان کم گفته و کم حکایت کرده است و آنجا که می خواهد ردپای زنی را در لابه لای اوراق خود ثبت کند، به نقش منفی و مخرب زنان در حرمسراها و دربار و نیز فریب مردان اشاره می کند. اگر چه گاه استثنائاتی دیده می شود و زنان بزرگی، موفق به ثبت نام بلند خویش در تاریخ گردیدند، اما جای تأسف است که در بخش بزرگی از تاریخ ایران، با نادیده انگاری نقش زنان مواجهیم. با چنین محدودیت های ساختاری که بر جامعه زنان ایرانی حاکم بود، انتظار نقش آفرینی و اثربخشی بر حرکت های تاریخی، انتظاری متوقعانه و به دور از واقعیت های جامعه است، اما آنچه جالب توجه و مورد تحسین نسل امروز است، حرکت های بلندی است که زنان دوره قاجار علیرغم محدودیت ها و تنگناهای ساختاری به پیش بردند و تاریخ نگاران را ناگزیر از ثبت نام و فداکاری های خویش نمودند.

 در جامعه قاجار که آمار بی سوادی زنان نزدیک به صد در صد بود، یافتن زنان تحصیل کرده، امری دشوار است. از جمله زنان آگاه و باسواد ایرانی در دوره قاجار که دست نوشته هایی گرانبها از خود به یادگار گذاشته اند، می توان به بی بی خانم استرآبادی و تاج السلطنه دختر ناصرالدین شاه اشاره کرد.
کتاب ارزشمند بی بی خانم استرآبادی، "معایب الرجال" نام دارد که در پاسخ به رساله توهین آمیز "تأدیب النسوان" نوشته شده است."تأدیب النسوان" رساله ای بود که نویسنده آن، زنان را از شرکت در فعالیت های اجتماعی نهی کرده بود و درخواست های جامعه زنان برای تغییرات اجتماعی را به سخره گرفته بود. بی بی خانم استرآبادی کتابی در پنج فصل می نویسد و در آن به دفاع از حقوق زنان و عوامل سدکننده پیشرفت آنان می پردازد.(1)

این کتاب در زمان خود یعنی در سال 1274ه.ق اجازه چاپ نمی یابد، اما بعدها توسط وی به مجلس برآمده از مشروطیت تقدیم می شود. همچنین در خاطره‌نویسی‌های تاج‌السلطنه، دختر ناصرالدین شاه، که به شرح حال خود به عنوان یک زن می پردازد، نوشته هایی درباره وضعیت رقت بار و ناتوانی زنان ایرانی و عدم امکان آموزش آنها در دوران پیش از مشروطه به وفور به چشم می خورد.(2)
کمبود زنان باسواد که به شرح حال خود و همجنسانشان بپردازند و نادیده گرفتن زنان از سوی تاریخ نگاران مرد، بر ارزش چنین نوشته هایی می افزاید. در مورد فعالیت های سیاسی و اجتماعی زنان در دوره قبل از مشروطه، باید گفت در جامعه بسته و استبدادی دوره قاجار، امکان فعالیت های آزادانه و تشکل های سیاسی و اجتماعی حتی برای مردان فراهم نبود، چه رسد به زنان که از ابتدایی ترین حقوق نیز محروم بودند.
با این حال دوره پیشامشروطه شاهد دو حرکت بزرگ از زنان بوده است که به باور تاریخ نگاران در حکم زمینه هایی برای جنبش بزرگ مشروطه بوده اند. این دو حرکت ارزشمند، پیش قراولی زنان در بلوای نان در سال 1277 ه.ق و دیگری حضور فعال آنان در جنبش تنباکو در سال 1309ه.ق است.

بلوای نان

بلوای بزرگ نان که در سال 1277 ه.ق رخ داد، از جمله نخستین حرکت های سیاسی و اجتماعی زنان دوره قاجار است. سیاست های نادرست شاهان قاجاری هر روز مردم را گرفتار مشکل تازه ای می کرد. یکی از بحران های مهم این دوران، خشکسالی و در پی آن قحطی نان بود. احتکار غلات و آذوقه توسط دولتمردان و ثروتمندان و فروش آن به بهای گزاف به مردم، سبب تشدید بحران گردید. مردان و زنان تحرکات زیادی در اعتراض به این وضعیت از خود بروز دادند، اما همچنان نانوایی ها شلوغ و نان کمیاب بود، تا اینکه حرکت گسترده ای از سوی زنان برای مقابله با این بحران صورت گرفت. در اعتراضی گسترده، چند هزار زن راه را بر کالسکه ناصرالدین شاه که از شکار بر می گشت، بستند و از او مصرانه درخواست کردند تا به وضع نابسامان مردم رسیدگی کند. در این میان یکی از مردان و محافظان شاه به نام کامران میرزای نایب السلطنه که در احتکار گندم دست داشت، توسط زنان تادیب شد. شاه با مشاهده ازدحام زنان و هجوم بردن آنها به دروازه بانان شهر که برای مهار شورش قصد بستن دروازه های شهر را داشتند، برآشفت. وی به محمود خان نوری، کلانتر تهران دستور پایان دادن به غائله را داد. بدین ترتیب مأموران کلانتری به زنان حمله بردند. حتی شخص کلانتر نیز در معرکه حضور پیدا کرد و به ضرب و شتم زنان پرداخت. با ضربت های او زنی خون آلود شد و این مسئله سبب هیاهوی بیشتر زنان گردید و با وجود سخت گیری و هجوم به آنان، شورش و اعتراض زنان همچنان ادامه داشت، تا اینکه شاه برای خواباندن غائله دستور به فلک کردن و سپس اعدام کلانتر شهر را در همان مکان داد. آن روز به طور موقت طغیان فرو نشست.(3)
فردای آن روز چون مشکل نان همچنان لاینحل باقی مانده بود، بار دیگر زنان به اجتماع پرداختند. شاه برای مقابله با اجتماع آنها سربازان و توپچی ها را وارد عمل کرد، اما زنان شجاعانه به سربازان حمله آوردند. آنچه به آرام شدن شورش نان کمک کرد، دستور شاه به بزرگان شهر برای ترتیب جلسه ای در خانه نصرت الدوله بود. طی این جلسه میرزا موسی وزیر دارالخلافه ناصری که گفته می شد با نانواها هم کاسه بود، از کار برکنار شد و امور نانوایان به ملک التجار واگذار شد. علما موضوع را پایان یافته تلقی کردند و از زنان و مردان خواستند تا به غائله خاتمه دهند.(4)

غوغای تبریز

در غوغای تبریز برای نان نیز زنان مبارزی همچون زینب پاشا، سبب تداوم مبارزه با استبداد قاجاری شدند. مشارکت و فعالیت زنان در این مقطع تاریخی، که سال های حاکمیت استبداد عریان بر جامعه ایرانی بود، بسیار قابل ستایش است.

جنبش تنباکو

رخداد مهم دیگر در این دوره، جنبش تنباکو است. این جنبش که در زمان ناصرالدین شاه به وقوع پیوست، از جمله مهم ترین حرکت های گسترده ی سیاسی دوره قاجار است که برای نخستین بار مردم در برابر استبداد و استعمار مقاومت کرده و قادر به قبولاندن خواسته خویش بر نظام خودکامه قاجاری شدند.
در این شورش که در پی فتوای علما در اعتراض به واگذاری امتیاز توتون و تنباکو به تالبوت انگلیسی به راه افتاد، زنان نقش پررنگی را ایفا نمودند. تعداد زیادی از زنان سنگلج جهت حمایت از شورش تنباکو و تداوم مبارزه، اقدام به بستن بازار کرده و با این اقدام حیات اقتصادی بازار را به مخاطره انداختند. پس از بستن بازار، جمعیت انبوه زنان به طرف ارگ دولتی به راه افتادند و مردان نیز به دنبال زنان روانه ارگ شدند. در گرماگرم تظاهرات زنان، به آنان خبر رسید که امام جمعه منصوب شاه با سخنرانی تهدیدآمیز مردم را از ادامه جنبش باز می دارد. با شنیدن این خبر زنان به مسجد شاه رفتند و وی را از منبر به زیر کشیدند و سپس به میدان ارگ بازگشتند. شاه با ارسال پیام آنان را به آرامش دعوت کرد، اما زنان فریاد می زدند: ما شاه نمی خواهیم. در این میان زنان، وزیر دربار را که به آنها گفته بود چرا دیگر به خانه هایتان نمی روید؟، مضروب ساختند و به نایب السلطنه که بار دیگر به قصد پراکنده کردن زنان آمده بود، حمله بردند و او را وادار به عقب نشینی و فرار به داخل عمارت سلطنتی کردند. یکی از زیردستان نایب السلطنه که وضع را بدین گونه دید، به دسته ای از سربازان دستور شلیک داد. عده ای کشته شدند و پس از آن مردم به دستور علما پراکنده شدند.اما روز بعد دوباره بازگشتند و این کار تا لغو قرارداد توتون و تنباکو ادامه یافت.(5)
مهم تر اینکه، دامنه این جنبش توسط زنان حرمسرا به دربار شاه کشیده شد و با اعتصاب سراسری خود، شاه را مجبور به الغای امتیاز تنباکو نمودند.

سخنان شخص ناصرالدین شاه بهترین گواه تلاش زنان دربار برای الغای این امتیاز است:

"زن هایم حاضر بودند برای خوشی من جان خود را فدا کنند، اما امروز حتی از دادن یک سیگار به من مضایقه می کنند."(6)
این جنبش، محدود به زنان تهران نبود. بسیاری از زنان در شهرهای بزرگ به خیابان ها ریختند و به تظاهرات پرداختند. حتی زنان ایلاتی درکنار مردان در این جنبش شرکت کردند. از آنجا که مأموران دولتی با زنان درگیر نمی شدند، لذا زنان در بیشتر موارد پیشاپیش مردان حرکت و از آنان دفاع می کردند. بدین ترتیب مشارکت فعال زنان در نهضت تنباکو سبب تشدید قدرت و تأثیرگذاری این حرکت شد.

پی نوشت:
1-بنگرید به: بی بی خانم استرآبادی، معایب الرجال، ویرایش افسانه نجم آبادی، سوئد، نشر باران، 1372

2-بنگرید به: خاطرات تاج السلطنه، به کوشش منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان، نشر تاریخ ایران، 1361
3-مراد علی توانا، زن در تاریخ معاصر ایران، مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری، جلد 1، تهران، برگ زیتون، 1380، صص 128-129
4-کلنل کاساکوفسکی، خاطرات کنل کاساکوفسکی، ترجمه عباسقلی جلی، تهران، سیمرغ، 1353، ص 240
5- حسن اعظام قدسی، خاطرات من یا روشن شدن تاریخ صد ساله، بی جا، بی تا، 1342، ص 44
6-مصطفی اجتهادی، دایره المعارف زن ایرانی، ج 1، تهران، مرکز امور مشارکت زنان، 1382، ص 162




منبع: mehrkhane.com

سولماز شريفي بازدید : 40 چهارشنبه 30 خرداد 1397 نظرات (0)

 

 

نگهداری و پرورش فیتونیا,نکاتی برای نگهداری از فیتونیا

فیتونیا گیاهی رطوبت دوست است

 

فیتونیا گیاهی آپارتمانی و چند ساله است که بخاطر نقوش روی برگ هایش که معمولا به رنگ های سفید و صورتی و قرمز است محبوبیت خاصی دارد.

گیاهی آپارتمانی و چند ساله است که بخاطر نقوش روی برگ هایش که معمولا به رنگ های سفید و صورتی و قرمز است محبوبیت خاصی دارد.

 

نور: به مکانی با نور متوسط و به دور از تابش مستقیم آفتاب احتیاج دارد. نور مستقیم در روزهای گرم یا هوای خشک باعث سوختگی و چروکیدگی برگ ها می شود، محیط کم نور و تاریک هم باعث رشد علفی گیاه می شود.

 

خیلی ها تجربه ی ناموفقی در نگهداری فیتونیا داشتند، یک نکته ی خیلی مهم در نگهداری فیتونیا آبیاری درست است :

 

آبیاری: این گیاه به خشکی حساس است و خاک باید تاحدودی مرطوب باشد اما این دلیل بر خیس بودن دائمی و باتلاقی شدن خاک نیست، در چنین شرایطی برگ های گیاه به ویژه برگ های پایینی شروع به ریزش می کنند و زرد می شوند، البته خشکی کشیدن هم باعث می شود که برگ ها حالت خشک و چروکیده پیدا کنند و گیاه خودش را بیندازد و برگ ها بریزند.

 

نکته: گاهی خاک این گیاه ممکن است خیلی سبک باشد و وقتی که به آن آب می دهید از گلدان سریع خارج شود و گیاه نتواند آب کافی دریافت کند و بی حال شود، در چنین شرایطی گلدان را در ظرفی که تا نیمه گلدان پر آب باشد حدود یک ساعت قرار بدهید تا بتواند آب کافی را دریافت کند و سرحال شود.

 

گیاهی رطوبت دوست است و به همین خاطر است که در تراریوم از آن استفاده می شود و خشک بودن هوا باعث خشک شدن برگ ها و ریزش آن ها می شود.

باید محیط مرطوبی را برای آن فراهم کنید.

 

دما: دمای مناسب برای رشد آن 18-24 درجه است و در دمای کمتر از 15 درجه رشد آن کم و در نهایت متوقف می شود و از بین می رود.

 

خاک: یک قسمت پیت ماس، یک قسمت پرلیت و دو قسمت خاک برگ برای آن بستر مناسبی است، در طی فصل رشد ماهی یک بار با نصف غلظت توصیه شده از کودهای مخصوص گیاهان زینتی آن را تغذیه کنید.

 

برای حفظ رطوبت می توانید گلدان را بر روی ظرف آب و سنگ ریزه قرار بدهید طوری که گلدان روی سنگ باشد و با آب در تماس نباشد.

 

تکثیر: از طریق تقسیم ریشه هنگام تعویض گلدان و قلمه برگ اضافه می شود.

قلمه هایی به طول 5 سانتی متر تهیه کنید و در خاک قرار بدهید و برای حفظ رطوبت روی آن پلاستیک بکشید و خاک را مرطوب نگه دارید.

سولماز شريفي بازدید : 23 چهارشنبه 30 خرداد 1397 نظرات (0)

 

موخوره دلایل متعدد و مختلفی دارد

 

موخوره دلایل متعدد و مختلفی دارد. برای جلوگیری از ایجاد موخوره از این اشتباهات پرهیز کنید.

 

موخوره یکی از شایع‌ترین آسیب‌های مو‌ها است و بیشتر در میان زنان وجود دارد. در این حالت، لایه‌ی محافظ انتهای مو از بین می‌رود و مو شکننده و چند شاخه می‌شود.

 

۱- همیشه موهایتان را بالای سرتان می‌بندید 

اگر همیشه موهایتان را بالای سرتان یا به شکل دم اسبی در یک نقطه‌ی ثابت می‌بندید، باید در مدل موهایتان تجدید نظر کنید، چون این کار می‌تواند فشار زیادی به آن نقطه از سر شما وارد کند. با گذشت زمان، این فشار باعث شکستن مو‌ها می‌شود، به ویژه زمانی که مو‌های خیس تان را بالای سرتان ببندید. کارشناسان توصیه می‌کنند از کش‌های ساده‌ای برای بستن مو‌ها استفاده کنید که هیچ مانعی نداشته باشند و محل بستن مو‌ها در بالای سر یا به شکل دم اسبی را تغییر دهید تا آن نقطه از سر همیشه تحت فشار نباشد.

 

۲- موهایتان را هر روز می‌شویید 

شامپو‌ها چربی‌های طبیعی مو را از بین می‌برند. وقتی موهایتان را بیش از اندازه می‌شویید، مو‌ها خشک می‌شوند. هرچه مو‌ها بیشتر خشک شوند، بیشتر گره می‌خورند. وقتی سعی می‌کنید این گره‌ها را باز کنید، این کار باعث شکستن مو‌ها و موخوره می‌شود.

 

۳- در استفاده از محصولات شفاف کننده‌ی مو افراط می‌کنید 

تا زمانی که از محصولات مناسبی برای مراقبت از موهایتان استفاده کنید، نیازی به استفاده‌ی منظم از شفاف کننده‌های مو نیست. در حقیقت، ضرر محصولات شفاف کننده بیشتر از فایده‌ی آن‌ها است. این محصولات که مو‌ها را به شکل عمقی تمیز می‌کنند، مواد مغذی آن را از بین می‌برند و در نهایت باعث گره خوردن مو‌ها و تشدید موخوره می‌شوند. شامپو‌های حاوی سولفات هم مو‌ها را خشک و آن‌ها را مستعد موخوره و شکننده می‌کنند.

 

۴- در هنگام شستن مو‌ها از دست هایتان استفاده می‌کنید 

برای جلوگیری از به وجود آمدن موخوره، در هنگام استفاده از شامپو و نرم کننده، به موهایتان محکم چنگ نزنید. این مسأله در زمان باز کردن گره‌های مو‌ها کارتان را سخت می‌کند و باعث خشک شدن و ریزش مو‌ها می‌شود. تنها یک بار موهایتان را با یک شانه‌ی دندانه درشت شانه بزنید و سپس اجازه دهید با سرازیر شدن آب، مو‌ها آبکشی شوند.

 

۵- حوله را محکم به مو‌های خیس تان می‌کشید 

اگرچه محکم کشیدن حوله به مو‌ها به طور مستقیم منجر به موخوره نمی‌شود، اما این کار می‌تواند باعث گره خوردن مو‌ها شود. زمانی که سعی می‌کنید گره‌ها را باز کنید، این کار باعث شکستن مو‌ها می‌شود. به جای این کار و برای جلوگیری از ایجاد موخوره می‌توانید بعد از حمام یک حوله به دور موهایتان بپیچانید. این کار باعث گره خوردن مو‌ها نمی‌شود، چون مو‌ها را به شکل آزاد و به سمت پایین قرار می‌دهید.

 

۶- موهایتان را وقتی هنوز خیس هستند شانه می‌کنید 

مو‌های خیس نسبت به مو‌های خشک شکننده‌تر هستند بنابراین شانه کردن موی خیس می‌تواند باعث آسیب دیدن آن شود. مو‌های خیس به دلیل تغییر میزان انعطاف پذیری شان، منعطف و کشش پذیر هستند و می‌توانند به راحتی پاره شوند. در حمام پیش از شستن نرم کننده، از یک شانه‌ی دانه درشت استفاده کنید تا از گره خوردن مو‌ها و ایجاد موخوره جلوگیری شود. علاوه بر این، کارشناسان توصیه می‌کنند از اسپری‌های باز کننده‌ی گره مو و برس‌هایی که دانه‌های پلاستیکی و منعطف دارند استفاده کنید.

 

۷- موهایتان را از بالا شانه می‌زنید 

بیشتر ما به طور ناخودآگاه شانه زدن موهایمان را از ریشه‌ی آن‌ها شروع می‌کنیم. اما این کار باعث گره خوردن بیشتر مو‌ها می‌شود، چون گره‌ها را با فشار به پایین مو‌ها هدایت می‌کنیم. در اینصورت، مو‌ها کماکان گره خورده باقی می‌مانند. شانه زدن مو‌ها را از پایین آن‌ها شروع کنید و این کار را به تدریج به سمت ریشه‌ی مو‌ها ادامه دهید.

 

موخوره یکی از شایع‌ترین آسیب‌های مو‌ها است و بیشتر در میان زنان وجود دارد

 

۸- از سری سشوار استفاده نمی‌کنید 

حرارت سشوار به مو‌ها آسیب می‌زند. بیشتر ما سشوار را در فاصله‌ی بسیار نزدیکی از موهایمان می‌گیریم، به همین دلیل حرارت سشوار مو‌ها را دچار سوختگی سطحی می‌کند. برای جلوگیری از این آسیب، سری سشوار را حتما نصب کنید، چون نه تنها جریان هوا را هدایت می‌کند بلکه بین تار‌های مو هم چند سانتی متری فاصله ایجاد می‌کند.

 

۹- سال‌ها از سشوار قدیمی تان استفاده می‌کنید 

سشوار‌ها هم مثل هر وسیله‌ی دیگری یک عمر مفید دارند. ممکن است تصور کنید سشوار قدیمی تان به خوبی کار می‌کند، اما در واقعیت حرارت این وسیله آسیب‌های جدی‌ای به موهایتان وارد می‌کند. با گذشت زمان، سشوار‌ها در هنگام استفاده بیش از اندازه داغ می‌شوند و به نظر می‌رسد موهایتان سریع‌تر خشک می‌شوند، اما در حقیقت سلامتی موهایتان به خطر می‌افتد.

 

۱۰- در استفاده از وسایل حرارتی برای مو‌ها افراط می‌کنید 

اگر هر روز از دستگاه‌های فرکننده یا صاف کننده‌ی مو استفاده می‌کنید وقت آن رسیده که عادت خود را ترک کنید. اگرچه ما در ناحیه‌ی موهایمان حسی نداریم و نمی‌توانیم داغ شدن بیش از اندازه‌ی مو‌ها را احساس کنیم، این به معنی آن نیست که ترکیبات مغذی مو تحمل این میزان حرارت را دارند. کارشناسان توصیه می‌کنند هر بار که قصد استفاده از این وسایل حرارتی را داریم از یک سرم محافظتی مو استفاده کنیم تا میان مو‌ها و وسیله‌ی مورد استفاده یک محافظ به وجود آورد.

 

۱۱- موهایتان را محکم اتو می‌کشید 

اتوی مو را آهسته و یکنواخت به مو‌ها بکشید. بیشتر ما اتوی مو را به سرعت و به شکل مکرر روی یک نقطه از مو‌ها می‌کشیم. این کار به مو‌ها آسیب می‌زند. یک دسته‌ی باریک از موهایتان را جدا کنید و قسمتی که اتو می‌کشید را شانه بزنید. هر قسمت از موهایتان را باید تنها یک یا حداکثر دو بار اتو بکشید.

 

۱۲- موهایتان را مرتبا کوتاه نمی‌کنید 

پیشگیری بهترین کار است، اما زمانی که موهایتان دچار موخوره شود دیگر هیچ محصولی نمی‌تواند آن را ترمیم کند. تنها کاری که می‌توانید انجام دهید کوتاه کردن مو‌ها است تا آسیب کمتر شود. چون با این کار موخوره‌ها به سمت بالای مو‌ها پیشروی نمی‌کند و تشدید نمی‌شوند. هر ۶ هفته کوتاه کردن مو‌ها زمان مناسبی است، اما بسته به میزان مراقبت از موها، این زمان می‌تواند کمتر یا بیشتر شود. حتی با داشتن مو‌های سالم هم نباید بیشتر از ۴ ماه میان دفعات کوتاه کردن مو‌ها فاصله باشد.

 

۱۳- بعد از رنگ کردن موهایتان آن را کوتاه نمی‌کنید 

رنگ کردن مو می‌تواند بافت مو را تغییر دهد، به ویژه اگر موهایتان را از رنگی تیره تبدیل به رنگی روشن کنید. بعد از رنگ کردن موها، پایین آن حتما را کوتاه کنید. این کار به حفظ سلامتی مو‌ها و بهبود بافت آن کمک می‌کند.

 

۱۴- موهایتان را با دستگاه ریش تراش کوتاه می‌کنید 

تنها زمانی می‌توانید از دستگاه ریش تراش برای کوتاه کردن مو‌ها استفاده کنید که مو‌های بسیار ضخیم و سالمی داشته باشید. دستگاه ریش تراش باعث به وجود آمدن موخوره می‌شود، چون انتهای مو‌ها را به شکل یک دست کوتاه نمی‌کند.

  

منبع: سلامت نیوز

 

سولماز شريفي بازدید : 28 چهارشنبه 30 خرداد 1397 نظرات (0)

 

ساخت گروه در اینستاگرام

 

ساخت گروه در اینستاگرام قابلیتی است که در اپلیکیشن آن در اختیار کاربران قرار گرفته است. این قابلیت از طریق بخش دایرکت قابل دسترسی است و کاربران می‌توانند به راحتی از آن استفاده کنند. در ادامه با آموزش ساخت گروه در این شبکه اجتماعی همراه ما باشید.

 

اینستاگرام که به یکی از شبکه‌های اجتماعی محبوب در میان کاربران مختلف تبدیل شده، هر بار با یک آپدیت جدید، امکانات بیشتری را به اپلیکیشن اضافه می‌کند. دایرکت یکی از این بخش‌های کاربردی است که کاربران توسط آن می‌توانند در محیط اپلیکیشن اینستاگرام با هم در ارتباط باشند و به ارسال پیام بپردازند. 

 

بعد از انتشار چند آپدیت، قابلیت‌های بیشتری به دایرکت اینستاگرام اضافه شد؛ به طوری که اکنون این امکان به کاربر داده می‌شود تا از طریق این بخش به ساخت گروه با اعضای مختلف اقدام کند.

 

برای ساخت گروه در اینستاگرام خود، مراحل زیر را به ترتیب دنبال کنید:

جدیدترین نسخه از اینستاگرام را از پلی استور یا اپ استور دانلود کنید.

برنامه را باز کرده و بر روی آیکون مخصوص دایرکت که در تصویر پایین مشخص شده، کلیک کنید. در صورتی که پیام باز نشده داشته باشید، آیکون این بخش به عدد تغییر خواهد کرد.

 

اموزش ساخت گروه در اینستاگرام

 

بر روی آیکون + موجود در بخش بالایی رابط کلیک کنید.

 

گروههای اینستاگرام

 

اعضای گروه خود را از لیست انتخاب کرده و یا از باکس Search جستجو کنید. اعضای انتخاب شده با آیکون تیک مشخص می‌شوند.

 

 گروه اینستاگرام

 

بعد از انتخاب اعضا، پیام دلخواه خود را بنویسید و بر روی دکمه Send کلیک کنید.

 

ساخت گروه در اینستاگرام

 

با این کار گروه اینستاگرام ساخته شده و اکنون شما همراه با دیگر افرادی که انتخاب کرده‌اید، می‌توانید در آن فعالیت داشته باشید.

 

برای ساخت گروه در اینستاگرام به موارد زیر هم توجه کنید:

با ساخته شدن گروه می‌توان از بخش بالایی، برای آن نام انتخاب کرد.

در گروه می‌توان علاوه بر پیام متنی، پیام تصویری، استوری و یا پست‌ هم ارسال نمود.

در صورتی که بخواهید صدای اعلانات پیام‌های دریافتی از اینستاگرام را قطع کنید، وارد بخش Details شده و گزینه Mute Notifications را فعال کنید.

 

اموزش ساخت گروه در اینستاگرام

 

از بخش Details می‌توان اعضای گروه را مشاهده کرد و در صورت لزوم با کلیک بر روی …Add People، به اضافه کردن افراد بیشتر اقدام نمود.

در صورتی که می‌خواهید از گروه خارج شوید، از بخش Details، بر روی Leave Conversation کلیک کنید.

شما همچنان مانند دایرکت می‌توانید با نگه داشتن انگشت بر روی پیام خود در گروه، آن را حذف کنید.

 

منبع:click.ir

سولماز شريفي بازدید : 28 چهارشنبه 30 خرداد 1397 نظرات (0)

 

ایمان غلامی خواننده

 

ایمان غلامی خواننده پاپ پر طرفدار کشورمان در سال 1372 در مرداد ماه 20 در آمل از توابع استان مازنداران دیده به جهان گشود و در خانواده ای 3 نفره متولد شده و فرزند دوم خانه است و یک خواهر بزرگتر از خودش و یک برادر کوچیک دارد وی از اولین کسانی است که در سنین 16 سالی فعالیت و توانش را روی کاملتر کردن و هماهنگ کردن فول آلومش کرد و این افتخار بزرگیست.

 

ایمان غلامی خواننده پاپ پر طرفدار کشورمان

 

ایمان غلامی از ده سالگی متوجه شد که صدای خوبی داره و از پانزده سالگی همراه با تحصیل به موسیقی پرداخت.

تحصیلاتش را تا مهندسی معماری ادامه داد و اولین آلبومش را با نام نم نم بارون بیرون داد که تمامی کار این آلبوم رو خودش انجام داده بود با این آلبوم ایمان در بین جوانان و مردم محبوب شد.

 

عکس های اینستاگرام ایمان غلامی

 

ایمان غلامی در یکی از صحبت هایش گفته خیلی علاقه زیادی به فوتبال دارم و از دوران کودکی در مدارس نیز بازی میکردم و حتی بعضی اوقات در مسابقات بین مدرسه آقای گل میشدم و خوب بازی میکردم.

اسطوره مورد علاقه اش نیز دی جی علی گاتور است و گویا ترک هایش را نیز شبیه این شخص خوانده و یا تغییراتی میدهد.

و آهنگ مورد علاقه اش یاد تو از امید عامری می باشد.

و تنها کشوری که دوست دارد کشور پاریس است.

ناگفته نماند ایشان طرفدار تیم آبی رنگ است .

ایمان غلامی در حال حاضر مجرد است و با خانواده زندگی میکند و آروزیش روزی رسیدن به اوج موزیک پاپ است.

 

عکس های جدید ایمان غلامی

 

آهنگ های ایمان غلامی:

خبرم کن

منو ببخش

دلتنگه

بیقراره

آن یار

بشکن آروم دلم

چقدر راحت

عشق قدیمی

دل ای دل

پاشو از جات

یکی شبیه تو

کجایی

وقتشه برگردی

شاید

کم کاری

سخته

شبگرد

تقصیر من بود

خدانگهدار

برو

خیانت

برگرد

آخر عشقا

بهم میگن

هر گریه یعنی

فریاد

بیچاره دلم

تنهایی

 

ایمان غلامی خواننده

 

عکس های جدید ایمان غلامی خواننده ایرانی

 

 

سولماز شريفي بازدید : 24 چهارشنبه 30 خرداد 1397 نظرات (0)

 

گُر گرفتگی در زنان,گُر گرفتگی

گر گرفتگی از عوارض جانبی خیلی از داروهای معمول هستند که پزشک تجویز می‌کند

 

 همه چیز طبق عادی پیش می‌رود و شما هم در حال انجام کارهای‌تان هستید که، ناگهان احساس می‌کنید دارید داغ می‌شوید، انگار کسی زیر پوست‌تان ژل داغ تزریق می‌کند! گُر گرفتگی‌ها آزاردهنده‌اند و می‌توانند باعث تپش قلب و قرمزی پوست شده و وقتی تمام می‌شوند شما را با عرق زیاد و حتی لرز تنها بگذارند.

درست است که گُر گرفتگی معمولا به یائسگی و دوران پیش از آن مربوط می‌شود اما زنان و حتی مردان در هر سنی ممکن است این گُر گرفتگی‌ها را تجربه کنند، چون علت‌ها گوناگونی می‌توانند داشته باشند.

پیش از اینکه به بررسی این علت‌ها بپردازیم باید بگوییم که گُر گرفتگی به معنی یک اتفاق خطرناک نیست که شما را بترساند. هنوز مشخص نیست چرا عده‌ای گُر گرفتگی را تجربه می‌کنند و عده‌ای دیگر نه. اگر احساس می‌کنید مکررا دچار گُر گرفتگی می‌شوید توصیه می‌کنیم دفترچه‌ی یادداشتی داشته باشید و هر بار که دچارش شدید، جز‌ئیات آن را یادداشت کنید؛ چه زمانی از روز روی داده و قبل از آن در حال انجام چه کاری بوده‌اید یا چه احساسی داشته‌اید و ...

چنین یادداشت‌هایی کمک‌تان می‌کند علت‌ها و محرک‌ها را پیدا کنید، چیزهایی مانند استرس یا شراب قرمز. این اطلاعات به پزشک‌تان نیز کمک می‌کند تا علت گُر گرفتگی‌های‌تان را تشخیص بدهد. در ادامه برخی از شایع‌ترین علت‌های گر گرفتگی را برای‌تان می‌گوییم که ارتباطی یا یائسگی ندارند و توصیه می‌کنیم چه باید بکنید.

داروهای تجویز شده
گر گرفتگی از عوارض جانبی خیلی از داروهای معمول هستند که پزشک تجویز می‌کند. داروهای ضد افسردگی و برخی از داورهای پوکی استخوان چند نمونه‌ی رایج از این دست داروها هستند. بعد از شروع دوره‌ای جدید از دارو، فورا علائم را بررسی کنید. اگر گر گرفتگی‌های‌تان همزمان با مصرف دارو بود پس علت را پیدا کرده‌اید.

چه باید بکنید: به پزشک‌تان بگویید چه علائمی دارید. او می‌تواند داروی مشابهی برای‌تان تجویز کند که شما را دچار گر گرفتگی نکند. این احتمال هم وجود دارد که به مرور زمان بدن شما با دارو سازگاری پیدا کند و پزشک این اطمینان را به شما می‌دهد که احساس ناراحتی شما چندان طول نخواهد کشید.

اضافه وزن
حتما تاکنون دیگر می‌دانید که چربی بدن از لحاظ متابولیکی فعال است. همین فعالیت می‌تواند توجیه کننده‌ی ارتباط بین چاقی و بعضی از سرطان‌ها باشد. وزن اضافی می‌تواند در کار سوخت و ساز بدن اختلال ایجاد کرده و همچنین موجب گر گرفتگی شود.

چه باید بکنید: راهکاری که پیش رو دارید کاملا مشخص است؛ رژیم غذایی و ورزش. در پژوهشی، زنان چاقی را که تلاشی برای کاهش وزن نمی‌کردند را با آنهایی که سعی داشتند وزن کم کنند و رژیم غذایی سالم داشتند و هر هفته 200 دقیقه ورزش می‌کردند مقایسه کرد و نتیجه اینکه گروه دوم، گر گرفتگی‌های بسیار کمتری را تجربه می‌کردند.

آلرژی یا حساسیت‌های غذایی
تقریبا همه‌ی ما با خوردن غذاهای تند و ادویه دار، چیزی شبیه گر گرفتگی را تجربه کرده‌ایم. اما اگر شما آلرژی غذایی خاصی داشته باشید، عامل دیگری غیر از فلفل و ادویه در غذا می‌تواند علت گر گرفتگی‌های‌تان باشد.

چه باید بکنید: الکل، کافئین و افزدنی‌هایی چون سولفیت، برخی از عوامل متداول هستند. این بار هر چیزی که می‌خورید به واکنش بدن‌تان دقت کنید. اگر این شیوه کمکی به شما نکرد با پزشک مشورت کنید تا تحت نظر او، رژیم غذایی حذفی را در پیش بگیرید.

 گُر گرفتگی در زنان,گُر گرفتگی

گر گرفتگی از عوارض جانبی خیلی از داروهای معمول هستند که پزشک تجویز می‌کند

 
اضطراب
هر چند کلمات «اضطراب و استرس» را معمولا همراه هم یا به جای هم می‌شنویم اما کارشناسان عقیده دارند اضطراب، عوارض جانبی و نمودهای فیزیکی هیجاناتی چون استرس، ترس و یا نگرانی است. ضربان قلب تند و بیقراری‌های ناشی از نگرانی، دو علامت شناخته شده‌ی اضطراب هستند.

چه باید بکنید: به خودتان یادآوری کنید که نفس بکشید! همین تمرین ساده می‌تواند کمک‌تان کند اضطراب‌تان را آرام کنید. ورزش، مدیتیشن و یوگا نیز روش‌های موثری در فرونشاندن اضطراب هستند. اما اگر مفید نبودند پس احتمالا مشکل جدی‌تری دارید.

بیماری
تقریبا هر نوع بیماری که مرتبط با هورمون‌ها و سیستم غدد درون ریز باشد می‌تواند موجب علائمی شبیه علائم یائسگی شود. مشکلات تیروئید، مخصوصا پُر کاری تیروئید می‌تواند دلیل احساس گُر گرفتگی‌تان باشد. عفونت‌ها یا ویروس‌ها نیز می‌توانند باعث گر گرفتگی شوند.

چه باید بکنید: اگر مشکل از تیروئیدتان است پس احتمالا علائم دیگری غیر از گر گرفتگی نیز دارید. تپش قلب، کاهش وزن بی‌دلیل، تکرر ادرار و احساس خستگی مفرط در زمان‌های خاصی از روز همگی از نشانه‌های مرتبط با پُر کاری تیروئید هستند. وقتی پای بیماری‌های دیگری به میان می‌آید، مثلا عفونت‌ها، باید به علامت‌هایی چون اسهال یا ناراحتی روده توجه داشته باشید. اگر هر کدام از این علا‌مت‌ها را همراه با گر گرفتگی داشتید با پزشک مشورت کنید.

دمای بالای اتاق خواب
دمای بدن به طور طبیعی در طول شب نوسان دارد. بنابراین طبیعی است که نیمه شب از خواب بیدار شوید و احساس گرمای زیاد کنید یا خیس از عرق باشید.

چه باید بکنید: اگر متوجه شدید گر گرفتگی‌های‌تان نیمه شب روی می‌دهند ممکن است دمای بالای اتاق، پتوهای زیاد و یا لباس خیلی گرم، علت مشکل شما باشد. با کم کردن دمای اتاق یا کمتر کردن روانداز یا لباس‌تان می‌توانید به راحتی مشکل گر گرفتگی‌تان را برطرف کنید.

 

منبع: bartarinha.ir

 

تعداد صفحات : 33

درباره ما
برای من سولماز شریفی « زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست مهربانی هست سیب هست ایمان هست آری تا شقایق هست زندگی باید كرد» هست . به توسوگند سایتی است سرگرم کننده ، آموزنده ، شاد و .....دوست من ، با نظرها ،پیشنهادها وانتقادهای خود، همراهم باشید . باسپاس کارشناس ارشدادبیات فارسی وادبیات کودک ونوجوان وادبیات تطبیقی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرشما بازدید کننده عزیز ، درباره محتویات ومطالب ارسالی سایت به توسوگند چیست ؟
    به تو سوگند

    خوش است درد که باشد امید درمانش

    دراز نیست بیابان که هست پایانش

    نه شرط عشق بود با کمان ابروی دوست

    که جان سپر نکنی پیش تیربارانش

    عدیم را که تمنای بوستان باشد

    ضرورت است تحمل ز بوستانبانش

    وصال جان جهان یافتن حرامش باد

    که التفات بود بر جهان و بر جانش


    تابستان

    این طرف تر

    در خیابان گنجشکی افتاده بی غذا

    فصل تابستان است

    می نویسم شعری

    از زبان سهراب

    و خدایی که در این نزدیکی است ...

    آمار سایت
  • کل مطالب : 321
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 88
  • آی پی دیروز : 13
  • بازدید امروز : 108
  • باردید دیروز : 133
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 108
  • بازدید ماه : 317
  • بازدید سال : 12,317
  • بازدید کلی : 56,476